۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نر' به 'نر') |
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
نویسنده در تعریف اخلاق، پس از ذکر مطالبی، آنچه را فیض کاشانی در معنای اخلاق گفته پسندیده و آن را بهعنوان نظر منتخب بیان میکند. او میگوید: لازم است اخلاق را طوری تعریف کنیم که از سایر علوم متمایز شود. قانون (حقوق)، فقه و بهخصوص مستحبات آن، سیاست، آدابورسوم اجتماعی، سیر و سلوک، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیکند، هیچکدام از آنها اخلاق نیستند... فیض کاشانی در معنای اخلاق مینویسد: خُلق که از آن در زبان پارسی، «خوی» تعبیر میکنند، عبارت از هیئت خاصی است که در ما ظهور و رسوخ مینماید و به کمک آن، افعال را بهآسانی انجام میدهیم و نیازمند اندیشه و فکر نمیشویم و هرگاه هیئت مزبور بهطوری ظهور پیدا کند که افعال پسندیده از آن ناشی شود – چنانکه مورد رضایت عقل و شرع باشد – آن را «خوی نیک» نامند و اگر برخلاف انتظار از آن کارهای نکوهیده سر بزند آن را «خوی زشت» میگویند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/40 ر.ک: متن کتاب، ص40]</ref>. | نویسنده در تعریف اخلاق، پس از ذکر مطالبی، آنچه را فیض کاشانی در معنای اخلاق گفته پسندیده و آن را بهعنوان نظر منتخب بیان میکند. او میگوید: لازم است اخلاق را طوری تعریف کنیم که از سایر علوم متمایز شود. قانون (حقوق)، فقه و بهخصوص مستحبات آن، سیاست، آدابورسوم اجتماعی، سیر و سلوک، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیکند، هیچکدام از آنها اخلاق نیستند... فیض کاشانی در معنای اخلاق مینویسد: خُلق که از آن در زبان پارسی، «خوی» تعبیر میکنند، عبارت از هیئت خاصی است که در ما ظهور و رسوخ مینماید و به کمک آن، افعال را بهآسانی انجام میدهیم و نیازمند اندیشه و فکر نمیشویم و هرگاه هیئت مزبور بهطوری ظهور پیدا کند که افعال پسندیده از آن ناشی شود – چنانکه مورد رضایت عقل و شرع باشد – آن را «خوی نیک» نامند و اگر برخلاف انتظار از آن کارهای نکوهیده سر بزند آن را «خوی زشت» میگویند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/40 ر.ک: متن کتاب، ص40]</ref>. | ||
ایشان در ادامه مباحث این بخش به بررسی و شناسایی مفاهیمی چون «آداب»، «سیر و سلوک»، «عرفان» و «روانشناسی تربیتی» میپردازد، سپس میگوید: موضوع اخلاق، شناسایی فضایل و رذایل اخلاقی است و تلاش دارد صورت باطنی انسان را زیبا و جذاب و آن را اصلاح کند. در مرتبه پس از اخلاق، «سیر و سلوک» قرار دارد که راهکارهای لازم برای رسیدن به فضایل و دور شدن از | ایشان در ادامه مباحث این بخش به بررسی و شناسایی مفاهیمی چون «آداب»، «سیر و سلوک»، «عرفان» و «روانشناسی تربیتی» میپردازد، سپس میگوید: موضوع اخلاق، شناسایی فضایل و رذایل اخلاقی است و تلاش دارد صورت باطنی انسان را زیبا و جذاب و آن را اصلاح کند. در مرتبه پس از اخلاق، «سیر و سلوک» قرار دارد که راهکارهای لازم برای رسیدن به فضایل و دور شدن از زشتیهای اخلاقی را ارائه میدهد... تفاوت آداب با اخلاق، سیر و سلوک و عرفان، عمدتا این است که آداب، مربوط به امور ظاهری و بدنی انسان است؛ اگرچه نیاز به زمینههای درونی و فرهنگی دارد و «روانشناسی تربیتی» در پی ایجاد زمینه لازم برای امور آموزشی و تربیتی است و تلاش دارد تا شرایط لازم را برای یادگیری بیشتر، فراهم و موانعی را که احیاناً وجود دارد، برطرف کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ||
در فصل دوم این بخش، به اخلاق فضیلتمدار ارسطو و اخلاق اسلامی پرداخته شده است. افلاطون، فیلسوف برجسته یونان باستان، رویکردی معنوی و ماورای طبیعی به اخلاق داشت و در مقابل او، شاگردش ارسطو، رویکردی طبیعتگرا در پیش گرفته بود. ازاینرو در تاریخ فلسفه، فلاسفهای که در ارزشگذاری به منبعی مافوق طبیعت مثل خدا یا عقل محض توجه کردهاند تحت تأثیر افلاطون بودهاند. فیلسوفانی که معیارهای اخلاقی را در نیازهای اساسی انسان و تمایلات و استعدادهای او جستجو کردهاند، متأثر از ارسطو بودهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>. | در فصل دوم این بخش، به اخلاق فضیلتمدار ارسطو و اخلاق اسلامی پرداخته شده است. افلاطون، فیلسوف برجسته یونان باستان، رویکردی معنوی و ماورای طبیعی به اخلاق داشت و در مقابل او، شاگردش ارسطو، رویکردی طبیعتگرا در پیش گرفته بود. ازاینرو در تاریخ فلسفه، فلاسفهای که در ارزشگذاری به منبعی مافوق طبیعت مثل خدا یا عقل محض توجه کردهاند تحت تأثیر افلاطون بودهاند. فیلسوفانی که معیارهای اخلاقی را در نیازهای اساسی انسان و تمایلات و استعدادهای او جستجو کردهاند، متأثر از ارسطو بودهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16877/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
فهرست محتویات در ابتدای کتاب و کتابنامه و فهرست آیات و روایات در انتهای آن آمده است. | فهرست محتویات در ابتدای کتاب و کتابنامه و فهرست آیات و روایات در انتهای آن آمده است. | ||
پاورقیها به بیان مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است. نویسنده در ارجاعنویسی، ابتدا نام نویسنده، سپس نام کتاب، شماره جلد و صفحه را ذکر کرده است. | |||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش