۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''أوراد الأحباب و فصوص الآداب،''' اثر [[باخرزی، یحیی بن احمد|ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى]] (متوفای 736ق)، نواده عارف و صوفی مشهور [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیفالدین باخزی]]، کتابی است به زبان فارسی در تصوف و آداب آن. | '''أوراد الأحباب و فصوص الآداب،''' اثر [[باخرزی، یحیی بن احمد|ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى]] (متوفای 736ق)، نواده عارف و صوفی مشهور [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیفالدین باخزی]]، کتابی است به زبان فارسی در تصوف و آداب آن. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۰: | ||
این کتاب از مهمترین کتب تصوف قرن هشتم، در زمینه سیر و سلوک باطنی صوفیان است. | این کتاب از مهمترین کتب تصوف قرن هشتم، در زمینه سیر و سلوک باطنی صوفیان است. | ||
[[باخرزی، یحیی بن احمد|باخرزی]] آگاهی اهل سلوک از حقیقت و ماهیت تصوف را از دلایل تألیف این اثر میداند و در پی آن است که دستورالعمل جامع و کاملی از آداب صوفیه ارائه دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/105600/173 ر.ک: قلعه دره، زهرا و دیگران، ص173]</ref>. | [[باخرزی، یحیی بن احمد|باخرزی]] آگاهی اهل سلوک از حقیقت و ماهیت تصوف را از دلایل تألیف این اثر میداند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص2</ref> و در پی آن است که دستورالعمل جامع و کاملی از آداب صوفیه ارائه دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/105600/173 ر.ک: قلعه دره، زهرا و دیگران، ص173]</ref>. | ||
این کتاب در دو جلد است. نخستین جلد که «اوراد الاحباب» باشد، عبارت است از شرح اوراد و عبادات و اساس امور مرید و شجرهی خرقه و مقامات مراقبه. | این کتاب در دو جلد است. نخستین جلد که «اوراد الاحباب» باشد، عبارت است از شرح اوراد و عبادات و اساس امور مرید و شجرهی خرقه و مقامات مراقبه. | ||
نویسنده در بحش اول به شرح اوراد و اوقات و عبادات، اساس امور مريد (مثل جوع، سَحَر، صحت و خلوت)، شجره خرقه مشایخ، مقامات مراقبه و محجوب بودن خداوند از عقل، و در آخر این نصف اول گفته شود که این اصول و کلمات که ترجمه کرده شد از کدام کتب معتمد معتبر نقل افتاد.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref> | نویسنده در بحش اول به شرح اوراد و اوقات و عبادات، اساس امور مريد (مثل جوع، سَحَر، صحت و خلوت)، شجره خرقه مشایخ، مقامات مراقبه و محجوب بودن خداوند از عقل، و در آخر این نصف اول گفته شود که این اصول و کلمات که ترجمه کرده شد از کدام کتب معتمد معتبر نقل افتاد.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref> |
ویرایش