۱۰۶٬۹۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در فصل دوم، به استحباب زیارت در کلام فقها اشاره شده و با استفاده از دلایل قرآنی و روایی و اجماع، به اثبات استحباب آن، پرداخته شده است<ref>همان، ص77- 105</ref>. | در فصل دوم، به استحباب زیارت در کلام فقها اشاره شده و با استفاده از دلایل قرآنی و روایی و اجماع، به اثبات استحباب آن، پرداخته شده است<ref>همان، ص77- 105</ref>. | ||
در فصل سوم، به بررسی احادیث توسل و ذکر ده روایت در این زمینه، پرداخته شده است. در روایتی از پیامبر(ص) در این فصل، چنین آمده است که: «آنگاه که حضرت آدم(ع) مرتکب گناه شد، عرضه داشت: خدایا! تو را به حق محمد میخوانم که مرا ببخشی. خداوند فرمود: ای آدم! چگونه محمد را شناختی با اینکه هنوز او را نیافریدهام. عرض کرد: پروردگارا برای اینکه وقتی مرا با دست قدرت خویش آفریدی و از روح خود در من دمیدی، سرم را بالا گرفتم، دیدم بر پایههای عرض نوشته شده: لا إله إلا ألله، محمد رسول الله؛ پی بردم که تو جز نام محبوبترین آفریدگانت را به نام خود اضافه نمیکنی» <ref>همان، ص248</ref>. | در فصل سوم، به بررسی احادیث توسل و ذکر ده روایت در این زمینه، پرداخته شده است. در روایتی از پیامبر(ص) در این فصل، چنین آمده است که: «آنگاه که حضرت آدم(ع) مرتکب گناه شد، عرضه داشت: خدایا! تو را به حق محمد میخوانم که مرا ببخشی. خداوند فرمود: ای آدم! چگونه محمد را شناختی با اینکه هنوز او را نیافریدهام. عرض کرد: پروردگارا برای اینکه وقتی مرا با دست قدرت خویش آفریدی و از روح خود در من دمیدی، سرم را بالا گرفتم، دیدم بر پایههای عرض نوشته شده: لا إله إلا ألله، محمد رسول الله؛ پی بردم که تو جز نام محبوبترین آفریدگانت را به نام خود اضافه نمیکنی» <ref>همان، ص248</ref>. | ||