بغية الطالب في شرح المكاسب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اشکوري، ابوالقاسم بن معصوم' به 'اشکوری گیلانی نجفی، سید ابوالقاسم بن معصوم')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}  
}}  


 
'''بغية الطالب في شرح المكاسب'''، اثر [[اشکوری گیلانی نجفی، سید ابوالقاسم بن معصوم|سید ابوالقاسم اشکوری]]، کتابی است سه جلدی به زبان عربی با موضوع فقه استدلالی جعفری. این اثر در شرح [[المكاسب (طبع قدیم)|مکاسب]] [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] که از دروس رسمی حوزه علمیه است، نوشته شده. کتاب به تحقیق شیخ حلمی سنان رسیده است.
'''بغية الطالب في شرح المكاسب'''، اثر سید ابوالقاسم اشکوری، کتابی است سه جلدی به زبان عربی با موضوع فقه استدلالی جعفری. این اثر در شرح مکاسب شیخ انصاری که از دروس رسمی حوزه علمیه است، نوشته شده. کتاب به تحقیق شیخ حلمی سنان رسیده است.


نویسنده، مطالب این کتاب را به سه بخش تقسیم کرده است. بخش اول (جلد اول) را از کتاب بیع شروع کرده و در مبحث بیع نصف الدار به پایان رسانده (پایان این بخش از کتاب در سال 1314ق) صورت گرفته است. در بخش دوم (جلد دوم) از بحث «من باع ما يقبل التملك مع ما لا يقبله»، شروع می‌شود و به مسئله احتکار و احکام محتکر ختم می‌گردد. نویسنده، در سال 1308ق، مباحث این بخش را به پایان برده است. بخش سوم (جلد سوم)، از مباحث خیار و اقسام خیار شروع می‌شود و به مسئله تعارض مقومین ختم می‌گردد. نویسنده، این بخش را در نهم ماه رمضان 1312ق، به پایان رسانده و استنساخ اول آن در چهاردهم ذی‌القعده 1314ريال، پایان یافته و در سال 1322ق،‍ به‌صورت سنگی چاپ شده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ج1، ص11</ref>.
نویسنده، مطالب این کتاب را به سه بخش تقسیم کرده است. بخش اول (جلد اول) را از کتاب بیع شروع کرده و در مبحث بیع نصف الدار به پایان رسانده (پایان این بخش از کتاب در سال 1314ق) صورت گرفته است. در بخش دوم (جلد دوم) از بحث «من باع ما يقبل التملك مع ما لا يقبله»، شروع می‌شود و به مسئله احتکار و احکام محتکر ختم می‌گردد. نویسنده، در سال 1308ق، مباحث این بخش را به پایان برده است. بخش سوم (جلد سوم)، از مباحث خیار و اقسام خیار شروع می‌شود و به مسئله تعارض مقومین ختم می‌گردد. نویسنده، این بخش را در نهم ماه رمضان 1312ق، به پایان رسانده و استنساخ اول آن در چهاردهم ذی‌القعده 1314ريال، پایان یافته و در سال 1322ق،‍ به‌صورت سنگی چاپ شده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ج1، ص11</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۷:
# در کتاب موارد زیادی وجود دارد که مؤلف، در شرح عبارات از حاشیه استادش میرزای رشتی بر مکاسب استفاده کرده است و ازآن‌رو که آن حاشیه نزد محقق، موجود نبوده، برای ارجاع این موارد به کتاب‌های دیگر میرزای رشتی مراجعه کرده؛ به‌ویژه، در مواردی که از استادش نقل کرده و عین متن در آن کتاب‌ها هست. این موارد در دو جلد اول و دوم کتاب، بیشتر به چشم می‌خورد، ولی در مواردی که وی در آنها به مطالب میرزای رشتی در کتاب‌هایی که در دست داشته، دست نیافته، طبعا تخریجی صورت نپذیرفته است<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref>.
# در کتاب موارد زیادی وجود دارد که مؤلف، در شرح عبارات از حاشیه استادش میرزای رشتی بر مکاسب استفاده کرده است و ازآن‌رو که آن حاشیه نزد محقق، موجود نبوده، برای ارجاع این موارد به کتاب‌های دیگر میرزای رشتی مراجعه کرده؛ به‌ویژه، در مواردی که از استادش نقل کرده و عین متن در آن کتاب‌ها هست. این موارد در دو جلد اول و دوم کتاب، بیشتر به چشم می‌خورد، ولی در مواردی که وی در آنها به مطالب میرزای رشتی در کتاب‌هایی که در دست داشته، دست نیافته، طبعا تخریجی صورت نپذیرفته است<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref>.


