۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
کتاب با دو مقدمه از مصحح و شارح آغاز گردیده و مطالب، در دو بخش ارائه شده است. | کتاب با دو مقدمه از مصحح و شارح آغاز گردیده و مطالب، در دو بخش ارائه شده است. | ||
در مقدمه مصحح، ابتدا به شرح حال شارح پرداخته شده و اطلاعاتی مانند اساتید<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص6</ref>، احفاد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>، آثار و تألیفات<ref>ر.ک: همان</ref>، افکار و حالات<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> و تولد و وفات وی، در اختیار خواننده قرار گرفته<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> و سپس، به معرفی کتاب حاضر<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>، نسخههای مورد اعتماد بهحسب اهمیت و اعتبار<ref>ر.ک: همان، ص58</ref> و نمونههای نسخههای ترجمه و شرح صحیفه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>. | در مقدمه مصحح، ابتدا به شرح حال شارح پرداخته شده و اطلاعاتی مانند اساتید<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=6&viewType=html ر.ک: مقدمه مصحح، ص6]</ref>، احفاد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>، آثار و تألیفات<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان]</ref>، افکار و حالات<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=39&viewType=html ر.ک: همان، ص39]</ref> و تولد و وفات وی، در اختیار خواننده قرار گرفته<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=53&viewType=html ر.ک: همان، ص53]</ref> و سپس، به معرفی کتاب حاضر<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=55&viewType=html ر.ک: همان، ص55]</ref>، نسخههای مورد اعتماد بهحسب اهمیت و اعتبار<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=58&viewType=html ر.ک: همان، ص58]</ref> و نمونههای نسخههای ترجمه و شرح صحیفه، پرداخته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=63&viewType=html ر.ک: همان، ص63]</ref>. | ||
شارح پیش از این، چهار شرح و حاشیه و ترجمه، بر «صحیفه» نگاشته است. وی در دیباچه ترجمه «صحیفه»، به شرح عربی و شرح فارسی (کتاب حاضر) اشاره کرده و مینویسد: «به تاریخ هفتادوسه بعد از هزار از هجرت مقدسه، این کمبضاعت، شرحی مفید بر صحیفه کامله... به عربی نوشتم مشتمل بر مطالب لایق و مقاصد نافع، ولیکن همتها از آن متقاعد بود و اکثر مطالبان را از آن نفعی لایق نبود». سپس انگیزه نگارش شرح فارسی بر «صحیفه» را بیان میکند: «ازآنروی که عابدان و مخلصان زمان ما که راغب به عبادت و دعا اکثر از عامه مردمانند، نه از آنان که خود را خاصه مینامند و تتبع کتب مدونه و علوم مرسومه و تعلم لغت عربیه مینمایند، پس ثانیا به التماس دوستان مؤمن، شرحی به فارسی نوشتم و بذلت جهد در تنقیح و توضیح کلام نمودم. خاطرها به آن مایل آمد که نفعش شامل و سهل التناول بود»<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | شارح پیش از این، چهار شرح و حاشیه و ترجمه، بر «صحیفه» نگاشته است. وی در دیباچه ترجمه «صحیفه»، به شرح عربی و شرح فارسی (کتاب حاضر) اشاره کرده و مینویسد: «به تاریخ هفتادوسه بعد از هزار از هجرت مقدسه، این کمبضاعت، شرحی مفید بر صحیفه کامله... به عربی نوشتم مشتمل بر مطالب لایق و مقاصد نافع، ولیکن همتها از آن متقاعد بود و اکثر مطالبان را از