من وحي القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:




«من وحي القرآن»، سلسله درس‌هاى قرآنى علامه سيد محمد حسين فضل اللّه براى جمعى از دانش‌آموختگان حوزوى و غير حوزوى مى‌باشد. اين تفسير از تفاسير علمى،ارشادى و تربيتى است، كه به روش نوين به سبك تفسير «في ظلال القرآن» سيد قطب مطالب را ارائه داده است؛ با اين تفاوت كه ديدگاه اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را مطرح مى‌نمايد.
'''من وحي القرآن''' ، سلسله درس‌هاى قرآنى [[فضل‌الله، محمدحسین|علامه سيد محمد حسين فضل اللّه]] براى جمعى از دانش‌آموختگان حوزوى و غير حوزوى مى‌باشد. اين تفسير از تفاسير علمى،ارشادى و تربيتى است، كه به روش نوين به سبك تفسير [[في ظلال القرآن]] [[سيد قطب]] مطالب را ارائه داده است؛ با اين تفاوت كه ديدگاه اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را مطرح مى‌نمايد.


شخصيت علمى، اجتماعى، سياسى مصنف كه از اوان تحصيل با مسائل روز مسلمانان درگير و آشنا بوده، هجرت او به لبنان و خطيب جمعه بودن نيز كه بيش از پيش او را با مسائل اجتماعى و فكرى مسلمانان پيوند زد، جو لبنان و درگيرى‌هاى فكرى، فرهنگى، سياسى بين اديان، اقوام و مليت‌هاى مختلف، و انگيزه مصنف در ايجاد حركتى جهت زنده كردن روح حيات‌بخشى قرآنى و استمداد از آن در مسائل و مشكلات زندگى انسانى، اين تفسير را به تفسيرى زنده و امروزى با در نظر گرفتن مقتضيات زمانى و مكانى، جهت هدايت انسان حاضر، تبديل كرده است.
شخصيت علمى، اجتماعى، سياسى مصنف كه از اوان تحصيل با مسائل روز مسلمانان درگير و آشنا بوده، هجرت او به لبنان و خطيب جمعه بودن نيز كه بيش از پيش او را با مسائل اجتماعى و فكرى مسلمانان پيوند زد، جو لبنان و درگيرى‌هاى فكرى، فرهنگى، سياسى بين اديان، اقوام و مليت‌هاى مختلف، و انگيزه مصنف در ايجاد حركتى جهت زنده كردن روح حيات‌بخشى قرآنى و استمداد از آن در مسائل و مشكلات زندگى انسانى، اين تفسير را به تفسيرى زنده و امروزى با در نظر گرفتن مقتضيات زمانى و مكانى، جهت هدايت انسان حاضر، تبديل كرده است.
خط ۴۷: خط ۴۷:
مؤلف در مقدمه چاپ اول مى‌نويسد: اين كتاب به عنوان تفسير قرآن نگاشته نشد، بلكه به شكل مباحثى قرآنى، جهت ايجاد روح بيدارى در جامعه اسلامى،مطرح شده، و از آنجا كه فرهنگ قرآن، عنصر اساسى، در عمل بر مبناى اسلام است و قرآن منبع معصوم اين فرهنگ، مبادرت به اين بحث‌ها نمودم. در ادامه مى‌نويسد: مبناى بحث خود را بر دو چيز نهادم:
مؤلف در مقدمه چاپ اول مى‌نويسد: اين كتاب به عنوان تفسير قرآن نگاشته نشد، بلكه به شكل مباحثى قرآنى، جهت ايجاد روح بيدارى در جامعه اسلامى،مطرح شده، و از آنجا كه فرهنگ قرآن، عنصر اساسى، در عمل بر مبناى اسلام است و قرآن منبع معصوم اين فرهنگ، مبادرت به اين بحث‌ها نمودم. در ادامه مى‌نويسد: مبناى بحث خود را بر دو چيز نهادم:


1-قرآن منحصر به واقعه شأن نزول نمى‌شود، بلكه آيات آن به امتداد زمان و مكان استمرار خواهد داشت، كما اينكه ائمه(ع) فرموده‌اند: «قرآن به مانند ماه و آفتاب در جريان است».
#قرآن منحصر به واقعه شأن نزول نمى‌شود، بلكه آيات آن به امتداد زمان و مكان استمرار خواهد داشت، كما اينكه ائمه(ع) فرموده‌اند: «قرآن به مانند ماه و آفتاب در جريان است».
 
#معانى آيات قرآنى در توسعه خود، ما را به معانى ديگرى غير از معانى لغوى، امّا هماهنگ با آن مى‌كشاند، و از آن به نوعى تأويل در روايات نام برده شده است؛ براى نمونه در كافى از امام محمد باقر(ع) در مورد آيه 32 سوره مائده ''' و من أحياها فكانّما أحيا الناس جميعا ''' مى‌فرمايد:من حرق أو غرق، قلت:فمن أخرجها من ضلال إلى هدى؟ قال ذاك تأويلها الأعظم. امام فرمود: مراد نجات از غرق شدن يا آتش گرفتن است، راوى پرسيد:اگر فردى را از ضلالت نجات دهد و هدايت كند، آيا مصداق زنده كردن است؟ امام فرمود:اين معنا، تأويل اعظم آيه است.
2-معانى آيات قرآنى در توسعه خود، ما را به معانى ديگرى غير از معانى لغوى، امّا هماهنگ با آن مى‌كشاند، و از آن به نوعى تأويل در روايات نام برده شده است؛ براى نمونه در كافى از امام محمد باقر(ع) در مورد آيه 32 سوره مائده ''' و من أحياها فكانّما أحيا الناس جميعا ''' مى‌فرمايد:من حرق أو غرق، قلت:فمن أخرجها من ضلال إلى هدى؟ قال ذاك تأويلها الأعظم. امام فرمود: مراد نجات از غرق شدن يا آتش گرفتن است، راوى پرسيد:اگر فردى را از ضلالت نجات دهد و هدايت كند، آيا مصداق زنده كردن است؟ امام فرمود:اين معنا، تأويل اعظم آيه است.


مصنف مى‌نويسد:«ما در دروس تفسيرى خود از اين نكته در تطبيق اوضاع، مسائل و مشكلات امروز بر آيات قرآن، استفاده فراوان نموديم».
مصنف مى‌نويسد:«ما در دروس تفسيرى خود از اين نكته در تطبيق اوضاع، مسائل و مشكلات امروز بر آيات قرآن، استفاده فراوان نموديم».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش