۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10939J1.jpg | عنوان =الواضح المنهاج فی نظم ما للتاج | ع...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
}} | }} | ||
'''الواضح المنهاج فی نظم ما للتاج'''، اثر شیخ عبدالکریم بن عربی بنیس (1266ق - 1350ق) اثری است که در آن، «حکم العطائیه الکبری» احمد بن محمد بن | '''الواضح المنهاج فی نظم ما للتاج'''، اثر شیخ [[عبدالکریم بن عربی بنیس]] (1266ق - 1350ق) اثری است که در آن، «حکم العطائیه الکبری» [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|احمد بن محمد بن عبدالکریم]]، معروف به [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله السکندری]] (متوفی 709ق/ 1309م)، به نظم درآمده است. این کتاب، با تحقیق [[کیالی، عاصم ابراهیم|عاصم ابراهیم کیالی]]، به چاپ رسیده است. | ||
ازآنجاییکه تاکنون کتاب «حکم العطائیه» معرفی نگردیده، در این نوشتار، ابتدا به معرفی مختصر این کتاب پرداخته خواهد شد و سپس، نظم آن، معرفی میشود. | ازآنجاییکه تاکنون کتاب «حکم العطائیه» معرفی نگردیده، در این نوشتار، ابتدا به معرفی مختصر این کتاب پرداخته خواهد شد و سپس، نظم آن، معرفی میشود. | ||
==الحکم العطائیه== | ==الحکم العطائیه== | ||
«الحکم العطائیة» مهمترین اثر ابن عطاءالله اسکندری است. تاریخ تألیف این کتاب دانسته نیست، اما از آنجا که مؤلف در کتب دیگر خویش بارها از آن یاد کرده، به یقین مىتوان گفت که از نخستین تألیفات او بوده است و نیز از آنجا که وی این کتاب را به استاد خویش ابوالعباس مرسى تقدیم داشته، قاعدتاً تاریخ تألیف آن باید پیش از 686ق/ 1287م، تاریخ درگذشت مرسى بوده باشد. برخى برآنند که این کتاب، خلاصه آراء و تعالیم ابن عطاءالله در تصوف است و آنچه پسازآن نوشته، در واقع جز شرح و تفصیل آن نیست. ازاینرو ابن عطاءالله به «صاحب الحکم» شهرت یافت و آوازه این کتاب به مغرب و اندلس نیز رسیده است. یکى از عوامل مهمى که «حکم» را در میان آثار ابن عطاءالله و سایر کتب عرفانى ممتاز ساخته، آن است که این کتاب آمیزهای است از احکام شرعى و آداب سلوک با فلسفه و حکمت و علم المعرفه که در قالب مواعظ و کلمات قصار و به شیوه صوفیان، با ایهام و استعاره و مجاز بیان شده است. ازاینرو این کتاب نهتنها در میان صوفیه، بلکه نزد فقها نیز اعتبار خاص حاصل کرد و در زمره کتابهایى درآمده که فقها به تدریس آن «اجازه» مىدادند. بىسبب نیست که مرسى آن را با «احیاءالعلوم» غزالى مقایسه کرده و گفته است که ابن عطاءالله مقاصد مؤلف احیاءالعلوم را نیکوتر از خود او بیان داشته. ابن عطاءالله در نوشتن این کتاب، نه به ترتیب منطقى موضوعات و فصلبندی کتاب توجه داشته و نه به هماهنگى و یکدست بودن اسلوب نگارش. اصولاً «حکم» به شیوه کتب دیگر آن عصر تألیف نشده است. شاید به همین سبب باشد که مطالب آن را حاصل احوالى دانستهاند که بر ابن عطاءالله عارض شده و او بىآنکه قصد تألیف داشته باشد، به ثبت آنها پرداخته است. در این کتاب گاهى یک معنى به چند صورت مختلف بیان شده است و گاهى از یک جمله آن مىتوان معانى مختلف استنباط کرد و همین امر سبب شده که بر این کتاب کوچک، تفاسیری مفصل و مختلف و گاه متضاد نوشته شود. در پارهای از موارد شیوه بیان مؤلف به شعر نزدیک مىشود و علاوه بر آوردن تشبیهات و استعارات، از سجع، جناس، مقابله و صنایع بدیعى دیگر بهره جسته است<ref>ر.ک: حفیظی، مینا، ج4، ص310</ref>. | «الحکم العطائیة» مهمترین اثر [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله اسکندری]] است. تاریخ تألیف این کتاب دانسته نیست، اما از آنجا که مؤلف در کتب دیگر خویش بارها از آن یاد کرده، به یقین مىتوان گفت که از نخستین تألیفات او بوده است و نیز از آنجا که وی این کتاب را به استاد خویش ابوالعباس مرسى تقدیم داشته، قاعدتاً تاریخ تألیف آن باید پیش از 686ق/ 1287م، تاریخ درگذشت مرسى بوده باشد. برخى برآنند که این کتاب، خلاصه آراء و تعالیم [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] در تصوف است و آنچه پسازآن نوشته، در واقع جز شرح و تفصیل آن نیست. ازاینرو [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] به «صاحب الحکم» شهرت یافت و آوازه این کتاب به مغرب و اندلس نیز رسیده است. یکى از عوامل مهمى که «حکم» را در میان آثار [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] و سایر کتب عرفانى ممتاز ساخته، آن است که این کتاب آمیزهای است از احکام شرعى و آداب سلوک با فلسفه و حکمت و علم المعرفه که در قالب مواعظ و کلمات قصار و به شیوه صوفیان، با ایهام و استعاره و مجاز بیان شده است. ازاینرو این کتاب نهتنها در میان صوفیه، بلکه نزد فقها نیز اعتبار خاص حاصل کرد و در زمره کتابهایى درآمده که فقها به تدریس آن «اجازه» مىدادند. بىسبب نیست که مرسى آن را با «احیاءالعلوم» غزالى مقایسه کرده و گفته است که [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] مقاصد مؤلف احیاءالعلوم را نیکوتر از خود او بیان داشته. [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] در نوشتن این کتاب، نه به ترتیب منطقى موضوعات و فصلبندی کتاب توجه داشته و نه به هماهنگى و یکدست بودن اسلوب نگارش. اصولاً «حکم» به شیوه کتب دیگر آن عصر تألیف نشده است. شاید به همین سبب باشد که مطالب آن را حاصل احوالى دانستهاند که بر [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاءالله]] عارض شده و او بىآنکه قصد تألیف داشته باشد، به ثبت آنها پرداخته است. در این کتاب گاهى یک معنى به چند صورت مختلف بیان شده است و گاهى از یک جمله آن مىتوان معانى مختلف استنباط کرد و همین امر سبب شده که بر این کتاب کوچک، تفاسیری مفصل و مختلف و گاه متضاد نوشته شود. در پارهای از موارد شیوه بیان مؤلف به شعر نزدیک مىشود و علاوه بر آوردن تشبیهات و استعارات، از سجع، جناس، مقابله و صنایع بدیعى دیگر بهره جسته است<ref>ر.ک: حفیظی، مینا، ج4، ص310</ref>. | ||
این کتاب از همان آغاز، موردتوجه اهل عرفان و ادب بوده و تاکنون بیش از 24 شرح بر آن نوشته شده و چندین بار نیز به نظم درآمده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است<ref>همان</ref> که اثر حاضر، از جمله یکی از نظمهای این کتاب میباشد. | این کتاب از همان آغاز، موردتوجه اهل عرفان و ادب بوده و تاکنون بیش از 24 شرح بر آن نوشته شده و چندین بار نیز به نظم درآمده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است<ref>همان</ref> که اثر حاضر، از جمله یکی از نظمهای این کتاب میباشد. | ||
==الواضح المنهاج في نظم ما للتاج== | ==الواضح المنهاج في نظم ما للتاج== | ||
کتاب با مقدمهای از محقق آغاز شده است که در آن، به شرححال ابن عطاء اسکندری<ref>مقدمه، ص5</ref> و شیخ عبدالکریم بن عربی بنیس<ref>همان، ص7</ref> پرداخته شده است. پیشازاین دو شرححال، به اقدامات تحقیقی صورت گرفته در کتاب، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارت است از مشخص کردن ابیاتی که بهصورت علیحده، به حکمتی از کتاب، اشاره دارد؛ زیرا در مواردی دیده میشود که ناظم، یک یا دو بیت به اشعار افزوده که در واقع، بهمثابه تفسیر برای حکمتی است که آن شعر به آن اشاره دارد. بهعنوانمثال، دو بیت: | کتاب با مقدمهای از محقق آغاز شده است که در آن، به شرححال [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاء اسکندری]]<ref>مقدمه، ص5</ref> و شیخ [[عبدالکریم بن عربی بنیس]]<ref>همان، ص7</ref> پرداخته شده است. پیشازاین دو شرححال، به اقدامات تحقیقی صورت گرفته در کتاب، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارت است از مشخص کردن ابیاتی که بهصورت علیحده، به حکمتی از کتاب، اشاره دارد؛ زیرا در مواردی دیده میشود که ناظم، یک یا دو بیت به اشعار افزوده که در واقع، بهمثابه تفسیر برای حکمتی است که آن شعر به آن اشاره دارد. بهعنوانمثال، دو بیت: | ||
'''الواردات التي تأتي الفتی تحف/ تأتی علی بغتة من دون ما حیل''' | '''الواردات التي تأتي الفتی تحف/ تأتی علی بغتة من دون ما حیل''' | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص121</ref> و توضیح و تشریح برخی از لغات و واژگان سخت و دیریاب متن با استفاده از معاجم و فرهنگهای لغت معتبر مانند | فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص121</ref> و توضیح و تشریح برخی از لغات و واژگان سخت و دیریاب متن با استفاده از معاجم و فرهنگهای لغت معتبر مانند «[[القاموس المحيط|قاموس المحیط]]»<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>، به ذکر شماره و نص حکمتهایی که ناظم با ابیات به آنها اشاره دارد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
ویرایش