فاضل موحدی لنکرانی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى'
جز (جایگزینی متن - 'آية الله العظمى' به 'آیت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى')
خط ۶۳: خط ۶۳:
همچنين امام راحل، در كنار درس اصول، يك دوره درس فقه هم از كتاب طهارت آغاز كرده بودند كه از همان نخستين روز، استاد در آن جلسات نيز شركت مى‌جست و درس فقه امام راحل را نيز با دقت و هوشيارى و تيزبينى خاص خود ضبط و ثبت مى‌كرد، به طورى كه حاصل اين نوشته‌ها به چند جلد كتاب بالغ مى‌شد.
همچنين امام راحل، در كنار درس اصول، يك دوره درس فقه هم از كتاب طهارت آغاز كرده بودند كه از همان نخستين روز، استاد در آن جلسات نيز شركت مى‌جست و درس فقه امام راحل را نيز با دقت و هوشيارى و تيزبينى خاص خود ضبط و ثبت مى‌كرد، به طورى كه حاصل اين نوشته‌ها به چند جلد كتاب بالغ مى‌شد.


بدين گونه استاد كه عمر پرثمرش را در راه تحصيل علم و تدريس آموخته و اندوخته‌هاى خود گذرانيده است، در سال‌هاى جوانى حدود 11 سال در درس مرحوم آيت الله بروجردى و حدود 9 سال نيز مجموعاً در درس‌هاى فقه و اصول امام خمينى (قدس سره) شركت داشت و از آن خرمن‌هاى پرفيض، دامن دامن توشه بر مى‌چيد.
بدين گونه استاد كه عمر پرثمرش را در راه تحصيل علم و تدريس آموخته و اندوخته‌هاى خود گذرانيده است، در سال‌هاى جوانى حدود 11 سال در درس مرحوم آيت الله بروجردى و حدود 9 سال نيز مجموعاً در درس‌هاى فقه و اصول [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) شركت داشت و از آن خرمن‌هاى پرفيض، دامن دامن توشه بر مى‌چيد.


از اينها گذشته، استاد كه عشق آموزش علم تمام زندگى‌اش را سرشار كرده بود، در كنار درس‌هاى فقه و اصول، چند سال از عمر پرثمرش را نيز در درس‌هاى فلسفه و حكمت گذرانيد. در اين رشته استاد او، بزرگ مرد تفسير، استاد كم نظير، مرحوم علاّمه طباطبايى بود كه وى در محضر پربارش طىّ سال ها، قسمتى از مباحث منظومه سبزوارى و سپس كتاب اسفار ملاّ صدراى شيرازى را تعليم گرفت. البته در كنار همه اينها در مباحث ديگرى چون بحث‌هاى مسائل عقيدتى و نيز مباحثى در درس اخلاق شركت مى‌كرد و از استادان ديگرى هم به طور پراكنده بهره گيرى و كسب فيض مى‌نمود.
از اينها گذشته، استاد كه عشق آموزش علم تمام زندگى‌اش را سرشار كرده بود، در كنار درس‌هاى فقه و اصول، چند سال از عمر پرثمرش را نيز در درس‌هاى فلسفه و حكمت گذرانيد. در اين رشته استاد او، بزرگ مرد تفسير، استاد كم نظير، مرحوم علاّمه طباطبايى بود كه وى در محضر پربارش طىّ سال ها، قسمتى از مباحث منظومه سبزوارى و سپس كتاب اسفار ملاّ صدراى شيرازى را تعليم گرفت. البته در كنار همه اينها در مباحث ديگرى چون بحث‌هاى مسائل عقيدتى و نيز مباحثى در درس اخلاق شركت مى‌كرد و از استادان ديگرى هم به طور پراكنده بهره گيرى و كسب فيض مى‌نمود.
خط ۶۹: خط ۶۹:
==اجتهاد:==
==اجتهاد:==


استاد بر اساس هوش سرشار و كم نظيرى كه داشت بسيار زود و به سرعت به درجه اجتهاد رسيد. پس از آن همه تحصيل علوم معارف اسلامى، بويژه پس از 11 سال تعلّم مداوم در محضر درس آيت الله بروجردى و 9 سال شركت عاشقانه در محضر دانشمند پرور و مكتب انسان ساز درس‌هاى امام خمينى (رحمه الله) وقتى هنوز جوانى 30 ساله بود ديگر به تقليد نياز نداشت، از اين رو اگر در زمان حيات آيت الله بروجردى و سال‌هاى مرجعيت آن بزرگوار به تقليد از ايشان مى‌پرداخت، پس از وفات آن پيشواى جهان تشيّع، ديگر به استنباط خود متّكى شد و غوامض امور و رموز مسائل دينى و مذهبى را به اجتهاد خويش از پيش پاى برداشت.
استاد بر اساس هوش سرشار و كم نظيرى كه داشت بسيار زود و به سرعت به درجه اجتهاد رسيد. پس از آن همه تحصيل علوم معارف اسلامى، بويژه پس از 11 سال تعلّم مداوم در محضر درس آيت الله بروجردى و 9 سال شركت عاشقانه در محضر دانشمند پرور و مكتب انسان ساز درس‌هاى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (رحمه الله) وقتى هنوز جوانى 30 ساله بود ديگر به تقليد نياز نداشت، از اين رو اگر در زمان حيات آيت الله بروجردى و سال‌هاى مرجعيت آن بزرگوار به تقليد از ايشان مى‌پرداخت، پس از وفات آن پيشواى جهان تشيّع، ديگر به استنباط خود متّكى شد و غوامض امور و رموز مسائل دينى و مذهبى را به اجتهاد خويش از پيش پاى برداشت.




خط ۸۵: خط ۸۵:
==مبارزات سياسى استاد:==
==مبارزات سياسى استاد:==


يكى از مهمترين فرازهاى زندگى استاد، زندگى سياسى و مبارزاتى ايشان است. از همان زمانى كه امام خمينى(رحمه الله) مبارزه وسيع و عميق مذهبى سياسى خود را آغاز كردند و عليه ظلم و فساد و كفر و استكبار قيام نمودند، استاد نيز به پيروى از معلم كبير خويش قدم در اين راه نهاد و مبارزات سياسى خود را شروع كرد. استاد كه از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى‌تزلزل و سرسخت ايشان بود، از همان ابتدا قدم به قدم به دنبال امام، راه مى‌سپرد. اين مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه كه در آن زمان فعاليت چشمگير و پرثمرى داشت صورت مى‌گرفت، و به همين جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و يكپارچگى و وحدت كلمه يعنى همان چيز كه رمز مهم پيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى‌رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعيين كننده‌اى داشت.
يكى از مهمترين فرازهاى زندگى استاد، زندگى سياسى و مبارزاتى ايشان است. از همان زمانى كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](رحمه الله) مبارزه وسيع و عميق مذهبى سياسى خود را آغاز كردند و عليه ظلم و فساد و كفر و استكبار قيام نمودند، استاد نيز به پيروى از معلم كبير خويش قدم در اين راه نهاد و مبارزات سياسى خود را شروع كرد. استاد كه از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى‌تزلزل و سرسخت ايشان بود، از همان ابتدا قدم به قدم به دنبال امام، راه مى‌سپرد. اين مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه كه در آن زمان فعاليت چشمگير و پرثمرى داشت صورت مى‌گرفت، و به همين جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و يكپارچگى و وحدت كلمه يعنى همان چيز كه رمز مهم پيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى‌رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعيين كننده‌اى داشت.


در ارتباط با همين فعّاليّت‌ها و مبارزات بود كه بارها از طرف رژيم سفّاك حاكم دستگير شد، بارها به بازجويى‌هاى بيدادگرانه فراخوانده شد، بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام نيز به بد آب و هواترين نقاط كشور تبعيد شد. نخستين تبعيدگاه وى بندر لنگه بود كه اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان‌آور آن سپرى كرد، چهار ماهى كه به قول خود استاد، مى‌توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه كويرى يزد تبعيد كردند و دو سال و نيم نيز از عمر شريف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در اين دو سال و نيم، چنان سختى‌ها و مصايبى را از سرگذراند كه عبارت «غير قابل توصيف» نيز براى آن كم است.
در ارتباط با همين فعّاليّت‌ها و مبارزات بود كه بارها از طرف رژيم سفّاك حاكم دستگير شد، بارها به بازجويى‌هاى بيدادگرانه فراخوانده شد، بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام نيز به بد آب و هواترين نقاط كشور تبعيد شد. نخستين تبعيدگاه وى بندر لنگه بود كه اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان‌آور آن سپرى كرد، چهار ماهى كه به قول خود استاد، مى‌توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه كويرى يزد تبعيد كردند و دو سال و نيم نيز از عمر شريف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در اين دو سال و نيم، چنان سختى‌ها و مصايبى را از سرگذراند كه عبارت «غير قابل توصيف» نيز براى آن كم است.
خط ۹۷: خط ۹۷:




==حمايت همه جانبه از امام خمينى (قدس سره) در مقاطع مختلف تاريخ:==
==حمايت همه جانبه از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) در مقاطع مختلف تاريخ:==


استاد از ابتداى نهضت امام خمينى (رحمه الله) تا مراحل مختلف شكل گيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرى آن بزرگ مرد تاريخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمايت بى‌دريغ داشته‌اند و هيچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نكرده‌اند و هر آنچه را كه در توان داشته‌اند خالصانه و مخلصانه در اختيارشان قرار داده‌اند.
استاد از ابتداى نهضت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (رحمه الله) تا مراحل مختلف شكل گيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرى آن بزرگ مرد تاريخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمايت بى‌دريغ داشته‌اند و هيچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نكرده‌اند و هر آنچه را كه در توان داشته‌اند خالصانه و مخلصانه در اختيارشان قرار داده‌اند.


گفتنى است حمايت از امام خمينى (قدس سره) در دوران پس از انقلاب اسلامى امرى آسان و كارى سهل و افتخارآميز بوده است. هنر آن بود و هنر آن است كه امام و راه امام قبل از انفجار نور مورد حمايت قرار گيرد.
گفتنى است حمايت از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) در دوران پس از انقلاب اسلامى امرى آسان و كارى سهل و افتخارآميز بوده است. هنر آن بود و هنر آن است كه امام و راه امام قبل از انفجار نور مورد حمايت قرار گيرد.


آرى، روزهاى سخت و نفس‌بر دوران خفقان پهلوى كه بيشترين ياران نهضت را به ستوه و انزوا و ضعف و زبونى مى‌كشانيد نه تنها در آيت الله فاضل ترديد و ضعف و انزوا پديد نياورده بود، بلكه با تمام قوا در سنگردارى از نهضت و پيشواى آن ثابت، استوار و پيشقدم بوده است.
آرى، روزهاى سخت و نفس‌بر دوران خفقان پهلوى كه بيشترين ياران نهضت را به ستوه و انزوا و ضعف و زبونى مى‌كشانيد نه تنها در آيت الله فاضل ترديد و ضعف و انزوا پديد نياورده بود، بلكه با تمام قوا در سنگردارى از نهضت و پيشواى آن ثابت، استوار و پيشقدم بوده است.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:




==تصديق و تثبيت مرجعيت امام خمينى(قدس سره):==
==تصديق و تثبيت مرجعيت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](قدس سره):==


گواهى مرجعيت عام براى حضرت امام خمينى (رحمه الله) در مقطعى از تاريخ نهضت اسلامى كه هنوز افق‌هاى روشن در برابر ديدگان نگران امت اسلامى قرار نداشت و هنوز مشخص نبود كه نهايتاً كاروان به راه افتاده از آرزوهاى دير و دور به منزل خواهد رسيد يا نه، همگامى با افت و خيزهاى نهضت، درايت و شجاعت ويژه‌اى را مى‌طلبيد كه مى‌توانستى فقط در مردان مرد سراغ بگيرى. تلاش اين بزرگمردان اگر چه از ژرف‌انديشى آنان حكايت داشت و از اعتماد اعتقادى مايه مى‌گرفت كه به راه و به روش خود پيدا كرده بودند، اما به هر حال چون در فضايى از سايه و ابهام و ترديد صورت مى‌پذيرفت حقاً در خور تأمل مى‌نمود، از جمله هنگامى كه رژيم شاه عزم خود را جزم كرده بود تا به حذف فيزيكى حضرت امام (رحمه الله) نهال نهضت دينى را از ريشه قطع كند.
گواهى مرجعيت عام براى حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (رحمه الله) در مقطعى از تاريخ نهضت اسلامى كه هنوز افق‌هاى روشن در برابر ديدگان نگران امت اسلامى قرار نداشت و هنوز مشخص نبود كه نهايتاً كاروان به راه افتاده از آرزوهاى دير و دور به منزل خواهد رسيد يا نه، همگامى با افت و خيزهاى نهضت، درايت و شجاعت ويژه‌اى را مى‌طلبيد كه مى‌توانستى فقط در مردان مرد سراغ بگيرى. تلاش اين بزرگمردان اگر چه از ژرف‌انديشى آنان حكايت داشت و از اعتماد اعتقادى مايه مى‌گرفت كه به راه و به روش خود پيدا كرده بودند، اما به هر حال چون در فضايى از سايه و ابهام و ترديد صورت مى‌پذيرفت حقاً در خور تأمل مى‌نمود، از جمله هنگامى كه رژيم شاه عزم خود را جزم كرده بود تا به حذف فيزيكى حضرت امام (رحمه الله) نهال نهضت دينى را از ريشه قطع كند.


گروهى از عالمان دين شجاعانه راه را بر اين عزم شوم بستند و ضمن انتشار اعلاميه‌ها و فتاوى گوناگونى نظر فقهى خويش را به اطلاع امم اسلامى و نيز به حاكمان عصر رسانيدند.
گروهى از عالمان دين شجاعانه راه را بر اين عزم شوم بستند و ضمن انتشار اعلاميه‌ها و فتاوى گوناگونى نظر فقهى خويش را به اطلاع امم اسلامى و نيز به حاكمان عصر رسانيدند.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
اينك براى آمادگى و روشن شدن ذهن خواننده ناگزير از تدارك سابقه‌اى است كه به كوتاهى توضيح مى‌دهد.
اينك براى آمادگى و روشن شدن ذهن خواننده ناگزير از تدارك سابقه‌اى است كه به كوتاهى توضيح مى‌دهد.


كارگردانان اردوى طاغوت در سايه طوفانى كه از قيام 15 خرداد برخاسته بود در نظر داشتند كه از هر چيزى در خصوص حذف رهبرى قيام فروگذار ننمايند اعم از حبس و تبعيد و حصر و تحديد، اما در همان حال بيم آن داشتند كه اگر در عمليات قلع و قمع ظالمانه خود با ديوار مرجعيت عامه برخوردى داشته باشند مشكلات بيشترى در پيش رو خواهند داشت چه اينكه در آن مقطع تاريخى سنت و سيرت اجتماعى بر مصونيت مراجع قرار داشت، و هيچكس به خود اجازه نمى‌داد متون آنان و يا حق سؤال و جواب از آنان را داشته باشد، ولى رژيم سفاك به خيال خودش تصور مى‌كرد به دليل فاصله كوتاه رحلت آیت‌الله بروجردى با واقعه 15 خرداد هنوز مرجعيت تثبيت نشده، به هر حال زمينه آن سان كه شايد مهيا نبود تا عوامل رژيم در برخورد با رهبرى قيام شكوه و عظمت شأن مرجع را ملموساً درك نمايند و درست در همين گير و دار عده‌اى از اساتيد و فضلاى حوزه علميه قم دست به يك نظر خواهى زدند تا عقيده استادان بزرگ حوزه و فضلاى عصر را در باب مرجعيت عامه آيت الله امام خمينى جويا شوند؟ بايد دانست كه در آن برهه از تاريخ هر گونه اظهار نظر مثبتى نسبت به رهبرى قيام حمايت از وى تلقى مى‌شد و اظهار نظر كننده را بى‌ترديد به اردوى مخالفان شاه سوق مى‌داد، تا چه رسد به اين كه او را مرجع مسلم و زعيم بى‌منازع شيعه نيز به حساب آورند، ليكن استاد آيت الله فاضل لنكرانى جزء اولين كسانى بودند كه به نظر خواهى محصلان حوزه پاسخ مثبت دادند و نظر خود را در خصوص مرجعيت امام (رحمه الله) با اين عبارت اعلام داشتند:
كارگردانان اردوى طاغوت در سايه طوفانى كه از قيام 15 خرداد برخاسته بود در نظر داشتند كه از هر چيزى در خصوص حذف رهبرى قيام فروگذار ننمايند اعم از حبس و تبعيد و حصر و تحديد، اما در همان حال بيم آن داشتند كه اگر در عمليات قلع و قمع ظالمانه خود با ديوار مرجعيت عامه برخوردى داشته باشند مشكلات بيشترى در پيش رو خواهند داشت چه اينكه در آن مقطع تاريخى سنت و سيرت اجتماعى بر مصونيت مراجع قرار داشت، و هيچكس به خود اجازه نمى‌داد متون آنان و يا حق سؤال و جواب از آنان را داشته باشد، ولى رژيم سفاك به خيال خودش تصور مى‌كرد به دليل فاصله كوتاه رحلت آیت‌الله بروجردى با واقعه 15 خرداد هنوز مرجعيت تثبيت نشده، به هر حال زمينه آن سان كه شايد مهيا نبود تا عوامل رژيم در برخورد با رهبرى قيام شكوه و عظمت شأن مرجع را ملموساً درك نمايند و درست در همين گير و دار عده‌اى از اساتيد و فضلاى حوزه علميه قم دست به يك نظر خواهى زدند تا عقيده استادان بزرگ حوزه و فضلاى عصر را در باب مرجعيت عامه آيت الله [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] جويا شوند؟ بايد دانست كه در آن برهه از تاريخ هر گونه اظهار نظر مثبتى نسبت به رهبرى قيام حمايت از وى تلقى مى‌شد و اظهار نظر كننده را بى‌ترديد به اردوى مخالفان شاه سوق مى‌داد، تا چه رسد به اين كه او را مرجع مسلم و زعيم بى‌منازع شيعه نيز به حساب آورند، ليكن استاد آيت الله فاضل لنكرانى جزء اولين كسانى بودند كه به نظر خواهى محصلان حوزه پاسخ مثبت دادند و نظر خود را در خصوص مرجعيت امام (رحمه الله) با اين عبارت اعلام داشتند:


«صلاحيت علمى و تقوايى حضرت مستطاب آيت الله العظمى آقاى خمينى مد ظله العالى براى مقام شامخ مرجعيت تقليد و حفاظت از حوزه اسلامى و حمايت مسلمين محرز و بدون ترديد است.»
«صلاحيت علمى و تقوايى حضرت مستطاب آيت الله العظمى آقاى خمينى مد ظله العالى براى مقام شامخ مرجعيت تقليد و حفاظت از حوزه اسلامى و حمايت مسلمين محرز و بدون ترديد است.»
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
به خاطر چنين شرايطى بوده است كه افق فقاهت را خورشيد انديشه مردانى منور كرده كه آثار گران سنگ و جاودانه‌شان چون «مبسوط»، «شرايع الاحكام»، «نهايه الاحكام»، «جامع المقاصد»، «جواهر الكلام» و «مكاسب»، حوزه‌هاى علميه را ذخيره‌اى گرانبها و انديشمندان را مشعلى فرا راه است.
به خاطر چنين شرايطى بوده است كه افق فقاهت را خورشيد انديشه مردانى منور كرده كه آثار گران سنگ و جاودانه‌شان چون «مبسوط»، «شرايع الاحكام»، «نهايه الاحكام»، «جامع المقاصد»، «جواهر الكلام» و «مكاسب»، حوزه‌هاى علميه را ذخيره‌اى گرانبها و انديشمندان را مشعلى فرا راه است.


آن شخصيتى كه در چنين جايگاهى قرار مى‌گيرد، مرجع و پاسخگوى نيازهاى فكرى و دينى امت اسلامى است و ما آنان را به هدايت و معرفى معصومان سلام الله عليهم اجمعين به عنوان «حصون الاسلام»، «ورثة الانبياء» و «امناء الرسول» مى‌شناسيم، چرا كه دژهاى دين و ديانت را پاسدار و پيام‌آوران ذات احديت را ميراث‌دار و رسولان را امانتدارند و لذا مرجعيت در طول دوران غيبت هميشه محور هدايت بوده است و نيز سنگينى و حساسيت موضوع وقتى مشخص مى‌شود كه به سخن ارزشمند فقيه فرزانه حضرت امام خمينى (قدس سره) مى‌انديشيم كه در معرفى و نقش زندگى‌ساز فقه مى فرمايد: «.. فقه، تئورى اداره جامعه از گهواره تا گور است.»
آن شخصيتى كه در چنين جايگاهى قرار مى‌گيرد، مرجع و پاسخگوى نيازهاى فكرى و دينى امت اسلامى است و ما آنان را به هدايت و معرفى معصومان سلام الله عليهم اجمعين به عنوان «حصون الاسلام»، «ورثة الانبياء» و «امناء الرسول» مى‌شناسيم، چرا كه دژهاى دين و ديانت را پاسدار و پيام‌آوران ذات احديت را ميراث‌دار و رسولان را امانتدارند و لذا مرجعيت در طول دوران غيبت هميشه محور هدايت بوده است و نيز سنگينى و حساسيت موضوع وقتى مشخص مى‌شود كه به سخن ارزشمند فقيه فرزانه حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) مى‌انديشيم كه در معرفى و نقش زندگى‌ساز فقه مى فرمايد: «.. فقه، تئورى اداره جامعه از گهواره تا گور است.»


علاوه بر مطالب ياد شده، نقش سازنده و احياگر مرجعيت در برخورد با جريان‌هاى سياسى و ستمگران حاكم، مبارزه با كجروى‌ها و بدعت‌ها، مقابله با دسيسه‌بازان و استعمارگران در دوران حساس تاريخ، از هر جهت قابل تحليل و توجه است، بويژه در دوران ما كه همگى شاهد عظمت و قدرت مرجعيت شيعه در به وجود آوردن انقلاب عظيم اسلامى ايران بوده‌ايم. انقلابى كه با هدايت و رهبرى مرجعى بزرگ و فقيهى فرزانه به وجود آمد و توانايى فقه و فقاهت را در ابعاد مختلف به نمايش گذاشت و نظام مقدس اسلامى، يعنى نظام ولايت و امامت را طراحى و پياده كرد.
علاوه بر مطالب ياد شده، نقش سازنده و احياگر مرجعيت در برخورد با جريان‌هاى سياسى و ستمگران حاكم، مبارزه با كجروى‌ها و بدعت‌ها، مقابله با دسيسه‌بازان و استعمارگران در دوران حساس تاريخ، از هر جهت قابل تحليل و توجه است، بويژه در دوران ما كه همگى شاهد عظمت و قدرت مرجعيت شيعه در به وجود آوردن انقلاب عظيم اسلامى ايران بوده‌ايم. انقلابى كه با هدايت و رهبرى مرجعى بزرگ و فقيهى فرزانه به وجود آمد و توانايى فقه و فقاهت را در ابعاد مختلف به نمايش گذاشت و نظام مقدس اسلامى، يعنى نظام ولايت و امامت را طراحى و پياده كرد.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
در چنين شرايطى حساس كه دشمنان سوگند خورده و سياه دل ما و در پيشاپيش آنان آمريكاى جهانخوار با همه دنيايشان برابر دين و انقلاب اسلامى ما ايستاده‌اند تا دستاوردهاى مرجعيت و امامت شيعى را به آتش خشم خويش بسوزانند، ما بايد با تمام توانايى‌هاى دينى و انقلابى خويش، رو به روى آنان بايستيم تا در نهايت اين انقلاب را به صاحب اصلى‌اش حضرت مهدى (عليه السلام)تحويل دهيم.
در چنين شرايطى حساس كه دشمنان سوگند خورده و سياه دل ما و در پيشاپيش آنان آمريكاى جهانخوار با همه دنيايشان برابر دين و انقلاب اسلامى ما ايستاده‌اند تا دستاوردهاى مرجعيت و امامت شيعى را به آتش خشم خويش بسوزانند، ما بايد با تمام توانايى‌هاى دينى و انقلابى خويش، رو به روى آنان بايستيم تا در نهايت اين انقلاب را به صاحب اصلى‌اش حضرت مهدى (عليه السلام)تحويل دهيم.


شوراى مركزى جامعه روحانيت مبارز تهران، با توجه به ريشه‌هاى تاريخى و اعتقادات عميق مردمى و نقش سازنده و بنيادين مرجعيت، به دنبال وخامت وضع جسمانى مرجع عاليقدر جهان تشيع، شيخ الفقهاء و المجتهدين حضرت آيت الله العظمى اراكى رضوان الله تعالى عليه، جلسات متعددى را تشكيل داده و نيز در نشست چند ساعته خود پس از رحلت آن بزرگوار، موضوع مرجعيت و تقليد را در دستور كار خويش قرار داد و با بررسى همه جوانب و در نظر گرفتن مصالح امت اسلامى و بررسى معيارها و ملاك‌هاى شرعى بويژه اعتقاد به اصل ولايت فقيه و تأكيد بر حفظ دستاوردهاى انقلاب و آرمان‌هاى متعالى امام خمينى (قدس سره) و سپس تطبيق آن معيارها با مصاديق و نمونه‌ها با عنايت خداوند متعال، به نقطه‌اى مشخص و روشن براى اعلام مواضع دست يافت.
شوراى مركزى جامعه روحانيت مبارز تهران، با توجه به ريشه‌هاى تاريخى و اعتقادات عميق مردمى و نقش سازنده و بنيادين مرجعيت، به دنبال وخامت وضع جسمانى مرجع عاليقدر جهان تشيع، شيخ الفقهاء و المجتهدين حضرت آيت الله العظمى اراكى رضوان الله تعالى عليه، جلسات متعددى را تشكيل داده و نيز در نشست چند ساعته خود پس از رحلت آن بزرگوار، موضوع مرجعيت و تقليد را در دستور كار خويش قرار داد و با بررسى همه جوانب و در نظر گرفتن مصالح امت اسلامى و بررسى معيارها و ملاك‌هاى شرعى بويژه اعتقاد به اصل ولايت فقيه و تأكيد بر حفظ دستاوردهاى انقلاب و آرمان‌هاى متعالى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) و سپس تطبيق آن معيارها با مصاديق و نمونه‌ها با عنايت خداوند متعال، به نقطه‌اى مشخص و روشن براى اعلام مواضع دست يافت.


چنين تلاشى بر مبناى چند مسئله مهم شكل گرفته است كه به طور مختصر به عرض امت اسلامى مى‌رسانيم:
چنين تلاشى بر مبناى چند مسئله مهم شكل گرفته است كه به طور مختصر به عرض امت اسلامى مى‌رسانيم:


دشمنان انقلاب اسلامى براى درهم شكستن نظام ولايت فقيه، چشمان پليد خود را به زمان ارتحال حضرت امام خمينى (قدس سره) دوخته و تحليلشان بر اين پايه استوار بود كه با از ميان رفتن محوريت انقلاب، قدرت ميان مراجع، تقسيم و سپس تضعيف خواهد شد، ولى اين اميد شيطانى آنان با حمايت جديد آيات عظام چون اراكى و گلپايگانى از ولايت و امامت حضرت آيت الله خامنه‌اى دامت بركاته به يأس مبدل شد. آنان از شيطنت دست برنداشته و پس از رحلت اين دو مرجع بزرگوار، همچنان راه گذشته را ادامه مى‌دهند تا از اين طريق بتوانند به محوريت نظام كه امامت و ولايت فقيه باشد، لطمه وارد آورند.
دشمنان انقلاب اسلامى براى درهم شكستن نظام ولايت فقيه، چشمان پليد خود را به زمان ارتحال حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) دوخته و تحليلشان بر اين پايه استوار بود كه با از ميان رفتن محوريت انقلاب، قدرت ميان مراجع، تقسيم و سپس تضعيف خواهد شد، ولى اين اميد شيطانى آنان با حمايت جديد آيات عظام چون اراكى و گلپايگانى از ولايت و امامت حضرت آيت الله خامنه‌اى دامت بركاته به يأس مبدل شد. آنان از شيطنت دست برنداشته و پس از رحلت اين دو مرجع بزرگوار، همچنان راه گذشته را ادامه مى‌دهند تا از اين طريق بتوانند به محوريت نظام كه امامت و ولايت فقيه باشد، لطمه وارد آورند.


در مراجعه‌ها و درخواست‌هاى مكرر مردم متدين بود كه از روحانيت مى‌خواستند تا با معرفى شخصيت‌هاى فقهى و علمى كه بتوانند مجارى امور و احكام خويش را به دست با كفايت آنان بسپارند، آنها را در امر مهم تقليد يارى كند.
در مراجعه‌ها و درخواست‌هاى مكرر مردم متدين بود كه از روحانيت مى‌خواستند تا با معرفى شخصيت‌هاى فقهى و علمى كه بتوانند مجارى امور و احكام خويش را به دست با كفايت آنان بسپارند، آنها را در امر مهم تقليد يارى كند.
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
وظيفه‌اى كه روحانيت در اين مواقع بر عهده دارد، موجب گرديد تا همانند گذشته به نداى مردم شريف و معتقد پاسخ مثبت داده و آنان را در اين مورد مدد كار باشند، بدين نحو كه فقهايى معرفى شوند تا «وقايع سالفه» را تجربه‌اى براى «حوادث واقعه» قرار داده و با در اختيار گرفتن مجارى امور و احكام مصداق بارز «صائنا لنفسه، حافظاً لدينه مخالفا لهواه و مطيعا لامر مولاه» باشند.
وظيفه‌اى كه روحانيت در اين مواقع بر عهده دارد، موجب گرديد تا همانند گذشته به نداى مردم شريف و معتقد پاسخ مثبت داده و آنان را در اين مورد مدد كار باشند، بدين نحو كه فقهايى معرفى شوند تا «وقايع سالفه» را تجربه‌اى براى «حوادث واقعه» قرار داده و با در اختيار گرفتن مجارى امور و احكام مصداق بارز «صائنا لنفسه، حافظاً لدينه مخالفا لهواه و مطيعا لامر مولاه» باشند.


با توجه به مطالب ياد شده، جامعه روحانيت مبارز تهران با احترام و اكرام نسبت به همه شخصيت‌هاى فقهى، بويژه علما، مدرسين و استوانه‌هاى علمى حوزه عليمه قم و همچنين با عرض تسليت به مناسب رحلت جانگداز فقيه ربانى و عالم صمدانى حضرت آيت الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى رضوان الله تعالى عليه و درخواست علو درجات براى فقها و مراجع عالى قدرى كه بار سنگين مرجعيت را بر دوش جان كشيدند و پس از ايفاى مسئوليت الهى خويش چشم از جهان فرو بستند، خصوصاً بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى (قدس سره) و طول عمر و سلامت براى رهبرى عظيم الشأن انقلاب اسلامى كه پرچم پرافتخار امامت و ولايت را با همه توان بر افراشته، اسامى آيات عظام و فقهاى والا مقامى كه تقليد از آن بزرگواران جايز و عمل به فتواى آنان صحيح و مبرءالذمه است اعلام مى‌دارد:
با توجه به مطالب ياد شده، جامعه روحانيت مبارز تهران با احترام و اكرام نسبت به همه شخصيت‌هاى فقهى، بويژه علما، مدرسين و استوانه‌هاى علمى حوزه عليمه قم و همچنين با عرض تسليت به مناسب رحلت جانگداز فقيه ربانى و عالم صمدانى حضرت آيت الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى رضوان الله تعالى عليه و درخواست علو درجات براى فقها و مراجع عالى قدرى كه بار سنگين مرجعيت را بر دوش جان كشيدند و پس از ايفاى مسئوليت الهى خويش چشم از جهان فرو بستند، خصوصاً بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) و طول عمر و سلامت براى رهبرى عظيم الشأن انقلاب اسلامى كه پرچم پرافتخار امامت و ولايت را با همه توان بر افراشته، اسامى آيات عظام و فقهاى والا مقامى كه تقليد از آن بزرگواران جايز و عمل به فتواى آنان صحيح و مبرءالذمه است اعلام مى‌دارد:


- حضرت آيت الله حاج سيد على خامنه اى
- حضرت آيت الله حاج سيد على خامنه اى
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
- حضرت آيت الله حاج ميرزا جواد آقا تبريزى
- حضرت آيت الله حاج ميرزا جواد آقا تبريزى


گفتنى است كه هر سه نفر از اين آيات عظام، تقليد بر مجتهد ميت را جايز مى‌دانند و همچنين افرادى كه احياناً به بخشى از فتاواى مرجع تقليدشان دسترسى نداشته باشند، مى‌توانند طبق فتواى مجتهد ميت، مثلا مانند امام خمينى (قدس سره)، عمل نموده و نگرانى براى عدم انتشار رساله علميه نداشته باشند.
گفتنى است كه هر سه نفر از اين آيات عظام، تقليد بر مجتهد ميت را جايز مى‌دانند و همچنين افرادى كه احياناً به بخشى از فتاواى مرجع تقليدشان دسترسى نداشته باشند، مى‌توانند طبق فتواى مجتهد ميت، مثلا مانند [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره)، عمل نموده و نگرانى براى عدم انتشار رساله علميه نداشته باشند.


و السلام على عباد الله الصالحين، جامعه مبارز تهران (73/9/10)»
و السلام على عباد الله الصالحين، جامعه مبارز تهران (73/9/10)»
خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:
==اعلام موضع در ماجراى سلمان رشدى مرتد:==
==اعلام موضع در ماجراى سلمان رشدى مرتد:==


مى‌دانيم سلمان رشدى مرتد نويسنده‌اى است مسلمان و با تبار هندى ولى پرورش يافته و تحصيل كرده ديار غرب، نخستين رمان او كه بيشتر تقليدى از كارهاى گارسياماركز به حساب مى‌آمد با عنوان «بچه‌هاى نيمه شب» بعد از آنقلاب در ايران ترجمه شد و براى اولين بار جماعت اهل مطالعه با نام رشدى آشنا گرديدند. دومين رمان يا خرابنامه او همين كتاب آيات شيطانى بود كه پيش از ترجمه به زبان فارسى به لحاظ خط حقد و كينه و عداوتى كه نسبت به ديانت اسلام در طول رمان پراكنده شده بود و به لحاظ نسبت‌هاى موهن و شرم آورى كه نسبت به ساحت قرآن كريم و شخص پيامبر اكرم در طول رمان ديده مى‌شد، خشم ميليون‌ها مسلمان را به سرعت در سرتاسر جهان برانگيخت به نحوى كه مردم ايران در واقع نخستين بار از طريق اعلاميه مشهور امام خمينى (رحمه الله) با كتاب آشنا شدند و از آن پس موجى طوفنده و طوفانى پر خروش برخاسته از احساسات ميليون‌ها ايرانى دوستار خاندان رسول (صلى الله عليه وآله) چنان اوج گرفت و همه‌جاگير شد كه در اندك زمانى پهنه وسيع كشور اسلامى ايران همچون مشتى درشت و همچون خشمى مهار نشدنى سلمان رشدى مرتد را به غيظ نشانه رفته بود. آغازگر اين خشم و خروش و شروع كننده اين حالت و هيجان اعلاميه كوتاهى بود كه در بامداد روز 25 بهمن 76 از سوى رهبر انقلاب و زعيم نهضت اسلامى، امام راحل (قدس سره) انتشار يافت. در اين اعلاميه كه پودى از درد و تارى از داغ و دل آزردگى داشت چنين آغاز مى‌شد: «انا لله و انا اليه راجعون، به اطلاع مسمانان غيور جهان مى‌رسانم، مؤلف كتاب آيات شيطانى كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم چاپ و نشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محكوم به اعدام مى‌باشند، از مسلمانان غيور مى‌خواهم در هر نقطه كه آنها را يافتند سريعاً آنها را اعدام نمايند.» و حكم قطعى غير قابل تجديد نظر و غير قابل فرجام امام اين گونه پايان مى‌يافت كه «كسى كه در اين راه كشته شود شهيد است. انشاء الله تعالى».
مى‌دانيم سلمان رشدى مرتد نويسنده‌اى است مسلمان و با تبار هندى ولى پرورش يافته و تحصيل كرده ديار غرب، نخستين رمان او كه بيشتر تقليدى از كارهاى گارسياماركز به حساب مى‌آمد با عنوان «بچه‌هاى نيمه شب» بعد از آنقلاب در ايران ترجمه شد و براى اولين بار جماعت اهل مطالعه با نام رشدى آشنا گرديدند. دومين رمان يا خرابنامه او همين كتاب آيات شيطانى بود كه پيش از ترجمه به زبان فارسى به لحاظ خط حقد و كينه و عداوتى كه نسبت به ديانت اسلام در طول رمان پراكنده شده بود و به لحاظ نسبت‌هاى موهن و شرم آورى كه نسبت به ساحت قرآن كريم و شخص پيامبر اكرم در طول رمان ديده مى‌شد، خشم ميليون‌ها مسلمان را به سرعت در سرتاسر جهان برانگيخت به نحوى كه مردم ايران در واقع نخستين بار از طريق اعلاميه مشهور [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (رحمه الله) با كتاب آشنا شدند و از آن پس موجى طوفنده و طوفانى پر خروش برخاسته از احساسات ميليون‌ها ايرانى دوستار خاندان رسول (صلى الله عليه وآله) چنان اوج گرفت و همه‌جاگير شد كه در اندك زمانى پهنه وسيع كشور اسلامى ايران همچون مشتى درشت و همچون خشمى مهار نشدنى سلمان رشدى مرتد را به غيظ نشانه رفته بود. آغازگر اين خشم و خروش و شروع كننده اين حالت و هيجان اعلاميه كوتاهى بود كه در بامداد روز 25 بهمن 76 از سوى رهبر انقلاب و زعيم نهضت اسلامى، امام راحل (قدس سره) انتشار يافت. در اين اعلاميه كه پودى از درد و تارى از داغ و دل آزردگى داشت چنين آغاز مى‌شد: «انا لله و انا اليه راجعون، به اطلاع مسمانان غيور جهان مى‌رسانم، مؤلف كتاب آيات شيطانى كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم چاپ و نشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محكوم به اعدام مى‌باشند، از مسلمانان غيور مى‌خواهم در هر نقطه كه آنها را يافتند سريعاً آنها را اعدام نمايند.» و حكم قطعى غير قابل تجديد نظر و غير قابل فرجام امام اين گونه پايان مى‌يافت كه «كسى كه در اين راه كشته شود شهيد است. انشاء الله تعالى».


اين حكم در همان لحظات اوليه انتشار مثل برق در شرق و غرب عالم انتشار يافت و به سرعت لانه مورچگان فرنگى حامى رشدى را آب فرا گرفت، در واقع عرصه مقابله و معارضه بر خيل آن سوييان چنان تنگ گرديد كه تا مدت‌ها هاج و واج مانده بودند تا چگونه و از چه راهى بتوانند راه فرار از اين فرمان را ببندند و البته كه هيچ مجالى در هيچ حالى براى چاره‌جويى نمى‌يافتند. در واقع سال‌ها از اين ماجرا گذشت تا آن كه دنياى غرب آهسته آهسته جرئت يافت تا واكنش خود را جسته گريخته ابراز دارد، دولت‌هاى غرب نيات مقابله‌گر خود را در قراردادها و پيمان‌ها و معاملاتى كه با ايران داشتند و حتى در تنزل دادن سطح روابط خود به پيش بردند و كم كم فرصت آن را يافتند كه دم از لغو حكم و بى اثر شدن آن بزنند يا حد اقل چنين آرزو كنند كه اى كاش مقامات ايرانى مى‌توانستند مفاد حكم امام (رحمه الله) را معلق فرض كنند. وقتى زمزمه‌هايى از اين وسعت اوج گرفت اين بار نوبت مراجع موجود تقليد و همزبان و همدل امام راحل بود كه با همان قدرت بر تلاش مذبوحانه هواداران رشدى راه را ببندند.
اين حكم در همان لحظات اوليه انتشار مثل برق در شرق و غرب عالم انتشار يافت و به سرعت لانه مورچگان فرنگى حامى رشدى را آب فرا گرفت، در واقع عرصه مقابله و معارضه بر خيل آن سوييان چنان تنگ گرديد كه تا مدت‌ها هاج و واج مانده بودند تا چگونه و از چه راهى بتوانند راه فرار از اين فرمان را ببندند و البته كه هيچ مجالى در هيچ حالى براى چاره‌جويى نمى‌يافتند. در واقع سال‌ها از اين ماجرا گذشت تا آن كه دنياى غرب آهسته آهسته جرئت يافت تا واكنش خود را جسته گريخته ابراز دارد، دولت‌هاى غرب نيات مقابله‌گر خود را در قراردادها و پيمان‌ها و معاملاتى كه با ايران داشتند و حتى در تنزل دادن سطح روابط خود به پيش بردند و كم كم فرصت آن را يافتند كه دم از لغو حكم و بى اثر شدن آن بزنند يا حد اقل چنين آرزو كنند كه اى كاش مقامات ايرانى مى‌توانستند مفاد حكم امام (رحمه الله) را معلق فرض كنند. وقتى زمزمه‌هايى از اين وسعت اوج گرفت اين بار نوبت مراجع موجود تقليد و همزبان و همدل امام راحل بود كه با همان قدرت بر تلاش مذبوحانه هواداران رشدى راه را ببندند.
خط ۳۵۶: خط ۳۵۶:
==فتواى عدم جواز شركت در نماز حذيفى:==
==فتواى عدم جواز شركت در نماز حذيفى:==


در اوايل اسفند ماه سال 76 و همزمان با بازديدى كه رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام و همراهان ايشان از كشور عربستان سعودى داشتند شيخ عبدالرحمان حذيفى امام جمعه شهر مدينه، در خطبه‌هاى نماز جمعه كه در مسجد النبى ايراد مى شد به مذهب شيعه، ولايت فقيه و شخص امام خمينى (رحمه الله) تعريضات موهنى روا داشته بود. وى آشكارا گفته بود كه چگونه بين اهل تسنن و تشيع تقريب حاصل مى‌شود در حالى كه اهل سنت حافظ قرآن كريم و احاديث رسول الله (صلى الله عليه وآله) هستند و براى علو اسلام و تاريخ پر افتخار آن همت مى‌گمارند و شيعيان به لعن صحابه رسول (صلى الله عليه وآله) و هدم بناى اسلام اقدام مى‌كنند، حذيفى در واقع بدگويى به صحابه را هدم اسلام دانسته و اضافه كرده كه شيعيان خلفاى سه گانه را سب مى‌كنند در حالى كه لعن كردن آنها به رسول خدا و على (عليه السلام) هم سرايت مى‌كند. شيخ حذيفى با بيان مطالب مبسوطى، اشاره زخمدارى به عملكرد شيعه دارد، عملكردى كه غالباً از سرچشمه‌هاى وهم و خيال خود او نشأت گرفته است تا واقع امر، حذيفى لعن به معاويه را با وصف قرار گرفتن خلافت به وسيله امام حسن (عليه السلام) در خاندان او ناروا مى‌شمارد و مى‌گويد اگر قايل شويم كه امام على (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) در واگذارى خلافت اكراه داشتند در حق امامان جفا كرده‌ايم، او همچنين لعن عايشه را به وصف مكنيه بودنش به ام المؤمنين خطا شمرده و آن را به شيعيان نسبت مى‌دهد.
در اوايل اسفند ماه سال 76 و همزمان با بازديدى كه رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام و همراهان ايشان از كشور عربستان سعودى داشتند شيخ عبدالرحمان حذيفى امام جمعه شهر مدينه، در خطبه‌هاى نماز جمعه كه در مسجد النبى ايراد مى شد به مذهب شيعه، ولايت فقيه و شخص [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (رحمه الله) تعريضات موهنى روا داشته بود. وى آشكارا گفته بود كه چگونه بين اهل تسنن و تشيع تقريب حاصل مى‌شود در حالى كه اهل سنت حافظ قرآن كريم و احاديث رسول الله (صلى الله عليه وآله) هستند و براى علو اسلام و تاريخ پر افتخار آن همت مى‌گمارند و شيعيان به لعن صحابه رسول (صلى الله عليه وآله) و هدم بناى اسلام اقدام مى‌كنند، حذيفى در واقع بدگويى به صحابه را هدم اسلام دانسته و اضافه كرده كه شيعيان خلفاى سه گانه را سب مى‌كنند در حالى كه لعن كردن آنها به رسول خدا و على (عليه السلام) هم سرايت مى‌كند. شيخ حذيفى با بيان مطالب مبسوطى، اشاره زخمدارى به عملكرد شيعه دارد، عملكردى كه غالباً از سرچشمه‌هاى وهم و خيال خود او نشأت گرفته است تا واقع امر، حذيفى لعن به معاويه را با وصف قرار گرفتن خلافت به وسيله امام حسن (عليه السلام) در خاندان او ناروا مى‌شمارد و مى‌گويد اگر قايل شويم كه امام على (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) در واگذارى خلافت اكراه داشتند در حق امامان جفا كرده‌ايم، او همچنين لعن عايشه را به وصف مكنيه بودنش به ام المؤمنين خطا شمرده و آن را به شيعيان نسبت مى‌دهد.


آنچه مسلم است در سخنرانى امام جمعه مدينه نوعى گريز زدن به تقابل‌ها و تنش‌هاى عصر تشتت و تفرقه وجود دارد كه مربوط به سال‌هاى قبل از وحدت امم اسلامى است، وحدتى كه در سايه زعامت امام راحل (رحمه الله) بر كل عالم پرتو افكند، احيا كردن چالش‌هاى روزگار پيشين قطعاً با نظر تفرقه‌افكنى و ايجاد انشعاب در جبهه وحدت اسلامى است كه عنوان مى‌گردد.
آنچه مسلم است در سخنرانى امام جمعه مدينه نوعى گريز زدن به تقابل‌ها و تنش‌هاى عصر تشتت و تفرقه وجود دارد كه مربوط به سال‌هاى قبل از وحدت امم اسلامى است، وحدتى كه در سايه زعامت امام راحل (رحمه الله) بر كل عالم پرتو افكند، احيا كردن چالش‌هاى روزگار پيشين قطعاً با نظر تفرقه‌افكنى و ايجاد انشعاب در جبهه وحدت اسلامى است كه عنوان مى‌گردد.
خط ۵۴۴: خط ۵۴۴:
7- كتاب الخمس تقريرات مرحوم آيت الله العظمى بروجردى (قدس سره)
7- كتاب الخمس تقريرات مرحوم آيت الله العظمى بروجردى (قدس سره)


8- معتمد الاصول تقريرات حضرت امام خمينى (قدس سره) به قلم حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى
8- معتمد الاصول تقريرات حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس سره) به قلم حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى


9- كتاب المواريث كه همه اين هفت كتاب براى اولين بار پس از ويرايش و تخريج مصادر و كارهاى لازم به زير چاپ مى‌روند.
9- كتاب المواريث كه همه اين هفت كتاب براى اولين بار پس از ويرايش و تخريج مصادر و كارهاى لازم به زير چاپ مى‌روند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش