التعليقات علی شرح الدواني العقائد العضدية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:
در تعليقات شرح عقايد عضديه در تبصره بر يك نظر "[[دوانی، محمد بن اسعد|دوانى]]" شارح عقايد عضديه، آمده است كه هيج يك از حكما و متكلمان، جز او به اين نظر نيستند.
در تعليقات شرح عقايد عضديه در تبصره بر يك نظر "[[دوانی، محمد بن اسعد|دوانى]]" شارح عقايد عضديه، آمده است كه هيج يك از حكما و متكلمان، جز او به اين نظر نيستند.


بناء در آن تاريخ، در مصر جز سيد‌ ‎جمال‌الدين آگاه به فلسفه و علم كلام، ديگر كسى پيدا نمى‌شد تا با اين قاطعيت حرف بزند.
بناء در آن تاريخ، در مصر جز [[سيد‌ ‎جمال‌الدين]] آگاه به فلسفه و علم كلام، ديگر كسى پيدا نمى‌شد تا با اين قاطعيت حرف بزند.


در اين كتاب اصطلاحاتى به زبان فارسی، تركى، هندى، وحتى فرانسه و انگليسى آمده است كه امكانات فهم و آشنايى آن زبان‌ها را در آن ايام، [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] نداشت.
در اين كتاب اصطلاحاتى به زبان فارسی، تركى، هندى، وحتى فرانسه و انگليسى آمده است كه امكانات فهم و آشنايى آن زبان‌ها را در آن ايام، [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] نداشت.
خط ۶۳: خط ۶۳:
استاد محمد عماره، يك سلسله دلايل ديگرى را هم ذكر مى‌كند كه ثابت مى‌سازد كتاب" التعليقات على شرح العقائد العضديه" از سيد‌ ‎جمال‌الدين افغانى است، نه از [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]!
استاد محمد عماره، يك سلسله دلايل ديگرى را هم ذكر مى‌كند كه ثابت مى‌سازد كتاب" التعليقات على شرح العقائد العضديه" از سيد‌ ‎جمال‌الدين افغانى است، نه از [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]!


استاد عماره مى‌گويد كه برخلاف نظر كسانى كه ادعا دارند، كتاب در زمان حيات [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به چاپ رسيده است و موصوف به آن رضايت داده و انتساب آن را به خويشتن نفى نكرده است، دليل مى‌آورد كه در صفحه آخر كتاب، تاريخ چاپ آن، اواخر شعبان المعظم سال 1323 قمرى آمده است و "استاد امام" در 7 جمادى الاولى همان سال؛ يعنى تقريبا سه ماه قبل از چاپ آن كتاب، داعى اجل را لبيك گفته است و دليل ديگر اينكه در آخرين صفحه آن كتاب چنين آمده است، "العلامة الاوحد، الفهامة الامجد،، المرحوم ال[[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، مفتى الديار المصريه" بناء اين كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده به نشر نرسيده است. زيرا او "مرحوم" خوانده شده است.
استاد [[عماره، محمد|عماره]] مى‌گويد كه برخلاف نظر كسانى كه ادعا دارند، كتاب در زمان حيات [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به چاپ رسيده است و موصوف به آن رضايت داده و انتساب آن را به خويشتن نفى نكرده است، دليل مى‌آورد كه در صفحه آخر كتاب، تاريخ چاپ آن، اواخر شعبان المعظم سال 1323 قمرى آمده است و "استاد امام" در 7 جمادى الاولى همان سال؛ يعنى تقريبا سه ماه قبل از چاپ آن كتاب، داعى اجل را لبيك گفته است و دليل ديگر اينكه در آخرين صفحه آن كتاب چنين آمده است، "العلامة الاوحد، الفهامة الامجد،، المرحوم ال[[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، مفتى الديار المصريه" بناء اين كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده به نشر نرسيده است. زيرا او "مرحوم" خوانده شده است.


بعد از مقدمه‌ى محققانه [[جمال‌الدین اسدآبادی|سيد‌ ‎جمال‌الدين]] شناس شهير مصرى، دكتور محمد عماره، كتاب "شرح العقائد العضديه" تألیف محمد بن اسعد الصديق يا جلال‌الدين الدوانى، مى‌آيد و در ادامهء آن كتاب "التعليقات على شرح العقائد العضديه" تألیف سيد‌ ‎جمال‌الدين الحسينى الافغانى كه نام [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به خاطر نقشش در تدوين اين كتاب نيز آمده است.
بعد از مقدمه‌ى محققانه [[جمال‌الدین اسدآبادی|سيد‌ ‎جمال‌الدين]] شناس شهير مصرى، دكتور محمد عماره، كتاب "شرح العقائد العضديه" تألیف محمد بن اسعد الصديق يا جلال‌الدين الدوانى، مى‌آيد و در ادامهء آن كتاب "التعليقات على شرح العقائد العضديه" تألیف سيد‌ ‎جمال‌الدين الحسينى الافغانى كه نام [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]]، به خاطر نقشش در تدوين اين كتاب نيز آمده است.
خط ۷۵: خط ۷۵:
«سيد‌ ‎جمال‌الدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.»
«سيد‌ ‎جمال‌الدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.»


استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد‌ ‎هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمه‌اش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد‌ ‎جمال‌الدين است. اما او در اين سطور مى‌خواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمى‌گويد، اما با اندك‌ترين تعمق هر كس مى‌داند كه استاد خسرو شاهى چه مى‌خواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد‌ ‎هادى خسروشاهى]] مى‌گويد يا دقيق‌تر از فحواى كلامش چنين استنباط مى‌شود كه:
استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد‌ ‎هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمه‌اش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد‌ ‎جمال‌الدين است. اما او در اين سطور مى‌خواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمى‌گويد، اما با اندك‌ترين تعمق هر كس مى‌داند كه ا[[خسروشاهی، سید هادی|ستاد خسرو شاهى]] چه مى‌خواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد‌ ‎هادى خسروشاهى]] مى‌گويد يا دقيق‌تر از فحواى كلامش چنين استنباط مى‌شود كه:


[[جمال‌الدین اسدآبادی|سيد‌ ‎جمال‌الدين]] شيعه است و [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد‌ ‎جمال‌الدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مى‌دهد!
[[جمال‌الدین اسدآبادی|سيد‌ ‎جمال‌الدين]] شيعه است و [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد‌ ‎جمال‌الدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مى‌دهد!
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش