جامع بيان العلم و فضله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏'
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏')
خط ۴۷: خط ۴۷:
برخى از آداب تعلیم و تعلّم و نیز روش کسب دانش در این کتاب یادآورى شده است.
برخى از آداب تعلیم و تعلّم و نیز روش کسب دانش در این کتاب یادآورى شده است.


مؤلف مى‌گوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کرده‌‏اند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مى‏‌شود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره می‌‏کند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>.
مؤلف مى‌گوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کرده‌‏اند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مى‌‏‌شود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره می‌‏کند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>.


از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسه‌کننده مى‌گوید: برخى آن ‎را واجب کفایى دانسته‏‌اند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در این‏‌باره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال می‌‏کنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن این‌گونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.
از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسه‌کننده مى‌گوید: برخى آن ‎را واجب کفایى دانسته‏‌اند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در این‏‌باره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال می‌‏کنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن این‌گونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.


مؤلف به‌مناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مى‏‌شود که قابل توجه است، از جمله این بیت:
مؤلف به‌مناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مى‌‏‌شود که قابل توجه است، از جمله این بیت:
«ما يدرك العلم إلا مشتغل بالعلم همته القرطاس و القلم».
«ما يدرك العلم إلا مشتغل بالعلم همته القرطاس و القلم».


از برخى ابواب کتاب، مخصوصاً باب «فساد التقليد» و... و نیز باب «الحض على لزوم السنة و الاقتصار عليها»، توجه ویژه مؤلف به سنت آشکار مى‏‌شود.
از برخى ابواب کتاب، مخصوصاً باب «فساد التقليد» و... و نیز باب «الحض على لزوم السنة و الاقتصار عليها»، توجه ویژه مؤلف به سنت آشکار مى‌‏‌شود.


مؤلف به‌جاى عبارت «و عترتي» که در حدیث ثقلین آمده، از عبارت «سنّتي» در این دو باب استفاده کرده است. وی در کتاب نسبت به خلیفه اول و دوم، عنایت ویژه‏‌اى نشان داده و از پیامبر(ص) روایتى را نقل می‌‏کند که ایشان فرموده‌‏اند: «اقتدوا باللّذين من بعدي: أبوبكر و عمر»<ref>ر.ک: همان، ص473-475</ref>.
مؤلف به‌جاى عبارت «و عترتي» که در حدیث ثقلین آمده، از عبارت «سنّتي» در این دو باب استفاده کرده است. وی در کتاب نسبت به خلیفه اول و دوم، عنایت ویژه‏‌اى نشان داده و از پیامبر(ص) روایتى را نقل می‌‏کند که ایشان فرموده‌‏اند: «اقتدوا باللّذين من بعدي: أبوبكر و عمر»<ref>ر.ک: همان، ص473-475</ref>.