۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''نهج البيان عن كشف معاني القرآن'''، اثر [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] و به زبان عربى است. اين كتاب، توسط آقاى [[درگاهی، حسین|حسين درگاهى]] تحقيق شده است. | '''نهج البيان عن كشف معاني القرآن'''، اثر [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] و به زبان عربى است. اين كتاب، توسط آقاى [[درگاهی، حسین|حسين درگاهى]] تحقيق شده است. | ||
مؤلف در مقدمه كتاب، نام خود را متذكر نشده كه اين خود موجب گرديده است عدهاى در مورد نام وى اختلاف نمايند. حاجى نورى در خاتمه «[[مستدرك الوسائل]]» و در «[[دارالسلام در احوالات حضرت مهدی علیهالسلام و ...|دارالسلام]]» و [[سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسيس الشيعة]]» از مؤلف بهعنوان [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] استاد [[شيخ مفيد]] محمد بن محمد بن نعمان (م: 413ق) كه ساكن مصر بوده، نام بردهاند. اين نسب را مرقومه پشت برگ اول نسخه كتابخانه مركزى تأييد مىكند. | مؤلف در مقدمه كتاب، نام خود را متذكر نشده كه اين خود موجب گرديده است عدهاى در مورد نام وى اختلاف نمايند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه محقق،ج1، ص5]</ref>. حاجى نورى در خاتمه «[[مستدرك الوسائل]]» و در «[[دارالسلام در احوالات حضرت مهدی علیهالسلام و ...|دارالسلام]]» و [[سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسيس الشيعة]]» از مؤلف بهعنوان [[شیبانی، محمد بن حسن (شیعی)|محمد بن حسن شيبانى]] استاد [[شيخ مفيد]] محمد بن محمد بن نعمان (م: 413ق) كه ساكن مصر بوده، نام بردهاند. اين نسب را مرقومه پشت برگ اول نسخه كتابخانه مركزى تأييد مىكند. | ||
از مقدمه نسخه چنين برمىآيد كه مؤلف شيعه اماميه بوده و در مواردى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]](م: 460ق) نقل نموده است. ولى صرف نظر از اينكه مؤلف، كتاب خود را به كتابخانه «المستنصرية» عباسى - و يا فاطمى - اهدا و از خلفاى راشدين و بنى العباس به نيكى ياد نموده است، به لحاظ اينكه وى در موارد زيادى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]] كه شاگرد [[شيخ مفيد]] بوده، نقل مىنمايد، در انتساب اين كتاب به مؤلف واقعى آن ايجاد شك و ترديد شده است، بهنحوى كه صاحب «الذريعة» بيان داشته كه مؤلف «نهج البيان عن كشف معاني القرآن»، استاد [[شيخ مفيد]] نبوده و ظاهرا با «[[الكشف و البيان]]» ثعالبى اشتباه شده است. | از مقدمه نسخه چنين برمىآيد كه مؤلف شيعه اماميه بوده و در مواردى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]](م: 460ق) نقل نموده است. ولى صرف نظر از اينكه مؤلف، كتاب خود را به كتابخانه «المستنصرية» عباسى - و يا فاطمى - اهدا و از خلفاى راشدين و بنى العباس به نيكى ياد نموده است، به لحاظ اينكه وى در موارد زيادى از [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان شيخ طوسى]] كه شاگرد [[شيخ مفيد]] بوده، نقل مىنمايد، در انتساب اين كتاب به مؤلف واقعى آن ايجاد شك و ترديد شده است، بهنحوى كه صاحب «الذريعة» بيان داشته كه مؤلف «نهج البيان عن كشف معاني القرآن»، استاد [[شيخ مفيد]] نبوده و ظاهرا با «[[الكشف و البيان]]» ثعالبى اشتباه شده است. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
درباره محتوا و ويژگىهاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است: | درباره محتوا و ويژگىهاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است: | ||
#مؤلف در اين تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مىستايد و بسيار از تفسير او مىآورد و گويا مىخواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنانكه درباره عباسيان مىگويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مىكند. چنين گمان مىرود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفهاى تفسير مىنويسد هرگز عباسيان را نمىستايد. | #مؤلف در اين تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مىستايد و بسيار از تفسير او مىآورد و گويا مىخواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنانكه درباره عباسيان مىگويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» <ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ج1، ص16]</ref>و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مىكند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1945/%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%83%D8%B4%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. چنين گمان مىرود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفهاى تفسير مىنويسد هرگز عباسيان را نمىستايد. | ||
#مفسر در مقدمه تفسير مىنويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مىكرد كهاى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمعآورى مىنمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم. | #مفسر در مقدمه تفسير مىنويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مىكرد كهاى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمعآورى مىنمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم. | ||
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مىگردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مىدادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايدهاى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهلبيت(ع) را بر آنها افزودم. | #:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مىگردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مىدادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايدهاى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهلبيت(ع) را بر آنها افزودم. | ||
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مىباشد. همچنين به ذكر پارهاى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مىشود. | #اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مىباشد. همچنين به ذكر پارهاى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مىشود.<ref>ر.ک: خرمشاهی، بهاءالدین، ص776</ref> | ||
#:چندان از كلبى نقل مىكند كه گمان مىرود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحبالنظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مىباشد. | #:چندان از كلبى نقل مىكند كه گمان مىرود تفسيرش را در اختيار داشته است. از [[شيخ مفيد]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، رمانى، جبّائى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، زجاج، صاحبالنظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او [[الکافی|كافى]]، اختصاص، [[معاني الأخبار]]، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، [[تفسير القمي|تفسير قمى]]، [[عيون الأخبار]] و... مىباشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
#بهگونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مىكند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مىنمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره). | #بهگونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مىكند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مىنمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره). | ||
#شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) پى مىگيرد (مثلاًر.ک: ج1، ص87، آيه 3، سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مىنمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص87). | #شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) پى مىگيرد (مثلاًر.ک: ج1، ص87، آيه 3، سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مىنمايد (مثلاًر.ک: ج1، ص87). |
ویرایش