خود شارح در ابتدای کتاب پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاک ایشان و لعنت بر دشمنانشان، می‌نویسد: «پس بنده گناهکار ابن معصوم حسینی ابوالقاسم که اصالتا اشکوری است و به‌لحاظ مسکن و ان‌شاءالله مدفن، غروی، می‌گوید: پس از فراغت از تألیف «جواهر العقول في شرح فرائد الأصول»، به ذهنم رسید که کتاب مکاسب شیخ اعظم مرتضی انصاری را شرح کنم؛ زیرا این کتاب نیز مانند فرائد کتابی است عجیب و شرح کردن چنین کتابی به دست همچون منی که بضاعتم کم است و مبتلا به نوائب زمان هستم، از عجیب‌ترین عجایب است، ولی بااین‌حال امیدم به خداوند است که درخواست مرا رد نکند و لباس ناامیدی و یأس بر من نپوشاند؛ زیرا اوست خدای بخشنده‌ای که سائلش را رد نمی‌کند و امیدوار به رحمتش را ناامید نمی‌گرداند. این کتاب را «بغية الطالب في حاشية المكاسب» نامیدم<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ج1، ص17</ref>.
خود شارح در ابتدای کتاب پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاک ایشان و لعنت بر دشمنانشان، می‌نویسد: «پس بنده گناهکار ابن معصوم حسینی ابوالقاسم که اصالتا اشکوری است و به‌لحاظ مسکن و ان‌شاءالله مدفن، غروی، می‌گوید: پس از فراغت از تألیف «جواهر العقول في شرح فرائد الأصول»، به ذهنم رسید که کتاب [[المكاسب (طبع قدیم)|مکاسب]] [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم مرتضی انصاری]] را شرح کنم؛ زیرا این کتاب نیز مانند فرائد کتابی است عجیب و شرح کردن چنین کتابی به دست همچون منی که بضاعتم کم است و مبتلا به نوائب زمان هستم، از عجیب‌ترین عجایب است، ولی بااین‌حال امیدم به خداوند است که درخواست مرا رد نکند و لباس ناامیدی و یأس بر من نپوشاند؛ زیرا اوست خدای بخشنده‌ای که سائلش را رد نمی‌کند و امیدوار به رحمتش را ناامید نمی‌گرداند. این کتاب را «بغية الطالب في حاشية المكاسب» نامیدم<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ج1، ص17</ref>.
 
شرح مطالب کتاب، به این شکل است که بخشی از عبارت مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در ابتدای هر قسمت به‌صورت «قوله: (... إلخ) ذکر و شماره‌گذاری شده و در ذیل آن شرحش آمده است؛ مثلا در شماره 1 گفته: «قوله: (مبادلة مال بمال... إلخ)» و در زیر آن با عبارات «ما ذكره اللغويون كأكثر تعاريف الفقهاء «مثل تميلك عين بعوض» و «نقل الملك من مالك إلی غيره» و «انتقال عين مملوكة من شخص إلی غيره» و نحوها، إنما هو تعريف للبيع باللازم و العنوان الثانوي كما سننبه عليه إن‌شاء‌الله تعالی...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص19</ref>، به شرح آن پرداخته است. این روال تا پایان کتاب، ادامه دارد.


شرح مطالب کتاب، به این شکل است که بخشی از عبارت مرحوم شیخ انصاری در ابتدای هر قسمت به‌صورت «قوله: (... إلخ) ذکر و شماره‌گذاری شده و در ذیل آن شرحش آمده است؛ مثلا در شماره 1 گفته: «قوله: (مبادلة مال بمال... إلخ)» و در زیر آن با عبارات «ما ذكره اللغويون كأكثر تعاريف الفقهاء «مثل تميلك عين بعوض» و «نقل الملك من مالك إلی غيره» و «انتقال عين مملوكة من شخص إلی غيره» و نحوها، إنما هو تعريف للبيع باللازم و العنوان الثانوي كما سننبه عليه إن‌شاء‌الله تعالی...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص19</ref>، به شرح آن پرداخته است. این روال تا پایان کتاب، ادامه دارد.
عبارات شارح، روان و گویا است.
عبارات شارح، روان و گویا است.
صفحات 14 و 15، حاوی تصاویر نسخ خطی کتاب است.
صفحات 14 و 15، حاوی تصاویر نسخ خطی کتاب است.


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمات‌ و متن کتاب.
مقدمات‌ و متن کتاب.
== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
[[المكاسب (طبع قدیم)]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده: مهر(98)]]
[[رده: مهر(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش