۱۴۶٬۰۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مى' به 'مى') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
[[گروهي از محققان]] (محقق و مصحح) | [[گروهي از محققان]] (محقق و مصحح) | ||
[[رجایی، | [[رجایی، مهدی]] (محقق و مصحح) | ||
[[هاشمی شاهرودی، محمود]](سرويراستار) | [[هاشمی شاهرودی، محمود]](سرويراستار) | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
'''رسالههاى خطى فقهى'''، مجموعهای از آثار خطی فقهی به زبان عربی و فارسی است که نویسندگان و فقیهان متعددی (مانند [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله|قطب راوندی]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، ملا عبدالله شوشتری، [[عاملی، حسین بن عبدالصمد|شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی]] پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و...) آنها را در موضوعات گوناگون مانند نماز، روزه، زکات، ارث، بیع، احکام جهاد دفاعی و دعوتی و... نوشتهاند. | '''رسالههاى خطى فقهى'''، مجموعهای از آثار خطی فقهی به زبان عربی و فارسی است که نویسندگان و فقیهان متعددی (مانند [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله|قطب راوندی]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، ملا عبدالله شوشتری، [[عاملی، حسین بن عبدالصمد|شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی]] پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و...) آنها را در موضوعات گوناگون مانند نماز، روزه، زکات، ارث، بیع، احکام جهاد دفاعی و دعوتی و... نوشتهاند. | ||
آقای تقوی در مقدمهاش – که تاریخ و مکان نگارشش را مشخص نکرده - تأکید کرده است: «این کتاب مجموعه رسالههای خطی فقهی است که در طول سالیان گذشته در شمارههای مختلف فصلنامه فقه اهلبیت(ع) منتشر شده است... هرکدام از این رسالهها از جهتی و برخی نیز از جهات متعددی دارای اهمیت و شایسته نشر است: برخی از آنها حاوی نکات بدیع و تحلیل دقیق در یک فرع فقهی است که در کتب تفصیلی فقه دیده نمیشود، برخی دیگر از این رسالهها نوشته شخصیتهای طراز اول علمی و فلسفی است که وجهه فقهی آنان ناشناخته مانده یا دستکم تحت الشعاع شهرت فلسفی ایشان بوده است؛ مانند [[جواهر الفرائض|رساله جواهر الفرائض]] از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] در باب ارث و رساله شارع النجاة از [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که رساله عملیه وی به فارسی بوده و مانند بسیاری از آثار این فقیه و فیلسوف نامدار، ناتمام مانده است و... تحقیق و تصحیح نسخ خطی این رسالهها با همت فضلای گرامی حجج اسلام آقایان: [[رجایی، | آقای تقوی در مقدمهاش – که تاریخ و مکان نگارشش را مشخص نکرده - تأکید کرده است: «این کتاب مجموعه رسالههای خطی فقهی است که در طول سالیان گذشته در شمارههای مختلف فصلنامه فقه اهلبیت(ع) منتشر شده است... هرکدام از این رسالهها از جهتی و برخی نیز از جهات متعددی دارای اهمیت و شایسته نشر است: برخی از آنها حاوی نکات بدیع و تحلیل دقیق در یک فرع فقهی است که در کتب تفصیلی فقه دیده نمیشود، برخی دیگر از این رسالهها نوشته شخصیتهای طراز اول علمی و فلسفی است که وجهه فقهی آنان ناشناخته مانده یا دستکم تحت الشعاع شهرت فلسفی ایشان بوده است؛ مانند [[جواهر الفرائض|رساله جواهر الفرائض]] از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] در باب ارث و رساله شارع النجاة از [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که رساله عملیه وی به فارسی بوده و مانند بسیاری از آثار این فقیه و فیلسوف نامدار، ناتمام مانده است و... تحقیق و تصحیح نسخ خطی این رسالهها با همت فضلای گرامی حجج اسلام آقایان: [[رجایی، مهدی|سید مهدی رجائی]]، [[حسینی جلالی، محمدجواد|سید محمدجواد جلالی]]، [[غفوری، خالد|شیخ خالد غفوری]]، سید حسن فاطمی، سید مهدی طباطبایی و خانم زهرا رجایی انجام گرفته است»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
# «حدّ کرّ، کافور حنوط، فرسخ و صاع»، نوشته [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر مجلسی]] به زبان فارسی است. در این رساله مختصر از جمله چنین آمده است: در کمیت کر خلاف عظیمى است میان علما. اعتقاد اکثر علما آن است که هزارودویست رطل است، به رطل عراقى یا سه شبر و نیم طول در سه شبر و نیم عرض در سه شبر و نیم عمق است، که مجموع آن چهل و دو شبر و هفت ثُمن مىشود که تخمیناً هشتاد و سه من و نیم به وزن شاه و پنجاه و شش مثقال و ثمن صیرفى مىشود...<ref>ر.ک: همان، ص423-424</ref>. | # «حدّ کرّ، کافور حنوط، فرسخ و صاع»، نوشته [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر مجلسی]] به زبان فارسی است. در این رساله مختصر از جمله چنین آمده است: در کمیت کر خلاف عظیمى است میان علما. اعتقاد اکثر علما آن است که هزارودویست رطل است، به رطل عراقى یا سه شبر و نیم طول در سه شبر و نیم عرض در سه شبر و نیم عمق است، که مجموع آن چهل و دو شبر و هفت ثُمن مىشود که تخمیناً هشتاد و سه من و نیم به وزن شاه و پنجاه و شش مثقال و ثمن صیرفى مىشود...<ref>ر.ک: همان، ص423-424</ref>. | ||
# «نماز جمعه»، نوشته محمد بن حسن از فقهای ناشناخته قرن دوازدهم، به زبان فارسی با تحقیق زهرا رجایی موسوی است. نویسنده چنین نوشته است: هرچه مذکور شد از تحریض و ترغیب در ذکر خداى تعالى و تشنیع از تلهى و اعراض از آن و ترجیح لهو و تجارت بر آن، خصوصیت ندارد به نماز جمعه، بلکه هرچه ذکر بر او صادق است، داخل در ذکر کلّى است، مثل نماز در اوّل وقت کردن و نماز جماعت و قرآن خواندن و...<ref>ر.ک: همان، ص466</ref>. | # «نماز جمعه»، نوشته محمد بن حسن از فقهای ناشناخته قرن دوازدهم، به زبان فارسی با تحقیق زهرا رجایی موسوی است. نویسنده چنین نوشته است: هرچه مذکور شد از تحریض و ترغیب در ذکر خداى تعالى و تشنیع از تلهى و اعراض از آن و ترجیح لهو و تجارت بر آن، خصوصیت ندارد به نماز جمعه، بلکه هرچه ذکر بر او صادق است، داخل در ذکر کلّى است، مثل نماز در اوّل وقت کردن و نماز جماعت و قرآن خواندن و...<ref>ر.ک: همان، ص466</ref>. | ||
# «رساله رضاعیه»، نوشته [[خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین|محمداسماعیل مازندرانی خواجویی]] با تحقیق [[رجایی، | # «رساله رضاعیه»، نوشته [[خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین|محمداسماعیل مازندرانی خواجویی]] با تحقیق [[رجایی، مهدی|سید مهدی رجایی]] است. او چنین نوشته است: در شرع اسلام بهحسب نسب، خداى تعالى هفت زن را حرام کرد: مادر و دختر و خواهر و عمّه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر... و بهحسب رضاع دو زن را: مادر رضاعى و خواهر رضاعى و...<ref>ر.ک: همان، ص468</ref>. | ||
# «رساله أجوبة مسائل میرزا محمدحفیظ»، نوشته [[خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین|محمداسماعیل مازندرانی خواجویی]] با تحقیق [[رجایی، | # «رساله أجوبة مسائل میرزا محمدحفیظ»، نوشته [[خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین|محمداسماعیل مازندرانی خواجویی]] با تحقیق [[رجایی، مهدی|سید مهدی رجایی]] است. او چنین نوشته است: استغفار بعد از تسبیحات و کذلک قرائت سوره بعد از حمد و تسلیم آخر نماز واجب نیست، ولیکن احتیاط در قرائت سوره کامله و تسلیم است.<ref>ر.ک: همان، ص475</ref>. | ||
# «البرهان المؤسّس لتحقيق أنّ المتنجس لا ينجس»، نوشته سید عبدالکریم موسوی جزایری، به زبان عربی با تحقیق حمید رسولیان و همراه با ترجمه فارسی است. نویسنده با بیان اینکه نجاست از متنجس سرایت نمیکند، تأکید کرده است: دلایل ما عبارت است از: الف)- أصالة الطهارة در ملاقاتکننده با متنجس، به دلیل «كل شيء طاهر حتى تعلم أنه قذر». علاوه بر اینکه ما براى اثبات ادعاى خود نیازى به دلیل نداریم؛ زیرا دلیلى بر وجوب تطهیر نداریم و این دلالت بر عدم وجوب مىنماید؛ ب)- اخبار...<ref>ر.ک: همان، ص499</ref>. | # «البرهان المؤسّس لتحقيق أنّ المتنجس لا ينجس»، نوشته سید عبدالکریم موسوی جزایری، به زبان عربی با تحقیق حمید رسولیان و همراه با ترجمه فارسی است. نویسنده با بیان اینکه نجاست از متنجس سرایت نمیکند، تأکید کرده است: دلایل ما عبارت است از: الف)- أصالة الطهارة در ملاقاتکننده با متنجس، به دلیل «كل شيء طاهر حتى تعلم أنه قذر». علاوه بر اینکه ما براى اثبات ادعاى خود نیازى به دلیل نداریم؛ زیرا دلیلى بر وجوب تطهیر نداریم و این دلالت بر عدم وجوب مىنماید؛ ب)- اخبار...<ref>ر.ک: همان، ص499</ref>. | ||
# «رسالة في حکم شیربها»، نوشته [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزا ابوالقاسم قمی]] (صاحب [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانین]])، به زبان عربی و با تحقیق | # «رسالة في حکم شیربها»، نوشته [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزا ابوالقاسم قمی]] (صاحب [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانین]])، به زبان عربی و با تحقیق سید حسن فاطمی است. یکى از رسمهاى ایرانیان، قراردادن چیزى براى خانواده دختر هنگام ازدواج است که به آن «شیربها» گفته مىشود... نویسنده در این رساله فرضهاى قابل تصوّر را مورد بررسى دقیق قرار داده و گرفتن شیربها را در مواردى حلال و در مواردى حرام شمرده و در موارد جایز، گاه پرداخت آن را لازم و گاه غیر لازم دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص503-504</ref>. | ||
# «حکم متاع البيت في صورة التنازع»، نوشته [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزا ابوالقاسم قمی]] (صاحب [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانین]])، به زبان عربی و با تحقیق | # «حکم متاع البيت في صورة التنازع»، نوشته [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزا ابوالقاسم قمی]] (صاحب [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانین]])، به زبان عربی و با تحقیق سید حسن فاطمی است. این رساله درباره حکم فقهی این مسئله فرعی است که اگر زن و شوهر یا وارثان آنها یا یکی از زن یا شوهر با وارثان همسر خود در ملکیت اشیای موجود در خانه اختلاف کنند و هیچکدام بینه نداشته باشند، حکمش چیست؟ نویسنده، روایات را نقل کرده و بعد به بررسی اقوال پرداخته و نظرش را بیان کرده و در پایان افزوده است که این مسئله از مشکلات است، پس احتیاط ترک نشود<ref>ر.ک: همان، ص511-529</ref>. | ||
# «رساله جهادیه»، نوشته [[قائممقام، ابوالقاسم بن عیسی|میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی]] – وزیر ادیب اوایل قاجاریه – با تحقیق [[حسینی جلالی، محمدجواد|سید محمدجواد حسینی جلالی]] است. البته قائممقام فراهانی فقیه نبوده، ولی با فقه آشنایی داشته و توانسته بهخوبی مباحث مربوط به جهاد دفاعی در زمان غیبت و جهاد دعوتی که مشروط به حضور امام معصوم(ع) یا نایب خاص اوست را از کلمات فقیهان جمع کند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>. | # «رساله جهادیه»، نوشته [[قائممقام، ابوالقاسم بن عیسی|میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی]] – وزیر ادیب اوایل قاجاریه – با تحقیق [[حسینی جلالی، محمدجواد|سید محمدجواد حسینی جلالی]] است. البته قائممقام فراهانی فقیه نبوده، ولی با فقه آشنایی داشته و توانسته بهخوبی مباحث مربوط به جهاد دفاعی در زمان غیبت و جهاد دعوتی که مشروط به حضور امام معصوم(ع) یا نایب خاص اوست را از کلمات فقیهان جمع کند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>. | ||
#: گفتنی است که رساله جهادیه بهواسطه جنگ ایران و روس و نیاز حکومت قاجار به آن در سال 1242ق، نوشته شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص531</ref>. | #: گفتنی است که رساله جهادیه بهواسطه جنگ ایران و روس و نیاز حکومت قاجار به آن در سال 1242ق، نوشته شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص531</ref>. | ||
#:این رساله، افزون بر ارزش تاریخی و آشنایی با نظرات فقیهان آن دوره، از نظر ادبی نیز قابل توجه است. | #:این رساله، افزون بر ارزش تاریخی و آشنایی با نظرات فقیهان آن دوره، از نظر ادبی نیز قابل توجه است. | ||
# «رسالة في جواز بيع الوقف»، نوشته شیخ محمدعلی بن ملا مهدی آرانی کاشانی، به زبان فارسی و با تحقیق [[حسینی جلالی، محمدجواد|سید محمدجواد حسینی جلالی]] است. نویسنده، در این رساله مسئله مشروعیت یا عدم مشروعیت فروش عین موقوفه را بهصورت پرسش و پاسخ بررسی کرده است. گفتنی است که مسئله فروش وقف، از مسائل دشوار فقه است و نویسنده در این اثر به هفت مسئله در این موضوع بهصورت مبسوط پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص589-594</ref>. | # «رسالة في جواز بيع الوقف»، نوشته شیخ محمدعلی بن ملا مهدی آرانی کاشانی، به زبان فارسی و با تحقیق [[حسینی جلالی، محمدجواد|سید محمدجواد حسینی جلالی]] است. نویسنده، در این رساله مسئله مشروعیت یا عدم مشروعیت فروش عین موقوفه را بهصورت پرسش و پاسخ بررسی کرده است. گفتنی است که مسئله فروش وقف، از مسائل دشوار فقه است و نویسنده در این اثر به هفت مسئله در این موضوع بهصورت مبسوط پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص589-594</ref>. | ||
# «عدم تنجيس المتنجس الجامد مع تعدد الواسطة»، نوشته [[ابوالمجد، محمدرضا|شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی]] (صاحب [[وقاية الأذهان]])، به زبان عربی و با تحقیق و ترجمه رحیم قاسمی است. متن عربی و ترجمه فارسی با هم آمده است. یکى از احکامى که فقیهان متأخر آن را در کتاب طهارت مورد بحث و بررسى قرار دادهاند، مسئله تنجیس متنجّس و سرایت نجاست از ملاقى عین نجس به ملاقیهاى بعدى است. بیشتر فقیهان، معتقد به سرایت نجاست میباشند، اما برخى از آنها سرایت متنجس را نمیپذیرند. نویسنده این رساله که از مفاخر علمى شیعه در قرن اخیر است همچون استادانش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملامحمدکاظم خراسانى]] و حاج آقارضا همدانى معتقد به عدم تنجیس متنجّس است<ref>ر.ک: همان، ص667-668</ref>. | # «عدم تنجيس المتنجس الجامد مع تعدد الواسطة»، نوشته [[ابوالمجد، محمدرضا|شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی]] (صاحب [[وقاية الأذهان]])، به زبان عربی و با تحقیق و ترجمه [[قاسمی، رحیم|رحیم قاسمی]] است. متن عربی و ترجمه فارسی با هم آمده است. یکى از احکامى که فقیهان متأخر آن را در کتاب طهارت مورد بحث و بررسى قرار دادهاند، مسئله تنجیس متنجّس و سرایت نجاست از ملاقى عین نجس به ملاقیهاى بعدى است. بیشتر فقیهان، معتقد به سرایت نجاست میباشند، اما برخى از آنها سرایت متنجس را نمیپذیرند. نویسنده این رساله که از مفاخر علمى شیعه در قرن اخیر است همچون استادانش [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملامحمدکاظم خراسانى]] و حاج آقارضا همدانى معتقد به عدم تنجیس متنجّس است<ref>ر.ک: همان، ص667-668</ref>. | ||
جالب است که نویسنده بعد از پایان بحث و بررسی چنین افزوده است: آنچه ذکر شد تنها در مقام بحث و نظر بود، ولى در مقام فتوا و عمل، من نیز همان عقیده مؤلف کتاب نجاة العباد در مسئله «غساله» را دارم و در عمل از مطلق متنجّس اجتناب میکنم<ref>ر.ک: همان، ص680 و 696</ref>. | جالب است که نویسنده بعد از پایان بحث و بررسی چنین افزوده است: آنچه ذکر شد تنها در مقام بحث و نظر بود، ولى در مقام فتوا و عمل، من نیز همان عقیده مؤلف کتاب نجاة العباد در مسئله «غساله» را دارم و در عمل از مطلق متنجّس اجتناب میکنم<ref>ر.ک: همان، ص680 و 696</ref>. | ||