الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR24003J1.jpg | عنوان =الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة'''، اثر حمزة بن حسن اصفهانی(متوفی 351ق) با موضوع امثال عربی نوشته شده است. تحقیق اثر و نگارش مقدمه برای آن و وضع حواشی و فهارس از عبدالمجید قطامش است.
'''الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة'''، اثر [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزة بن حسن اصفهانی]](متوفی 351ق) با موضوع امثال عربی نوشته شده است. تحقیق اثر و نگارش مقدمه برای آن و وضع حواشی و فهارس از [[قطامش، عبدالمجید|عبدالمجید قطامش]] است.
   
   
==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۸: خط ۳۸:


===نام کتاب===
===نام کتاب===
نویسنده، چون بسیاری از مؤلفان قدیم، در مقدمه کتابش به ذکر نامی برای کتاب تصریح نکرده است و صرفاً بیان کرده که این کتاب را درباره امثال رایج در زبان عربی می‌نگارد. ازاین‌رو درباره نام کتاب، اختلافاتی شده و ابن ندیم آن را «کتاب الامثال علی أفعال «و ابن منظور در اللسان آن را «کتاب أفعال من کذا «و عبدالقادر بغدادی گاه در خزانه‌اش آن را «الدرة الفاخرة «و گاه «الامثال التی علی وزن أفعل «و گاه نیز به نام «امثال حمزة «نامیده است. ابوهلال عسکری در مقدمه جمهرة الامثال و ابوالفضل میدانی در مقدمه «مجمع الامثال «نیز بااینکه از امثال این کتاب استفاده کرده‌اند، نامی برای این کتاب ذکر نکرده‌اند. محدثانی که ترجمه‌ای از حمزه ارائه داده‌اند، گاه نام این کتاب را «الدرة الفاخرة«نامیده‌اند.  
نویسنده، چون بسیاری از مؤلفان قدیم، در مقدمه کتابش به ذکر نامی برای کتاب تصریح نکرده است و صرفاً بیان کرده که این کتاب را درباره امثال رایج در زبان عربی می‌نگارد. ازاین‌رو درباره نام کتاب، اختلافاتی شده و [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] آن را «کتاب الامثال علی أفعال «و [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] در [[لسان العرب|اللسان]] آن را «کتاب أفعال من کذا «و عبدالقادر بغدادی گاه در خزانه‌اش آن را «الدرة الفاخرة «و گاه «الامثال التی علی وزن أفعل «و گاه نیز به نام «امثال حمزة «نامیده است. [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] در مقدمه [[جمهرة الأمثال|جمهرة الامثال]] و ابوالفضل میدانی در مقدمه «[[مجمع الامثال]]» نیز بااینکه از امثال این کتاب استفاده کرده‌اند، نامی برای این کتاب ذکر نکرده‌اند. محدثانی که ترجمه‌ای از حمزه ارائه داده‌اند، گاه نام این کتاب را «الدرة الفاخرة«نامیده‌اند.  


محقق کتاب با نظر در نسخه‌هایی که در تحقیق اثر از آنها بهره برده به نام‌های مختلف دیگری نیز رسیده است؛ او نهایتاً عنوان «الدرة الفاخرة فی الامثال السائرة«را به این عنوان که جامع اسم‌هایی است که از قدیم و جدید بر کتاب اطلاق شده، برای آن انتخاب کرده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص33-34</ref>
محقق کتاب با نظر در نسخه‌هایی که در تحقیق اثر از آنها بهره برده به نام‌های مختلف دیگری نیز رسیده است؛ او نهایتاً عنوان «الدرة الفاخرة فی الامثال السائرة«را به این عنوان که جامع اسم‌هایی است که از قدیم و جدید بر کتاب اطلاق شده، برای آن انتخاب کرده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص33-34</ref>
خط ۴۸: خط ۴۸:
استحکام تألیف: کتاب در ترتیب اقسام و ترابط و تسلسل آنها از ارتباط محکمی برخوردار است به گونه‌ای که حمزة با مقدمه‌ای کافی از أمثال افعال آغاز می‌کند و پس از آن این مطالب را به اقسامی مترابط تقسیم می‌کند. وی در بخش اول این تقسیمات امثال عربیه را جاری می‌کند که موضوع این کتاب است. در بخش دوم، امثال مولده را، در بخش سوم کلماتی را که در کلام هست و جاری مجرای امثال است؛ این کلمات همان کلمات مکنی و مبنی و مثنی هستند. او در بخش چهارم، به خرافات(اساطیر) عرب و  مهره‌ها و سنگ‌ها در نظر آنان می‌پردازد و این مورد، با معانی، مثال و موضوعات آن، ارتباط محکمی دارد.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص34</ref>
استحکام تألیف: کتاب در ترتیب اقسام و ترابط و تسلسل آنها از ارتباط محکمی برخوردار است به گونه‌ای که حمزة با مقدمه‌ای کافی از أمثال افعال آغاز می‌کند و پس از آن این مطالب را به اقسامی مترابط تقسیم می‌کند. وی در بخش اول این تقسیمات امثال عربیه را جاری می‌کند که موضوع این کتاب است. در بخش دوم، امثال مولده را، در بخش سوم کلماتی را که در کلام هست و جاری مجرای امثال است؛ این کلمات همان کلمات مکنی و مبنی و مثنی هستند. او در بخش چهارم، به خرافات(اساطیر) عرب و  مهره‌ها و سنگ‌ها در نظر آنان می‌پردازد و این مورد، با معانی، مثال و موضوعات آن، ارتباط محکمی دارد.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص34</ref>


