۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هص' به 'هص') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
کتاب با مقدمه ناشر که حاوی ترجمه [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و شیوه تصحیح کتاب است، آغاز میشود. ناشر برای تصحیح کتاب دست به اصلاح اغلاط کتاب، شمارهگذاری راویان، ضبط اسماء راویان و تهیه فهارس فنی زده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/7 ر.ک: مقدمه ناشر، ج1، ص7-8]</ref>. | کتاب با مقدمه ناشر که حاوی ترجمه [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و شیوه تصحیح کتاب است، آغاز میشود. ناشر برای تصحیح کتاب دست به اصلاح اغلاط کتاب، شمارهگذاری راویان، ضبط اسماء راویان و تهیه فهارس فنی زده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/7 ر.ک: مقدمه ناشر، ج1، ص7-8]</ref>. | ||
نویسنده، معتقد است که بهترین کارها و فعالیتها، فعالیت در علم دین است و افضل و اعظم این دانش از جهت برکت، تشخیص احادیث صحیح رسول خدا، از مدخول آن و منقطع آن از موصولش و سالم آن از معلولش | نویسنده، معتقد است که بهترین کارها و فعالیتها، فعالیت در علم دین است و افضل و اعظم این دانش از جهت برکت، تشخیص احادیث صحیح رسول خدا، از مدخول آن و منقطع آن از موصولش و سالم آن از معلولش میباشد. در اینباره با رجوع به احادیث پیامبر میبینیم که پیامبر خود توصیه به اخذ روایاتش و تبلیغ و انتشار آنها نموده است و احادیث پیامبر، مدار شریعت، توضیح، تبیین و مفسر آیات قرآن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/11 ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص11]</ref>. | ||
ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود میپردازد و میگوید: هرگاه خواستهام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را بهوسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آوردهام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود میپردازد و میگوید: هرگاه خواستهام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را بهوسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آوردهام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، ابومصعب زبیری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، ابن ابیخیثمه، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، خطیب، ابن مبارک، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و... طی فصولی آورده است؛ مثلا در یک فصل از قول [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، آورده که: از یحیی بن معین درباره مردی که شخصی ضعیف را بین دو ثقه | نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، ابومصعب زبیری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، ابن ابیخیثمه، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، خطیب، ابن مبارک، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و... طی فصولی آورده است؛ مثلا در یک فصل از قول [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، آورده که: از یحیی بن معین درباره مردی که شخصی ضعیف را بین دو ثقه میبیند و میگوید از سند میکاهم و بهصورت نقل ثقه از ثقه روایت میکنم، پرسیده شد و او گفت این کار را نکن...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>. | ||
وی در فصلی دیگر از ابن ابیخیثمه نقل میکند که به ابن معین میگوید: شما میگویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتیکه بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] میپرسد: مقصود شما از راویی که دربارهاش میگویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث | وی در فصلی دیگر از ابن ابیخیثمه نقل میکند که به ابن معین میگوید: شما میگویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتیکه بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] میپرسد: مقصود شما از راویی که دربارهاش میگویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث نمیباشد، ولی به سبب چیزی که وی را از عدالت ساقط نمیکند، جرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/24 ر.ک: همان، ص24-25]</ref>. | ||
این اثر هشتجلدی بهترتیب حروف الفبا تنظیم شده است که با «آدم» آغاز میشود و به «امیونس» ختم میشود، سپس یک فصل درباره مادران برخی از راویان آمده که نام آنان مشخص نیست. نویسنده در این فصل نام چهارده راوی را آورده است که به عدد 5958 که نام والده امحکیم است، ختم میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28601/1/544 ر.ک: متن کتاب، ج7، ص544]</ref>. | این اثر هشتجلدی بهترتیب حروف الفبا تنظیم شده است که با «آدم» آغاز میشود و به «امیونس» ختم میشود، سپس یک فصل درباره مادران برخی از راویان آمده که نام آنان مشخص نیست. نویسنده در این فصل نام چهارده راوی را آورده است که به عدد 5958 که نام والده امحکیم است، ختم میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28601/1/544 ر.ک: متن کتاب، ج7، ص544]</ref>. | ||
ویرایش