سنن الدارقطني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ع‎آ' به 'ع‌آ'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - 'ع‎آ' به 'ع‌آ')
خط ۲۹: خط ۲۹:
| تعداد جلد =6
| تعداد جلد =6
| کتابخانۀ دیجیتال نور =28952
| کتابخانۀ دیجیتال نور =28952
| کتابخوان همراه نور =56471
| کد پدیدآور =02399
| کد پدیدآور =02399
| پس از =
| پس از =
خط ۴۴: خط ۴۵:
کلمه «السنن» نزد محدثان به کتابی انصراف دارد که نویسنده روایات مورد احتجاج به سنن مرویه از رسول‌الله(ص) را در آن جمع می‌کند. معمولاً نویسندگان کتب سنن، روایات صالح برای احتجاج درباره احکام را جمع می‌کنند. به قول کتانی در «الرسالة المستطرفة» درباره کتاب‌های سنن: «سنن» در اصلاح محدثان کتاب‌هایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتب‌شده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتاب‌ها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمی‌شود بلکه آن را حدیث می‌نامند؛ اما شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است. بلکه می‌توانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معله بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آن‌ها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و.... اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل می‌دهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، تَبَعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل می‌دهد. ابن تیمیه با این عبارات کتاب سنن دارقطنی را توضیح می‌دهد: «قصد به غرائب السنن، و لهذا یروی فیه من الضعیف و الموضوع، ما لا یرویه غیره، و قد اتفق اهل العلم بالحدیث علی ان مجرد العزو الیه لا یبیح الاعتماد علیه»؛ یعنی قصد [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب السننش ذکر غرایب از سنت بوده و ازاین‌روست که روایات ضعیف و موضوع را نیز در کتابش می‌آورد؛ حال اینکه دیگران در کتاب‌های سنن چنین کاری نکرده‌اند....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: مقدمه، ج1، ص32-33]</ref>
کلمه «السنن» نزد محدثان به کتابی انصراف دارد که نویسنده روایات مورد احتجاج به سنن مرویه از رسول‌الله(ص) را در آن جمع می‌کند. معمولاً نویسندگان کتب سنن، روایات صالح برای احتجاج درباره احکام را جمع می‌کنند. به قول کتانی در «الرسالة المستطرفة» درباره کتاب‌های سنن: «سنن» در اصلاح محدثان کتاب‌هایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتب‌شده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتاب‌ها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمی‌شود بلکه آن را حدیث می‌نامند؛ اما شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است. بلکه می‌توانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معله بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آن‌ها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و.... اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل می‌دهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، تَبَعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل می‌دهد. ابن تیمیه با این عبارات کتاب سنن دارقطنی را توضیح می‌دهد: «قصد به غرائب السنن، و لهذا یروی فیه من الضعیف و الموضوع، ما لا یرویه غیره، و قد اتفق اهل العلم بالحدیث علی ان مجرد العزو الیه لا یبیح الاعتماد علیه»؛ یعنی قصد [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب السننش ذکر غرایب از سنت بوده و ازاین‌روست که روایات ضعیف و موضوع را نیز در کتابش می‌آورد؛ حال اینکه دیگران در کتاب‌های سنن چنین کاری نکرده‌اند....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: مقدمه، ج1، ص32-33]</ref>


[[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این کتاب صرفاً به جمع‎آوری بی‌هدف احادیث نپرداخته؛ بلکه وی احادیث را بر اساس اختلاف فقهی که در آن‌ها وجود دارد جمع کرده است. او در این موارد روایات را آورده و درباره آن بحث می‌کند. در غالب مواردی که او روایت ضعیف و شاذی را ذکر می‌کند به نقد و بیان سبب ضعف و مشکل موجود در روایت می‌پردازد، ازاین‌جهت، می‌توان گفت این کتاب علل مرتب بر ترتیب سنن را هم در خود دارد. پرواضح است که منظور [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] از ارائه این کتاب بیان درجه احادیثی بوده که به مسائل فقهی تعلق دارند. او در این کتاب روایاتی که صلاحیت احتجاج به آن‌ها وجود ندارد و روایات صحیحه را ذکر می‌کند. او به روایات صحیح در تضعیف روایات ضعیف استدلال می‌کند در واقع او به احادیث صحیح برای بیان مسئله احتجاج نمی‌کند؛ بلکه از آن‌ها برای تضعیف روایات ضعیف بهره می‌برد. شاید منظور او از نوشتن این کتاب خروج از روش پیشینیان از خودش مبنی بر وارد کردن احادیث مختص به احکام بدون اعتنا به بیان اینکه کدام‌یک از آن‌ها ضعیف است باشد تا دیگران ازاین‌روش اجتناب کنند. البته که این امر در نظر او مهم بوده زیرا در احکام شرعی نباید به حدیث ضعیف اخذ کرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>
[[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این کتاب صرفاً به جمع‌آوری بی‌هدف احادیث نپرداخته؛ بلکه وی احادیث را بر اساس اختلاف فقهی که در آن‌ها وجود دارد جمع کرده است. او در این موارد روایات را آورده و درباره آن بحث می‌کند. در غالب مواردی که او روایت ضعیف و شاذی را ذکر می‌کند به نقد و بیان سبب ضعف و مشکل موجود در روایت می‌پردازد، ازاین‌جهت، می‌توان گفت این کتاب علل مرتب بر ترتیب سنن را هم در خود دارد. پرواضح است که منظور [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] از ارائه این کتاب بیان درجه احادیثی بوده که به مسائل فقهی تعلق دارند. او در این کتاب روایاتی که صلاحیت احتجاج به آن‌ها وجود ندارد و روایات صحیحه را ذکر می‌کند. او به روایات صحیح در تضعیف روایات ضعیف استدلال می‌کند در واقع او به احادیث صحیح برای بیان مسئله احتجاج نمی‌کند؛ بلکه از آن‌ها برای تضعیف روایات ضعیف بهره می‌برد. شاید منظور او از نوشتن این کتاب خروج از روش پیشینیان از خودش مبنی بر وارد کردن احادیث مختص به احکام بدون اعتنا به بیان اینکه کدام‌یک از آن‌ها ضعیف است باشد تا دیگران ازاین‌روش اجتناب کنند. البته که این امر در نظر او مهم بوده زیرا در احکام شرعی نباید به حدیث ضعیف اخذ کرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>


خطیب بغدادی می‌گوید: کتاب السننی که [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] نگاشته، دلالت بر این دارد که وی از کسانی است که به فقه توجه داشته است زیرا کسی توانایی نگاشتن این کتاب را دارد که پیش از دست زدن به نگارش آن به اختلاف احکام آشنایی کامل داشته باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref> ابن کثیر نیز می‌نویسد این کتاب از بهترین مصنفات در این باب است و برقانی نیز می‌گوید: اگر خداوند به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] اصحابی می‌داد، از کتاب السنن او علم زیادی را استخراج می‌کردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>
خطیب بغدادی می‌گوید: کتاب السننی که [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] نگاشته، دلالت بر این دارد که وی از کسانی است که به فقه توجه داشته است زیرا کسی توانایی نگاشتن این کتاب را دارد که پیش از دست زدن به نگارش آن به اختلاف احکام آشنایی کامل داشته باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref> ابن کثیر نیز می‌نویسد این کتاب از بهترین مصنفات در این باب است و برقانی نیز می‌گوید: اگر خداوند به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] اصحابی می‌داد، از کتاب السنن او علم زیادی را استخراج می‌کردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش