۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 مهر الی 24 آبان(97)' به '') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
}} | }} | ||
'''الرسائل السبعة في العقائد و معه رسالة ذم التأويل'''، مجموعهای است از هفت رساله که با رساله «ذم التأويل» (اثر [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد| | '''الرسائل السبعة في العقائد و معه رسالة ذم التأويل'''، مجموعهای است از هفت رساله که با رساله «ذم التأويل» (اثر [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|موفقالدین بن احمد بن محمد بن قدامه مقدسی]]، متوفی 620ق)، که به آن ضمیمه شده، هشتتا میشود. هفت رساله مزبور عبارتند از: «شرح الفقه الأكبر» [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (333ق)، «شرح الفقه الأكبر» [[مغنيساوي، احمد بن محمد|احمد بن محمد مغنیساوی]]، «الجوهرة المنيفة في شرح وصية الإمام الأعظم أبيحنيفة» [[حنفي، حسين بن اسکندر|ملا حسین بن اسکندر حنفی]]، «كتاب الإبانة» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (324ق)، «الملحق الأول للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]]، «الملحق الثاني للإبانة» [[محمد عنایت علی حیدرآبادی]] و «رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري» [[ابن درباس، عبدالملک بن عيسي|ابوالقاسم عبدالملک بن درباس]]. | ||
نویسندگان این رسائل در مذهب حنفی و برخی از آنان تابع [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] بودهاند. | نویسندگان این رسائل در مذهب حنفی و برخی از آنان تابع [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] بودهاند. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
کتاب «الفقه الأكبر» منسوب به ابوحنیفه (متوفی 150) توسط [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (متوفی 333ق) شرح شده است. در این شرح ابتدا بخشی از کتاب «الفقه الأكبر» با لفظ «قوله» در پرانتز آمده و به دنبال آن توضیحات شارح ارائه شده است. | کتاب «الفقه الأكبر» منسوب به ابوحنیفه (متوفی 150) توسط [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور ماتریدی]] (متوفی 333ق) شرح شده است. در این شرح ابتدا بخشی از کتاب «الفقه الأكبر» با لفظ «قوله» در پرانتز آمده و به دنبال آن توضیحات شارح ارائه شده است. | ||
در ابتدای این اثر چنین آمده است: ابوحنیفه درباره مرتکب گناه کبیره میگوید: «لا نكفر أحدا بذنب و لا ننفي أحدا من الإيمان» ( | در ابتدای این اثر چنین آمده است: ابوحنیفه درباره مرتکب گناه کبیره میگوید: «لا نكفر أحدا بذنب و لا ننفي أحدا من الإيمان» (هیچکس را به سبب ارتکاب گناه تکفیر نمیکنیم و هیچکس را از ایمان برکنار نمیدانیم). | ||
شارح در اینباره میگوید: در این مسئله اختلاف وجود دارد. خوارج معتقد به کافر شدن مرتکب گناه کبیره و زایل شدن ایمان از او هستند. مرجئه معتقدند که همان | شارح در اینباره میگوید: در این مسئله اختلاف وجود دارد. خوارج معتقد به کافر شدن مرتکب گناه کبیره و زایل شدن ایمان از او هستند. مرجئه معتقدند که همان طور که طاعت نفعی برای کافر ندارد، گناه نیز ضرری به مؤمن وارد نمیکند. قدریه و معتزله در اینباره میگویند: مرتکب گناه از ایمان خارج شده، لکن داخل در کفر نمیشود، بلکه بین ایمان و کفر سرگردان است، تا اینکه توبه کند و به خدا برگردد و در گروه مؤمنین قرار گیرد؛ درصورتیکه قبل از توبه کردن از دنیا برود، به جرگه کافران پیوسته است و جهنم مأوای اوست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/8 ر.ک: متن کتاب، ص8]</ref> | ||
===شرح الفقه الأكبر مغنیساوی=== | ===شرح الفقه الأكبر مغنیساوی=== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
===الجوهرة المنيقة في شرح وصية الإمام الأعظم أبيحنيفة=== | ===الجوهرة المنيقة في شرح وصية الإمام الأعظم أبيحنيفة=== | ||
در این کتاب، به شرح فرازهایی از وصیتنامه ابوحنیفه پرداخته شده است. شارح، هر بند از این وصیتنامه را در ذیل یک فصل آورده است. او در تفکیک متن وصیتنامه و شرح آن، متن وصیتنامه را در پرانتز قرار داده و قبل از آن «قال أبوحنيفة» آورده، سپس به شرح و توضیح آن | در این کتاب، به شرح فرازهایی از وصیتنامه ابوحنیفه پرداخته شده است. شارح، هر بند از این وصیتنامه را در ذیل یک فصل آورده است. او در تفکیک متن وصیتنامه و شرح آن، متن وصیتنامه را در پرانتز قرار داده و قبل از آن «قال أبوحنيفة» آورده، سپس به شرح و توضیح آن پرداخته است. | ||
در اینجا به بخشی از معتقدات ابوحنیفه و شرح آن اشاره میشود: | در اینجا به بخشی از معتقدات ابوحنیفه و شرح آن اشاره میشود: | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
او درباره قرآن نیز میگوید: اقرار میکنم که قرآن کریم که کلام خداوند است، مخلوق نیست. شارح، علاوه بر قرآن، صفات خداوند را قدیم و ازلی میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | او درباره قرآن نیز میگوید: اقرار میکنم که قرآن کریم که کلام خداوند است، مخلوق نیست. شارح، علاوه بر قرآن، صفات خداوند را قدیم و ازلی میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>. | ||
ابوحنیفه، خداوند را خالق تمام اعمال عباد و مخلوقات میداند و میگوید: همان | ابوحنیفه، خداوند را خالق تمام اعمال عباد و مخلوقات میداند و میگوید: همان طور که خداوند خالق جمیع مخلوقات است، خالق افعال و اعمال آنان نیز است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/111 ر.ک: همان، ص111]</ref>. | ||
از دیگر اعتقادات ایشان، رؤیت خداوند برای اهل بهشت است. یکی از ادله این اعتقاد به قول شارح، چنین است: خداوند موجود است و رؤیت موجود نیز محال نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/126 ر.ک: همان، ص126]</ref>. | از دیگر اعتقادات ایشان، رؤیت خداوند برای اهل بهشت است. یکی از ادله این اعتقاد به قول شارح، چنین است: خداوند موجود است و رؤیت موجود نیز محال نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29088/1/126 ر.ک: همان، ص126]</ref>. |
ویرایش