۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR25186J1.jpg | عنوان =الفکر السیاسي عند ابن حزم و أبی حا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
}} | }} | ||
'''الفکر السیاسي عند ابن حزم و أبی حامد الغزالی'''، اثر عبدالحلیم عویس و ولید عبدالماجد | '''الفکر السیاسي عند ابن حزم و أبی حامد الغزالی'''، اثر [[عویس، عبدالحلیم|عبدالحلیم عویس]] و [[کساب، ولید عبدالماجد|ولید عبدالماجد کساب]]، کتابی است به زبان عربی در بررسی و بیان تفکر سیاسی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم ابومحمد علی بن احمد بن سعید اندلسی]] (384ق/ 994م- 456ق/ 1064م) و [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن احمد غزالی]] (450ق/ 1058م- 505ق/ 1111م). | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ابتدا به ترجمه ابن حزم و غزالی بهصورت مختصر پرداخته شده<ref>مقدمه، ص5- 14</ref> و سپس مفهوم «سیاست» و «فکر»، تعریف شده است<ref>همان15- 20</ref>. | در مقدمه، ابتدا به ترجمه [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بهصورت مختصر پرداخته شده<ref>مقدمه، ص5- 14</ref> و سپس مفهوم «سیاست» و «فکر»، تعریف شده است<ref>همان15- 20</ref>. | ||
فصل نخست، به بحث پیرامون تفکر سیاسی ابن حزم و شخصیت وی، اختصاص یافته است. ازاینرو، بهمنظور بررسی اندیشه و حیات فرهنگی او، ابتدا به معرفی محیط خانوادگی وی پرداخته شده<ref>متن کتاب، ص23</ref> و سپس، اطلاعات نسبتاً کاملی از او، پیرامون مسائل و موضوعات زیر، در اختیار خواننده قرار گرفته است: ولادت<ref>همان، 31</ref>، تربیت و آموزشهای ابتدایی در قصر پدرش که به مدت سه سال، یکی از وزرای دولت بنی عامر بود<ref>همان، ص34</ref>، بلاهای خانوادگی و سیاسی که برای وی، اتفاق افتاد<ref>همان، ص37</ref>، تحصیلات و استادان<ref>همان، ص40</ref>، وظایف و مناصبی که وی در دولت اموی بر عهده داشته است<ref>همان، ص43</ref>، سفرهای سیاسی اضطراری که نویسنده از آن، به هجرت تعبیر کرده و به بررسی علل، انگیزهها و نتایج آن پرداخته است<ref>همان، ص46</ref>، معاصرین او که به سه قسم تقسیم شدهاند: مخالفین سیاسی و فکری او مانند قاضی ابوولید سلیمان بن خلف باجی، ناقدین او مانند ابوبکر یوسف بن عبدالبر بن عاصم نمری قرطبی و دوستان و یاران او مانند ابوعبدالله محمد بن یحیی بن محمد بن حسین | فصل نخست، به بحث پیرامون تفکر سیاسی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و شخصیت وی، اختصاص یافته است. ازاینرو، بهمنظور بررسی اندیشه و حیات فرهنگی او، ابتدا به معرفی محیط خانوادگی وی پرداخته شده<ref>متن کتاب، ص23</ref> و سپس، اطلاعات نسبتاً کاملی از او، پیرامون مسائل و موضوعات زیر، در اختیار خواننده قرار گرفته است: ولادت<ref>همان، 31</ref>، تربیت و آموزشهای ابتدایی در قصر پدرش که به مدت سه سال، یکی از وزرای دولت بنی عامر بود<ref>همان، ص34</ref>، بلاهای خانوادگی و سیاسی که برای وی، اتفاق افتاد<ref>همان، ص37</ref>، تحصیلات و استادان<ref>همان، ص40</ref>، وظایف و مناصبی که وی در دولت اموی بر عهده داشته است<ref>همان، ص43</ref>، سفرهای سیاسی اضطراری که نویسنده از آن، به هجرت تعبیر کرده و به بررسی علل، انگیزهها و نتایج آن پرداخته است<ref>همان، ص46</ref>، معاصرین او که به سه قسم تقسیم شدهاند: مخالفین سیاسی و فکری او مانند قاضی ابوولید سلیمان بن خلف باجی، ناقدین او مانند [[ابوبکر یوسف بن عبدالبر بن عاصم نمری قرطبی]] و دوستان و یاران او مانند [[ابوعبدالله محمد بن یحیی بن محمد بن حسین تمیم]]<nowiki/>ی، معروف به [[ابن طبنی]] و [[ابوعامر احمد بن ابی مروان بن شهید]] صاحب «[[التوابع و الزوابع]]»<ref>همان، ص53- 56</ref> و در نهایت، اخلاق که دو خصلت وفا و تدین وی را بازگو میکند<ref>همان57</ref> و وفات او<ref>همان، ص60</ref>. | ||
نویسنده پس از بررسی ادوار مختلف زندگی ابن حزم، به بحث پیرامون تفکرات سیاسی وی و عوامل مؤثر در شکلگیری آن، پرداخته و بدین منظور، مؤلفههای زیر در تفکرات او را مورد بحث و بررسی قرار داده است: | نویسنده پس از بررسی ادوار مختلف زندگی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]، به بحث پیرامون تفکرات سیاسی وی و عوامل مؤثر در شکلگیری آن، پرداخته و بدین منظور، مؤلفههای زیر در تفکرات او را مورد بحث و بررسی قرار داده است: | ||
# مذهب خوارج: در تفکر سیاسی ابن حزم، خوارج کافرانی هستند که قتلشان واجب است و ازاینرو وی جنگ حضرت علی(ع) با آنان را مانند فتوحات ابوبکر و عمر، دانسته است<ref>همان، ص62</ref>. | # مذهب خوارج: در تفکر سیاسی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]، خوارج کافرانی هستند که قتلشان واجب است و ازاینرو وی جنگ [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] با آنان را مانند فتوحات ابوبکر و عمر، دانسته است<ref>همان، ص62</ref>. | ||
# مفاضله میان صحابه: ابن حزم پیرامون افضلیت صحابه بعد از پیامبر(ص)، در آثار مختلف خود، متعرض اقوال فرق مختلف گردیده و اقوال آنها به افضلیت علی بن ابیطالب(ع)، عمر بن خطاب، جعفر بن ابیطالب، ابوبکر و سایرین را مورد بحث قرار داده و در نهایت، افضلیت آنها را به ترتیب خلفای راشدین، ذکر کرده است<ref>همان، ص64</ref>. ترتیب افضلیت صحابه از دیدگاه ابن حزم، چنین است: | # مفاضله میان صحابه: [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] پیرامون افضلیت صحابه بعد از پیامبر(ص)، در آثار مختلف خود، متعرض اقوال فرق مختلف گردیده و اقوال آنها به افضلیت [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب(ع)]]، عمر بن خطاب، جعفر بن ابیطالب، ابوبکر و سایرین را مورد بحث قرار داده و در نهایت، افضلیت آنها را به ترتیب خلفای راشدین، ذکر کرده است<ref>همان، ص64</ref>. ترتیب افضلیت صحابه از دیدگاه [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]، چنین است: | ||
## زنان پیامبر(ص) که در رأس آنان، عایشه و خدیجه قرار دارند؛ | ## زنان پیامبر(ص) که در رأس آنان، عایشه و خدیجه قرار دارند؛ | ||
## خلفای راشدین به ترتیب خلافت؛ | ## خلفای راشدین به ترتیب خلافت؛ | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
## تابعین؛ | ## تابعین؛ | ||
## عامه مسلمانان از عرب و عجم<ref>همان، ص65</ref>. | ## عامه مسلمانان از عرب و عجم<ref>همان، ص65</ref>. | ||
# نظام حکومتی و متعلقات به آن: ابن حزم امامت عامه را فرض لازم دانسته و معتقد است تبعیت و انقیاد از امام عادل که اقامه کننده احکام الله است، واجب بوده و برای امت، تردید در اختیار امام، بیش از سه شب جایز نیست و کسی که سه شب بخوابد و بیعت امام بر گردنش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است<ref>همان، ص66</ref>. وی در این بخش، ضمن تفاوت قائل شدن میان شروط امامت عامه مسلمین (که از آن به خلافت تعبیر شده) و میان شروط امامت نماز و توضیح هریک<ref>همان، ص67</ref>، به مباحثی همچون روشهای انتخاب امام<ref>همان، ص68</ref>، هدف و وظایف حکومت اسلامی<ref>همان، ص70</ref>، شرایط و چگونگی تغییر امام<ref>همان، ص72</ref> و روابط بینالملل و چگونگی مناسبات میان دارالحرب و دارالعهد<ref>همان، ص75</ref> پرداخته است. | # نظام حکومتی و متعلقات به آن: [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] امامت عامه را فرض لازم دانسته و معتقد است تبعیت و انقیاد از امام عادل که اقامه کننده احکام الله است، واجب بوده و برای امت، تردید در اختیار امام، بیش از سه شب جایز نیست و کسی که سه شب بخوابد و بیعت امام بر گردنش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است<ref>همان، ص66</ref>. وی در این بخش، ضمن تفاوت قائل شدن میان شروط امامت عامه مسلمین (که از آن به خلافت تعبیر شده) و میان شروط امامت نماز و توضیح هریک<ref>همان، ص67</ref>، به مباحثی همچون روشهای انتخاب امام<ref>همان، ص68</ref>، هدف و وظایف حکومت اسلامی<ref>همان، ص70</ref>، شرایط و چگونگی تغییر امام<ref>همان، ص72</ref> و روابط بینالملل و چگونگی مناسبات میان دارالحرب و دارالعهد<ref>همان، ص75</ref> پرداخته است. | ||
در فصل دوم، به تفکرات سیاسی ابوحامد محمد بن محمد بن احمد غزالی پرداخته شده است. ازاینرو، ابتدا شرححال نسبتاً مختصری از وی، حاوی اطلاعاتی مانند: ولادت<ref>همان، ص83</ref>، خانواده<ref>همان، ص88</ref>، استادان <ref>همان، ص89</ref>، شاگردان<ref>همان، ص90</ref>، مصنفات و آثار در زمینههای مختلف مانند: تصوف و تربیت، اعتقادات، فقه، اصول، فلسفه و علم کلام<ref>همان92- 94</ref> در اختیار خواننده قرار گرفته و سپس، مفهوم سیاست در نزد ابوحامد، در خلال بررسی آثاری از وی، مانند: | در فصل دوم، به تفکرات سیاسی [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن احمد غزالی]] پرداخته شده است. ازاینرو، ابتدا شرححال نسبتاً مختصری از وی، حاوی اطلاعاتی مانند: ولادت<ref>همان، ص83</ref>، خانواده<ref>همان، ص88</ref>، استادان <ref>همان، ص89</ref>، شاگردان<ref>همان، ص90</ref>، مصنفات و آثار در زمینههای مختلف مانند: تصوف و تربیت، اعتقادات، فقه، اصول، فلسفه و علم کلام<ref>همان92- 94</ref> در اختیار خواننده قرار گرفته و سپس، مفهوم سیاست در نزد ابوحامد، در خلال بررسی آثاری از وی، مانند: «[[التبر المسبوک في نصیحة الملوک]]»، «[[سر العالمین و کشف ما في الدارین]]»، «فضائح الباطنیة (المستظهري)» و کتاب «[[إحياء علوم الدين|إحیاء علوم الدین]]» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>همان، ص95- 98</ref>. | ||
در ادامه، به مؤلفههای مؤثر در شناخت تفکر سیاسی غزالی، پرداخته شده است که عبارتند از مبحث «سیاست» و «امامت»: | در ادامه، به مؤلفههای مؤثر در شناخت تفکر سیاسی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است که عبارتند از مبحث «سیاست» و «امامت»: | ||
یک: اصطلاح سیاست: سیاست نزد غزالی، دو معنا دارد: | یک: اصطلاح سیاست: سیاست نزد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، دو معنا دارد: | ||
#الف) سیاست به معنای اخلاق؛ که مراد وی، تهذیب و ارشاد میباشد. غزالی سیاست به این معنا را دارای چهار مرتبه دانسته است: | #الف) سیاست به معنای اخلاق؛ که مراد وی، تهذیب و ارشاد میباشد. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] سیاست به این معنا را دارای چهار مرتبه دانسته است: | ||
#: مرتبه علیا: که شامل سیاست و حکم انبیا در امور ظاهری و باطنی عامه و خاصه مردم میباشد؛ | #: مرتبه علیا: که شامل سیاست و حکم انبیا در امور ظاهری و باطنی عامه و خاصه مردم میباشد؛ | ||
#: مرتبه دوم: سیاست خلفا، ملوک و سلاطین و حکم آنها بر امور ظاهری عامه و خاصه مردم؛ | #: مرتبه دوم: سیاست خلفا، ملوک و سلاطین و حکم آنها بر امور ظاهری عامه و خاصه مردم؛ | ||
#: مرتبه سوم: سیاست علما و حکام و حکم آنها بر باطن خواص؛ | #: مرتبه سوم: سیاست علما و حکام و حکم آنها بر باطن خواص؛ | ||
#: مرتبه چهارم: سیاست وعاظ و فقها و حکم آنها بر باطن عامه؛ | #: مرتبه چهارم: سیاست وعاظ و فقها و حکم آنها بر باطن عامه؛ | ||
#ب) سیاست به معنای شدت و حزم در حکم. غزالی دو مؤلفه «شدت» و «حزم در حکم» را لازمه سیاست دانسته و معتقد است: «سلطان باید بر اساس سیاست عمل کرده و در کنار سیاست، عادل باشد، زیرا سلطان خلیفه خداست و واجب است صاحب هیبت باشد بهگونهای که مردم به کار خود مشغول بوده به دیگران تعدی نکنند، و نسبت به همدیگر احساس امنیت نمایند»<ref>همان، ص100- 101</ref>. | #ب) سیاست به معنای شدت و حزم در حکم. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] دو مؤلفه «شدت» و «حزم در حکم» را لازمه سیاست دانسته و معتقد است: «سلطان باید بر اساس سیاست عمل کرده و در کنار سیاست، عادل باشد، زیرا سلطان خلیفه خداست و واجب است صاحب هیبت باشد بهگونهای که مردم به کار خود مشغول بوده به دیگران تعدی نکنند، و نسبت به همدیگر احساس امنیت نمایند»<ref>همان، ص100- 101</ref>. | ||
دو: امامت: غزالی همانند شهرستانی، معتقد است که مسئله امامت، یکی از موضوعاتی است که بحث و جدل بسیاری را برانگیخته است و عظیمترین اختلاف میان امت، اختلاف در مسئله امامت است<ref>همان، ص103- 104</ref>. | دو: امامت: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] همانند شهرستانی، معتقد است که مسئله امامت، یکی از موضوعاتی است که بحث و جدل بسیاری را برانگیخته است و عظیمترین اختلاف میان امت، اختلاف در مسئله امامت است<ref>همان، ص103- 104</ref>. | ||
موضوع خلافت و امامت در دیدگاه غزالی، همان حکومت اسلامی است و بر سه پایه خلیفه، سلطان و علما استوار است که در دو مبحث زیر، مورد بحث قرار گرفته است: | موضوع خلافت و امامت در دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، همان حکومت اسلامی است و بر سه پایه خلیفه، سلطان و علما استوار است که در دو مبحث زیر، مورد بحث قرار گرفته است: | ||
# وجوب نصب امام: وجوب نصب امام از دیدگاه غزالی، مبنی بر ادله عقلی نیست، بلکه وی آن را از جمله واجبات شرعی غیرقابلانکار میداند<ref>همان، ص105</ref>. | # وجوب نصب امام: وجوب نصب امام از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مبنی بر ادله عقلی نیست، بلکه وی آن را از جمله واجبات شرعی غیرقابلانکار میداند<ref>همان، ص105</ref>. | ||
موضوع انعقاد امامت در تفکر سیاسی مسلمانان، منحصر در چهار روش: تفویض الهی (عقیده شیعیان)، بیعت از روی رضایت و بدون غصب و اکراه، استخلاف و عهد و استیلاء و غلبه میباشد؛ اما با مطالعه آثار غزالی، میتوان چنین دریافت که وی طرق انعقاد امامت را در سه روش، منحصر دانسته است: تنصیص از جانب پیامبر(ص)، تنصیص از طرف امام پیشین به این صورت که ولایتعهدی را در شخص معینی از اولاد خود یا سایر قریش معین نماید و تفویض از طرف شخص صاحب شوکتی که انقیاد و تفویض وی، اقتضای متابعت دیگران و مبادرت آنها به بیعت را داراست<ref>همان، ص108- 109</ref>. | موضوع انعقاد امامت در تفکر سیاسی مسلمانان، منحصر در چهار روش: تفویض الهی (عقیده شیعیان)، بیعت از روی رضایت و بدون غصب و اکراه، استخلاف و عهد و استیلاء و غلبه میباشد؛ اما با مطالعه آثار [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، میتوان چنین دریافت که وی طرق انعقاد امامت را در سه روش، منحصر دانسته است: تنصیص از جانب پیامبر(ص)، تنصیص از طرف امام پیشین به این صورت که ولایتعهدی را در شخص معینی از اولاد خود یا سایر قریش معین نماید و تفویض از طرف شخص صاحب شوکتی که انقیاد و تفویض وی، اقتضای متابعت دیگران و مبادرت آنها به بیعت را داراست<ref>همان، ص108- 109</ref>. | ||
غزالی امامت از راه غلبه و استیلاء (کسی که به واسطه قوه قهریه و با توسل به زور، امامت و رهبری جامعه را به دست گرفته است) را حالتی اضطراری معرفی کرده و مردم را در قبول و اقرار به آن، از روی اضطرار و یا عدم تبعیت از وی و خروج بر او، مختار دانسته است<ref>همان، ص110- 112</ref>. | [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] امامت از راه غلبه و استیلاء (کسی که به واسطه قوه قهریه و با توسل به زور، امامت و رهبری جامعه را به دست گرفته است) را حالتی اضطراری معرفی کرده و مردم را در قبول و اقرار به آن، از روی اضطرار و یا عدم تبعیت از وی و خروج بر او، مختار دانسته است<ref>همان، ص110- 112</ref>. | ||
# صفات امام: نظرات و دیدگاههای مختلفی پیرامون صفات امام، بیان شده است. امام بغدادی، شروط امام را چهار شرط دانسته و همچنین ابن خلدون و ماوردی آن را در هفت مورد، منحصر کرده است، اما در این میان، غزالی به توسعه این صفات پرداخته و آنها را ده شرط ذکر کرده که به دو دسته صفات غیر اکتسابی و اکتسابی، تقسیم میشوند: | # صفات امام: نظرات و دیدگاههای مختلفی پیرامون صفات امام، بیان شده است. امام بغدادی، شروط امام را چهار شرط دانسته و همچنین ابن خلدون و ماوردی آن را در هفت مورد، منحصر کرده است، اما در این میان، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به توسعه این صفات پرداخته و آنها را ده شرط ذکر کرده که به دو دسته صفات غیر اکتسابی و اکتسابی، تقسیم میشوند: | ||
## صفات غیر اکتسابی که عبارتند از: بلوغ، عقل، حریت، ذکوریت، قریشی بودن و سلامت حواس سمعی و بصری<ref>همان، ص113- 116</ref>. | ## صفات غیر اکتسابی که عبارتند از: بلوغ، عقل، حریت، ذکوریت، قریشی بودن و سلامت حواس سمعی و بصری<ref>همان، ص113- 116</ref>. | ||
## صفات اکتسابی را چهار میداند: داشتن شوکت، قوت، فراوانی تجهیزات و...؛ کفایت به معنی جرأت بر اقامه حدود و ورود به جنگ و برانگیختن مردم به آن؛ عدالت و علم<ref>همان</ref>. | ## صفات اکتسابی را چهار میداند: داشتن شوکت، قوت، فراوانی تجهیزات و...؛ کفایت به معنی جرأت بر اقامه حدود و ورود به جنگ و برانگیختن مردم به آن؛ عدالت و علم<ref>همان</ref>. | ||
مسئله عزل امام و خروج بر علیه او<ref>همان، ص124</ref>، نصایح غزالی برای حاکمان<ref>همان، ص130</ref> و تفضیل صحابه<ref>همان، ص137</ref>، از دیگر موضوعات مطرح شده در کتاب میباشد. | مسئله عزل امام و خروج بر علیه او<ref>همان، ص124</ref>، نصایح [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] برای حاکمان<ref>همان، ص130</ref> و تفضیل صحابه<ref>همان، ص137</ref>، از دیگر موضوعات مطرح شده در کتاب میباشد. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
ویرایش