آن نفعی لایق نبود». سپس انگیزه نگارش شرح فارسی بر «صحیفه» را بیان میکند: «ازآنروی که عابدان و مخلصان زمان ما که راغب به عبادت و دعا اکثر از عامه مردمانند، نه از آنان که خود را خاصه مینامند و تتبع کتب مدونه و علوم مرسومه و تعلم لغت عربیه مینمایند، پس ثانیا به التماس دوستان مؤمن، شرحی به فارسی نوشتم و بذلت جهد در تنقیح و توضیح کلام نمودم. خاطرها به آن مایل آمد که نفعش شامل و سهل التناول بود»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=55&viewType=html ر.ک: همان، ص55]</ref>. | ||
وی در این کتاب نیز در دیباچه، غرض از نگارش و ترجمه و شرح را بیان کرده و به دشواری کار، اشاره نموده و مینویسد: «دیری است بعضی از اخوان مخلص که به لغت عرب معرفت کامل ندارند، از من التماس مینمایند تا ادعیه «صحیفه کامله سجادیه» را (علی قائلها أالفألفسلام و تحية) ترجمه کنم به کلامی روشن و بیان مبین، خالی از تکلف و تعقید، فارغ از اطناب غیر مفید، تا مجمل معنی وقت قرائت دعا معلوم گردد و داعی از فهم مدعا بینصیب نباشد؛ چه، غرض از دعا، مناجات و عرض حاجات به درگاه واهب العطیات است و چون شخص، معنی فهم نکند، از درجه اعتبار ساقط باشد؛ هرچند تلفظ به آن کلمات شریفه و ادعیه مأثوره، نشاید که از فضیلت ثواب مطلقا خالی بود؛ علیالخصوص که داعی به صدق نیت و اخلاص عقیدت و خضوع و رغبت موصوف باشد؛ ولیکن بر همه کس معلوم است که تحریک زبان بیفهم مدعا و اظهار صوتی عاری از معنی، در میزان اعتبار، چنان وزنی ندارد و به حال بعضی از اذکیا و مخلصان، که قدرت بر تحصیل معنا دارند، لایق نمینماید...»<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | وی در این کتاب نیز در دیباچه، غرض از نگارش و ترجمه و شرح را بیان کرده و به دشواری کار، اشاره نموده و مینویسد: «دیری است بعضی از اخوان مخلص که به لغت عرب معرفت کامل ندارند، از من التماس مینمایند تا ادعیه «صحیفه کامله سجادیه» را (علی قائلها أالفألفسلام و تحية) ترجمه کنم به کلامی روشن و بیان مبین، خالی از تکلف و تعقید، فارغ از اطناب غیر مفید، تا مجمل معنی وقت قرائت دعا معلوم گردد و داعی از فهم مدعا بینصیب نباشد؛ چه، غرض از دعا، مناجات و عرض حاجات به درگاه واهب العطیات است و چون شخص، معنی فهم نکند، از درجه اعتبار ساقط باشد؛ هرچند تلفظ به آن کلمات شریفه و ادعیه مأثوره، نشاید که از فضیلت ثواب مطلقا خالی بود؛ علیالخصوص که داعی به صدق نیت و اخلاص عقیدت و خضوع و رغبت موصوف باشد؛ ولیکن بر همه کس معلوم است که تحریک زبان بیفهم مدعا و اظهار صوتی عاری از معنی، در میزان اعتبار، چنان وزنی ندارد و به حال بعضی از اذکیا و مخلصان، که قدرت بر تحصیل معنا دارند، لایق نمینماید...»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=56&viewType=html ر.ک: همان، ص56]</ref>. | ||
وی پس از آن، متذکر میشود که در ابتدا، بر آن بوده که بخشهای فارسی شرح شیخالاسلام یزد [[بدیعالزمان قهپایی]] را از شرح او انتخاب کند و بیموجبی قوی، عبارات او را تغییر و تبدیل ندهد، ولی چون به نظر امعان در آن تأمل نموده، غالبا تقریر مدعا مرضی و مأنوس وی نبوده است؛ ازاینروی، عنان همت به صوب شرحی مستقل، معطوف داشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی پس از آن، متذکر میشود که در ابتدا، بر آن بوده که بخشهای فارسی شرح شیخالاسلام یزد [[بدیعالزمان قهپایی]] را از شرح او انتخاب کند و بیموجبی قوی، عبارات او را تغییر و تبدیل ندهد، ولی چون به نظر امعان در آن تأمل نموده، غالبا تقریر مدعا مرضی و مأنوس وی نبوده است؛ ازاینروی، عنان همت به صوب شرحی مستقل، معطوف داشته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=56&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
شارح، شرح را بهاختصار برگزار کرده است و مانند سایر آثارش، شرح را در نهایت استحکام و اتقان نگاشته است. قضاوت اهل فن، درباره «ترجمه و شرح نهج البلاغه» وی، شاهد صدقی است بر این مدعا<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>. | شارح، شرح را بهاختصار برگزار کرده است و مانند سایر آثارش، شرح را در نهایت استحکام و اتقان نگاشته است. قضاوت اهل فن، درباره «ترجمه و شرح نهج البلاغه» وی، شاهد صدقی است بر این مدعا<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=56&viewType=html ر.ک: همان، ص56-57]</ref>. | ||
شارح، اهل فضلفروشی و خودنمایی نیست؛ او در نوشتار، راه تطویل و گزافهگویی را نمیپیماید. کلام او، خالی از تکلف و تعقید است. غالبا شرح و تبیین کلمه یا جمله را با کلمه «یعنی» بیان میکند و در اکثر موارد، از یکی دو سطر، فراتر نمیرود یا کمی بیشتر و به عقیده برخی، همین دو سه سطر او، برابری میکند با نوشتار دو سه صحفه یا بیشتر بعضی<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | شارح، اهل فضلفروشی و خودنمایی نیست؛ او در نوشتار، راه تطویل و گزافهگویی را نمیپیماید. کلام او، خالی از تکلف و تعقید است. غالبا شرح و تبیین کلمه یا جمله را با کلمه «یعنی» بیان میکند و در اکثر موارد، از یکی دو سطر، فراتر نمیرود یا کمی بیشتر و به عقیده برخی، همین دو سه سطر او، برابری میکند با نوشتار دو سه صحفه یا بیشتر بعضی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=57&viewType=html ر.ک: همان، ص57]</ref>. | ||
شارح، تنها در یک مورد، در شرح دعای چهلوششم، درباره کلمه «داله»، با کمی تفصیل، سخن گفته و در آخر بحث میگوید: «امثال این تحقیقات به رساله آخر کتاب متعلق است و اینجا اتفاق افتاد»<ref>ر.ک: همان</ref>. | شارح، تنها در یک مورد، در شرح دعای چهلوششم، درباره کلمه «داله»، با کمی تفصیل، سخن گفته و در آخر بحث میگوید: «امثال این تحقیقات به رساله آخر کتاب متعلق است و اینجا اتفاق افتاد»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=57&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
شارح، داری اعتدال روحی و فکری است، بهدور از افراط و تفریط. وی در ذیل این فقره از دعای اول: «الحمد لله الذي دلنا علی التوبة التي لم نفدها إلا من فضله»، پس از دفاع از دیدگاه شیخ بهایی، از شیوه اشکال میرداماد بر بهایی، تعجب کرده و مینویسد: «و انکار میرداماد بر شیخ جلیل بهاءالدین محمد وارد نیست و آنگونه تشنیع از آن سید فاضل، بس شنیع و بدیع است»<ref>ر.ک: همان</ref>. | شارح، داری اعتدال روحی و فکری است، بهدور از افراط و تفریط. وی در ذیل این فقره از دعای اول: «الحمد لله الذي دلنا علی التوبة التي لم نفدها إلا من فضله»، پس از دفاع از دیدگاه شیخ بهایی، از شیوه اشکال میرداماد بر بهایی، تعجب کرده و مینویسد: «و انکار میرداماد بر شیخ جلیل بهاءالدین محمد وارد نیست و آنگونه تشنیع از آن سید فاضل، بس شنیع و بدیع است»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=57&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
وی در پایان شرح خود، رسالهای در احکام و شرایط دعا نگاشته است که در آخر کتاب، به طبع رسیده است. وی در دیباچه، مینویسد: «و در خاطر است (إنشاءاللهتعالی) رسالهای منظم گردانم تا هرکه خواهد، با ترجمه ضم نماید و اگر نخواهد، کتاب بی آن تمام باشد و چون اینجا غرض، مجرد ترجمه بود، بر آن اقتصار افتاد و سایر فواید و مقاصد متعلقه به آن، در شرحی که به عربی مرتب کردهام، مذکور است و مطالب علمی و معارف تحقیقی آنجا مسطور». وی همچنین در ابتدای رساله مینویسد: «این رسالهای است در احکام متعلق به دعا و در اول کتاب، به آن وعده شده بود. اکثر این فواید، از کتاب «کافی» مأخوذ است به همان ابواب که در کتاب دعا آورده است و آنچه از غیر آن کتاب مذکور است، نشان «غ» دارد». البته از غیر کتاب کافی، یک حدیث فقط آورده است<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | وی در پایان شرح خود، رسالهای در احکام و شرایط دعا نگاشته است که در آخر کتاب، به طبع رسیده است. وی در دیباچه، مینویسد: «و در خاطر است (إنشاءاللهتعالی) رسالهای منظم گردانم تا هرکه خواهد، با ترجمه ضم نماید و اگر نخواهد، کتاب بی آن تمام باشد و چون اینجا غرض، مجرد ترجمه بود، بر آن اقتصار افتاد و سایر فواید و مقاصد متعلقه به آن، در شرحی که به عربی مرتب کردهام، مذکور است و مطالب علمی و معارف تحقیقی آنجا مسطور». وی همچنین در ابتدای رساله مینویسد: «این رسالهای است در احکام متعلق به دعا و در اول کتاب، به آن وعده شده بود. اکثر این فواید، از کتاب «کافی» مأخوذ است به همان ابواب که در کتاب دعا آورده است و آنچه از غیر آن کتاب مذکور است، نشان «غ» دارد». البته از غیر کتاب کافی، یک حدیث فقط آورده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=57&viewType=html ر.ک: همان، ص57-58]</ref>. | ||
وی رساله را بر یک مقدمه در حقیقت دعا و ابوابی مرتب کرده است و پس از آن، خاتمهای در ذکر ادعیهای که برای بعضی احوال، مثل وقت خواب و بیداری و... که در صحیفه مذکور نیست، کلام را به پایان برده است<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | وی رساله را بر یک مقدمه در حقیقت دعا و ابوابی مرتب کرده است و پس از آن، خاتمهای در ذکر ادعیهای که برای بعضی احوال، مثل وقت خواب و بیداری و... که در صحیفه مذکور نیست، کلام را به پایان برده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=58&viewType=html ر.ک: همان، ص58]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث؛ ابیات عربی؛ ابیات فارسی؛ اسامی؛ کتابها، فرقهها و گروهها؛ مکانها؛ اشیا و حیوانات؛ کتابنامه و فهرست مطالب، در انتهای آن آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ<ref>ر.ک: پاورقی، ص94</ref>، به شرح و توضیح برخی واژگان، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>. | فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث؛ ابیات عربی؛ ابیات فارسی؛ اسامی؛ کتابها، فرقهها و گروهها؛ مکانها؛ اشیا و حیوانات؛ کتابنامه و فهرست مطالب، در انتهای آن آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=94&viewType=html ر.ک: پاورقی، ص94]</ref>، به شرح و توضیح برخی واژگان، پرداخته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16585?pageNumber=102&viewType=html ر.ک: همان، ص102]</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[رده: مباحث خاص آداب و رسوم]] | [[رده: مباحث خاص آداب و رسوم]] | ||
[[رده:ادعیه، اذکار، اوراد، اعمال]] | [[رده:ادعیه، اذکار، اوراد، اعمال]] | ||
[[رده:فروردین(1401)]] |
ویرایش