سبک زندگی در نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''سبک زندگی در نهج‌البلاغه''' نوشته مصطفی دلشاد تهرانی(معاصر)، به موضوع تقوا و پارسایی و عرصه‌های مختلف آن از دیدگاه امام علی(ع) پرداخته است.
'''سبک زندگی در نهج‌البلاغه''' نوشته [[دلشاد تهرانی، مصطفی|مصطفی دلشاد تهرانی]](معاصر)، به موضوع تقوا و پارسایی و عرصه‌های مختلف آن از دیدگاه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پرداخته است.


نویسنده ابتدا به معرفی نهج‌البلاغه پرداخته و سپس روش‌های مطالعه و تحقیق در این کتاب شریف را مطرح کرده است. پس از آن معنای اصطلاحی و پیشینه کاربرد اصطلاحی سیره را مورد بررسی قرار داده است. از دیدگاه نویسنده، سیره در معنای حقیقی و اصلی آن ریشه در قرآن کریم و در امتداد آن، در آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) و سپس در همان امتداد در آموزه‌های امام علی(ع) و راه‌ورسم ایشان دارد.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص34-9</ref>‏
نویسنده ابتدا به معرفی [[نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح)|نهج‌البلاغه]] پرداخته و سپس روش‌های مطالعه و تحقیق در این کتاب شریف را مطرح کرده است. پس از آن معنای اصطلاحی و پیشینه کاربرد اصطلاحی سیره را مورد بررسی قرار داده است. از دیدگاه نویسنده، سیره در معنای حقیقی و اصلی آن ریشه در قرآن کریم و در امتداد آن، در آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) و سپس در همان امتداد در آموزه‌های [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و راه‌ورسم ایشان دارد.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص34-9</ref>‏


پس از مقدمه، پارسایی از دیدگاه نهج‌البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است. پارسایی و زهد ورزیدن، شناختن درست دنیا، و پشت‌کردن به دنیای نکوهیده است؛ ازاین‌روست که امام علی(ع) چنین آموزش داده است: «جز این نیست که دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده‌اش کور است، و هیچ‌چیزی را از آنچه فراسوی آن است نمی‌بیند؛ حال‌آنکه بینا، نگاهش از دنیا بگذرد، و از پس آن، خانه آخرت را نگرد».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44</ref>‏
پس از مقدمه، پارسایی از دیدگاه نهج‌البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است. پارسایی و زهد ورزیدن، شناختن درست دنیا، و پشت‌کردن به دنیای نکوهیده است؛ ازاین‌روست که [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] چنین آموزش داده است: «جز این نیست که دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده‌اش کور است، و هیچ‌چیزی را از آنچه فراسوی آن است نمی‌بیند؛ حال‌آنکه بینا، نگاهش از دنیا بگذرد، و از پس آن، خانه آخرت را نگرد».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44</ref>‏


نویسنده پارسایی را در شش عرصه مطرح کرده است: عرصه فردی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی، نظامی و دین‌داری. پارسایی در عرصه فردی، آن است که انسان در عین بهره‌مندشدن درست از امکانات زندگی این‌جهانی، هرگونه رابطه و تعلق پست و نفسانی را ترک کرده باشد. <ref>ر.ک: همان، ص52</ref>‏
نویسنده پارسایی را در شش عرصه مطرح کرده است: عرصه فردی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی، نظامی و دین‌داری. پارسایی در عرصه فردی، آن است که انسان در عین بهره‌مندشدن درست از امکانات زندگی این‌جهانی، هرگونه رابطه و تعلق پست و نفسانی را ترک کرده باشد. <ref>ر.ک: همان، ص52</ref>‏


روابط و مناسبات اجتماعی زمانی از خودخواهی، بهره‌کشی و سلطه‌گری دور می‌ماند، و به دگرخواهی، بهره‌رسانی و همکاری روی می‌کند که پارسایی اجتماعی بر آن حاکم باشد. آموزه‌های امام علی(ع) بدین امر فراخوانده است. او تلاش کرده است تا زمینه پارسایی اجتماعی را فراهم کند و در پرتو آن مایه‌های تباهی مردمان را بکاهد.<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>‏
روابط و مناسبات اجتماعی زمانی از خودخواهی، بهره‌کشی و سلطه‌گری دور می‌ماند، و به دگرخواهی، بهره‌رسانی و همکاری روی می‌کند که پارسایی اجتماعی بر آن حاکم باشد. آموزه‌های [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] بدین امر فراخوانده است. او تلاش کرده است تا زمینه پارسایی اجتماعی را فراهم کند و در پرتو آن مایه‌های تباهی مردمان را بکاهد.<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>‏


بدون پارسایی، سیاست به دلیل ماهیت آن، به‌سرعت گرفتار آفاتی چون خودکامگی، انحصارطلبی، دروغگویی، فریبکاری، تزویرگرا و سازش‌کاری می‌شود، و قدرت زدگی، سیاستمداران و پیروان آنان را به رقابت‌های ناسالم و دریدن حریم‌ها و درگیری بر سر مردار دنیا می‌کشاند: چنان‌که امیرمؤمنان(ع) در این باره هشدار داده است: «بر سر دنیای دون به رقابت و چشم‌هم‌چشمی بپردازند، و بر سر مرداری گندیده (دنیا) به زخم زدن و گازگرفتن یکدیگر و ربودن این مردار از هم سرگرم شوند».<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>
بدون پارسایی، سیاست به دلیل ماهیت آن، به‌سرعت گرفتار آفاتی چون خودکامگی، انحصارطلبی، دروغگویی، فریبکاری، تزویرگرا و سازش‌کاری می‌شود، و قدرت زدگی، سیاستمداران و پیروان آنان را به رقابت‌های ناسالم و دریدن حریم‌ها و درگیری بر سر مردار دنیا می‌کشاند: چنان‌که [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان(ع)]] در این باره هشدار داده است: «بر سر دنیای دون به رقابت و چشم‌هم‌چشمی بپردازند، و بر سر مرداری گندیده (دنیا) به زخم زدن و گازگرفتن یکدیگر و ربودن این مردار از هم سرگرم شوند».<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>


==پانویس==
==پانویس==