۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
جز (جایگزینی متن - 'هز' به 'هز') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را اینگونه توصیف میکند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس میکردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزهای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - شده بودم و در این عرصه، کتابی که بهتنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آنگونه که سزاوار است معرفی نشدهاند؛ هرچند خود را شایسته هیچگونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمیدیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم». | نویسنده در مقدمه اثر، سبب نگارش کتاب را اینگونه توصیف میکند: «سالیان متمادی، شخصیت عظیم عرفانی و فلسفی حکیم عارف [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و آثار و سیره علمی و عملی او آتشی بر جانم افکنده بود و عطشی در دل خود احساس میکردم و خواهان آشنایی هرچه بیشتر با مکتب الهی او – که آمیزهای از حکمت ذوقی و استدلالی بود - شده بودم و در این عرصه، کتابی که بهتنهایی روح مرا آرامش دهد و عطش مرا برطرف کند، نیافتم و از طرفی دیدم این حکیم بزرگ و مقتول در راه عقیده، همانند بسیاری از بزرگان دیگر آنگونه که سزاوار است معرفی نشدهاند؛ هرچند خود را شایسته هیچگونه شرح و توصیفی بر مقام شیخ نمیدیدم، اما از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» و با بضاعت مزجات خود به معرفی شیخ بزرگ در دو مجلد پرداختم». | ||
او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول میکند: «مجلد اول به زیستنامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداختهام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص دادهام، که با عنایت و فضل الهی | او سپس با اشاره به مباحث این دو جلد، انتشار جلد دوم اثرش را به بعد موکول میکند: «مجلد اول به زیستنامه و کلیات و آراء منطقی شیخ اختصاص دارد و در زمینه منطق به ترجمه و شرح اجمالی منطق از کتاب «[[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]]» پرداختهام و مجلد دوم را به آراء فلسفی و کلامی او اختصاص دادهام، که با عنایت و فضل الهی بهزودی در معرض دید قرار خواهد گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-1</ref>. | ||
نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیستنامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و مینویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بینظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. | نویسنده در اولین بخش کتاب، پس از اشاره مختصر به زندگانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، زیستنامه او را در منظر مریدش مطرح کرده و مینویسد: «گرچه شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی و سیره و تراجم و تاریخ فلسفه آمده است، اما حکیم شهرزوری که خود از اعاظم حکما است، مانند مریدی که خود از حالات درونی مراد و استاد خودش خبر دارد، چهره معنوی و صوری او را به قلم آورده و به گفته [[نصر، حسین|استاد حسین نصر]]، شاید بهترین شرح حیات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] همان کتاب شهرزوری باشد و شاید در تاریخ رجال اسلامی بینظیر باشد»؛ لذا شرح حال او را عیناً نقل میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. |
ویرایش