نهج البيان عن كشف معاني القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:


#مؤلف در اين تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مى‌ستايد و بسيار از تفسير او مى‌آورد و گويا مى‌خواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنان‌كه درباره عباسيان مى‌گويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ج1، ص16]</ref>و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مى‌كند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. چنين گمان مى‌رود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفه‌اى تفسير مى‌نويسد هرگز عباسيان را نمى‌ستايد.
#مؤلف در اين تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مى‌ستايد و بسيار از تفسير او مى‌آورد و گويا مى‌خواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنان‌كه درباره عباسيان مى‌گويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص16]</ref>و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مى‌كند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. چنين گمان مى‌رود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفه‌اى تفسير مى‌نويسد هرگز عباسيان را نمى‌ستايد.
#مفسر در مقدمه تفسير مى‌نويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مى‌كرد كه‌اى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمع‌آورى مى‌نمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم.
#مفسر در مقدمه تفسير مى‌نويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مى‌كرد كه‌اى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمع‌آورى مى‌نمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم.
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مى‌گردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مى‌دادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايده‌اى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهل‌بيت(ع) را بر آنها افزودم.
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مى‌گردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مى‌دادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايده‌اى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهل‌بيت(ع) را بر آنها افزودم.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مى‌باشد. همچنين به ذكر پاره‌اى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مى‌شود.<ref>ر.ک: خرمشاهی، بهاءالدین، ص776</ref>
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مى‌باشد. همچنين به ذكر پاره‌اى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مى‌شود.<ref>ر.ک: خرمشاهی، بهاءالدین، ص776</ref>
#:چندان از كلبى نقل مى‌كند كه گمان مى‌رود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحب‌النظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان</ref>
#:چندان از كلبى نقل مى‌كند كه گمان مى‌رود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحب‌النظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان</ref>
#به‌گونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مى‌كند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره).
#به‌گونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مى‌كند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مى‌نمايد <ref>مثلاً [https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=86&viewType=html ر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره]</ref>.
#شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) پى مى‌گيرد (مثلاًر.ک: ج1، ص87، آيه سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص87).
#شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) پى مى‌گيرد <ref>مثلاً [https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=87&viewType=html ر.ک: ج1، ص87، آيه 3]، [https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=89&viewType=html سوره بقره و صفحه 89]</ref>. بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مى‌نمايد <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=87&viewType=html مثلاًر.ک: ج1، ص87]</ref>.
#مفسر در مقدمه خود مى‌نويسد: بناى خود را بر دورى از ذكر اقوال مختلف و متفاوت مفسران نهاده است؛ اما بااين‌حال خود، ناچار از ذكر اقوال مى‌گردد (مثلاًر.ک: آيه 224 سوره بقره، ج1، ص297). مفسر [[اسباب النزول]] را نيز از موضحات آيات دانسته و با نقل آن‌ها مطلب خود را تكميل مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص241، آيه 178 سوره بقره).
#مفسر در مقدمه خود مى‌نويسد: بناى خود را بر دورى از ذكر اقوال مختلف و متفاوت مفسران نهاده است؛ اما بااين‌حال خود، ناچار از ذكر اقوال مى‌گردد <ref>مثلاً [https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=224&viewType=html ر.ک: آيه 224] [https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=297&viewType=html سوره بقره، ج1، ص297]</ref>. مفسر [[اسباب النزول]] را نيز از موضحات آيات دانسته و با نقل آن‌ها مطلب خود را تكميل مى‌نمايد <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=241&viewType=html مثلاً ر.ک: ج1، ص241، آيه 178 سوره بقره]</ref>.
#مفسر در دو مقدمه مباحثى را مطرح كرده‌اند: در مقدمه اول، انگيزه تأليف، كليات روش تفسيرى، ضرورت استفاده از روايات پيامبر(ص) و ائمه(ع) در تفسير را بازگو مى‌نمايد و در مقدمه‌اى ديگر، طى چند فصل، بحث‌هاى مختلفى را مطرح كرده است، از جمله: كتب انبياى گذشته و تعداد آنها، رواياتى راجع به تعداد آيات، سور و كلمات قرآن، بحثى در سبعة احرف، اشتقاق قرآن و معناى آن، ما يشتمل عليه القرآن، ذكر برخى حقايق قرآن، مانند: حقيقت امر، نهى، نسخ، محكم، متشابه، ضلال، هدى، ختم، تقدير، كفر، جعل، قضا، مطلق، مجمل، عام، خاص، فتنه، مقيد، حقيقت، مجاز و...
#مفسر در دو مقدمه مباحثى را مطرح كرده‌اند: در مقدمه اول، انگيزه تأليف، كليات روش تفسيرى، ضرورت استفاده از روايات پيامبر(ص) و ائمه(ع) در تفسير را بازگو مى‌نمايد و در مقدمه‌اى ديگر، طى چند فصل، بحث‌هاى مختلفى را مطرح كرده است، از جمله: كتب انبياى گذشته و تعداد آنها، رواياتى راجع به تعداد آيات، سور و كلمات قرآن، بحثى در سبعة احرف، اشتقاق قرآن و معناى آن، ما يشتمل عليه القرآن، ذكر برخى حقايق قرآن، مانند: حقيقت امر، نهى، نسخ، محكم، متشابه، ضلال، هدى، ختم، تقدير، كفر، جعل، قضا، مطلق، مجمل، عام، خاص، فتنه، مقيد، حقيقت، مجاز و...


خط ۸۰: خط ۸۰:
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:متون تفاسیر]]
[[رده:متون تفاسیر]]
[[رده:اسفند(1400)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش