نهج البيان عن كشف معاني القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''نهج البيان عن كشف معاني القرآن'''، اثر [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] و به زبان عربى است. اين كتاب، توسط آقاى [[درگاهی، حسین|حسين درگاهى]] تحقيق شده است.
'''نهج البيان عن كشف معاني القرآن'''، اثر [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] و به زبان عربى است. اين كتاب، توسط آقاى [[درگاهی، حسین|حسين درگاهى]] تحقيق شده است.


مؤلف در مقدمه كتاب، نام خود را متذكر نشده كه اين خود موجب گرديده است عده‌اى در مورد نام وى اختلاف نمايند. حاجى نورى در خاتمه «[[مستدرك الوسائل]]» و در «[[دارالسلام در احوالات حضرت مهدی علیه‌السلام و ...|دارالسلام]]» و [[سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسيس الشيعة]]» از مؤلف به‌عنوان [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] استاد [[شيخ مفيد]] محمد بن محمد بن نعمان (م: 413ق) كه ساكن مصر بوده، نام برده‌اند. اين نسب را مرقومه پشت برگ اول نسخه كتابخانه مركزى تأييد مى‌كند.
مؤلف در مقدمه كتاب، نام خود را متذكر نشده كه اين خود موجب گرديده است عده‌اى در مورد نام وى اختلاف نمايند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه محقق،ج1، ص5]</ref>. حاجى نورى در خاتمه «[[مستدرك الوسائل]]» و در «[[دارالسلام در احوالات حضرت مهدی علیه‌السلام و ...|دارالسلام]]» و [[سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسيس الشيعة]]» از مؤلف به‌عنوان [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] استاد [[شيخ مفيد]] محمد بن محمد بن نعمان (م: 413ق) كه ساكن مصر بوده، نام برده‌اند. اين نسب را مرقومه پشت برگ اول نسخه كتابخانه مركزى تأييد مى‌كند.


از مقدمه نسخه چنين برمى‌آيد كه مؤلف شيعه اماميه بوده و در مواردى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]](م: 460ق) نقل نموده است. ولى صرف نظر از اينكه مؤلف، كتاب خود را به كتابخانه «المستنصرية» عباسى - و يا فاطمى - اهدا و از خلفاى راشدين و بنى العباس به نيكى ياد نموده است، به لحاظ اينكه وى در موارد زيادى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]] كه شاگرد [[شيخ مفيد]] بوده، نقل مى‌نمايد، در انتساب اين كتاب به مؤلف واقعى آن ايجاد شك و ترديد شده است، به‌نحوى كه صاحب «الذريعة» بيان داشته كه مؤلف «نهج البيان عن كشف معاني القرآن»، استاد [[شيخ مفيد]] نبوده و ظاهرا با «[[الكشف و البيان]]» ثعالبى اشتباه شده است.
از مقدمه نسخه چنين برمى‌آيد كه مؤلف شيعه اماميه بوده و در مواردى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]](م: 460ق) نقل نموده است. ولى صرف نظر از اينكه مؤلف، كتاب خود را به كتابخانه «المستنصرية» عباسى - و يا فاطمى - اهدا و از خلفاى راشدين و بنى العباس به نيكى ياد نموده است، به لحاظ اينكه وى در موارد زيادى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]] كه شاگرد [[شيخ مفيد]] بوده، نقل مى‌نمايد، در انتساب اين كتاب به مؤلف واقعى آن ايجاد شك و ترديد شده است، به‌نحوى كه صاحب «الذريعة» بيان داشته كه مؤلف «نهج البيان عن كشف معاني القرآن»، استاد [[شيخ مفيد]] نبوده و ظاهرا با «[[الكشف و البيان]]» ثعالبى اشتباه شده است.
خط ۴۱: خط ۴۱:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:


#مؤلف در اين تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مى‌ستايد و بسيار از تفسير او مى‌آورد و گويا مى‌خواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنان‌كه درباره عباسيان مى‌گويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مى‌كند. چنين گمان مى‌رود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفه‌اى تفسير مى‌نويسد هرگز عباسيان را نمى‌ستايد.
#مؤلف در اين تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مى‌ستايد و بسيار از تفسير او مى‌آورد و گويا مى‌خواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنان‌كه درباره عباسيان مى‌گويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ج1، ص16]</ref>و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مى‌كند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. چنين گمان مى‌رود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفه‌اى تفسير مى‌نويسد هرگز عباسيان را نمى‌ستايد.
#مفسر در مقدمه تفسير مى‌نويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مى‌كرد كه‌اى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمع‌آورى مى‌نمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم.
#مفسر در مقدمه تفسير مى‌نويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مى‌كرد كه‌اى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمع‌آورى مى‌نمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم.
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مى‌گردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مى‌دادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايده‌اى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهل‌بيت(ع) را بر آنها افزودم.
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مى‌گردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مى‌دادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايده‌اى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهل‌بيت(ع) را بر آنها افزودم.
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مى‌باشد. همچنين به ذكر پاره‌اى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مى‌شود.
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مى‌باشد. همچنين به ذكر پاره‌اى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مى‌شود.<ref>ر.ک: خرمشاهی، بهاءالدین، ص776</ref>
#:چندان از كلبى نقل مى‌كند كه گمان مى‌رود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحب‌النظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مى‌باشد.
#:چندان از كلبى نقل مى‌كند كه گمان مى‌رود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحب‌النظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان</ref>
#به‌گونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مى‌كند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره).
#به‌گونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مى‌كند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره).
#شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) پى مى‌گيرد (مثلاًر.ک: ج1، ص87، آيه 3، سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص87).
#شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) پى مى‌گيرد (مثلاًر.ک: ج1، ص87، آيه 3، سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص87).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش