۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ ترجمه قرآن (الهی قمشه ای) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ترجمه قرآن (الهی قمشهای) منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'بهاءالدين خرمشاهى' به 'بهاءالدين خرمشاهى') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
وى سپس تأكيد مىكند كه ويژگىهاى منفى اين ترجمه نيز اندك نيست. از جمله اين ويژگىهاست: بىدقتى و سرسرى كار كردن، ضعف ادبى، آميختگى متن و شرح، نقل به معنى، افتادگىها، نقص ويرايش، اجمال و تفصيلها (استادولى، حسين، ص 149 - 150). | وى سپس تأكيد مىكند كه ويژگىهاى منفى اين ترجمه نيز اندك نيست. از جمله اين ويژگىهاست: بىدقتى و سرسرى كار كردن، ضعف ادبى، آميختگى متن و شرح، نقل به معنى، افتادگىها، نقص ويرايش، اجمال و تفصيلها (استادولى، حسين، ص 149 - 150). | ||
بهاءالدين خرمشاهى از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است (خرمشاهى، بهاءالدين، 1372، ص 14). | [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است (خرمشاهى، بهاءالدين، 1372، ص 14). | ||
وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى در باره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و عربيت باشد تا با مقابله دقيق و مداوم در هر آيهاى و بلكه در هر جملهاى بتواند آنچه را قرآنى است، از آنچه توضيحى و تفسيرى و افزوده مترجم محترم است، بازشناسد و فرق بگذارد. بلى، اگر مترجم دانشور مىتوانستند افزونهاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورند، كارى بود كارستان، ولى چنين كارى نكردهاند و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمىتواند كمر راست كند» (همان، ص 17 - 18). | وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى در باره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و عربيت باشد تا با مقابله دقيق و مداوم در هر آيهاى و بلكه در هر جملهاى بتواند آنچه را قرآنى است، از آنچه توضيحى و تفسيرى و افزوده مترجم محترم است، بازشناسد و فرق بگذارد. بلى، اگر مترجم دانشور مىتوانستند افزونهاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورند، كارى بود كارستان، ولى چنين كارى نكردهاند و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمىتواند كمر راست كند» (همان، ص 17 - 18). |
ویرایش