ترتیب الفبایی: حمزه امثالش در  این کتاب را به ترتیب الفبایی چیده است و خودش در مقدمه علت این چینش را سهولت دستیابی خواننده به مطالب کتاب بیان کرده است. پس از حمزه، عسکری در جمرة الامثال و میدانی در مجمع الامثال و زمخشری در مستقصی الامثال نیز ازاین‌روش پیروی کردند. نکته قابل ملاحظه این است که وی، در ارائه ترتیب کلمات بر اساس الفبا فقط به حرف اول کلمه نظر داشته است و به ترتیب در حرف‌های دوم  و سوم کلمه در ارائه چینش کتاب، اعتنایی نکرده است. به این دلیل است که در این کتاب، مثال «ابصر من فرس «قبل از «أبأی من حنیف الحناتم «ذکر شده یا مثلاً مثال «ابر من فلحس «پیش از «أبخل من مادر«آمده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص34-35</ref>
ترتیب الفبایی: حمزه امثالش در  این کتاب را به ترتیب الفبایی چیده است و خودش در مقدمه علت این چینش را سهولت دستیابی خواننده به مطالب کتاب بیان کرده است. پس از حمزه، [[عسکری، حسن بن عبدالله|عسکری]] در [[جمهرة الأمثال|جمرة الامثال]] و [[میدانی]] در [[مجمع الامثال]] و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] در مستقصی الامثال نیز ازاین‌روش پیروی کردند. نکته قابل ملاحظه این است که وی، در ارائه ترتیب کلمات بر اساس الفبا فقط به حرف اول کلمه نظر داشته است و به ترتیب در حرف‌های دوم  و سوم کلمه در ارائه چینش کتاب، اعتنایی نکرده است. به این دلیل است که در این کتاب، مثال «ابصر من فرس «قبل از «أبأی من حنیف الحناتم «ذکر شده یا مثلاً مثال «ابر من فلحس «پیش از «أبخل من مادر«آمده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص34-35</ref>


استقصا و شمول: به نظر می‌رسد نویسنده، تمام تلاشش را در راستای کثرت و شمول مطالب کتاب به کار برده است. خودش نیز در باب 28 کتاب می‌نویسد: «تمت الابواب الثمانیة و العشرون المنسقة علی ولاء حروف المعجم، بما أمکن من الاستقصاء فی استیفاء امثال کل باب، الا ما طرحته خلالها من ذکر الامثال التی تجی بالصلات، فلم أجی بها لکثرتها...«وی همچنین امثالی را از محمد بن حبیب و قاسم بن سلام و دیگران ذکر کرده که معنایی در تفسیر آنها یافت نمی‌شود ولی به دلیل اینکه سعی وی در جمع تمام مطالب بوده، این موارد را هم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص35-36</ref>
استقصا و شمول: به نظر می‌رسد نویسنده، تمام تلاشش را در راستای کثرت و شمول مطالب کتاب به کار برده است. خودش نیز در باب 28 کتاب می‌نویسد: «تمت الابواب الثمانیة و العشرون المنسقة علی ولاء حروف المعجم، بما أمکن من الاستقصاء فی استیفاء امثال کل باب، الا ما طرحته خلالها من ذکر الامثال التی تجی بالصلات، فلم أجی بها لکثرتها...«وی همچنین امثالی را از محمد بن حبیب و قاسم بن سلام و دیگران ذکر کرده که معنایی در تفسیر آنها یافت نمی‌شود ولی به دلیل اینکه سعی وی در جمع تمام مطالب بوده، این موارد را هم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص35-36</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش