پرش به محتوا

لسان الميزان (8 جلد): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
خط ۶۱: خط ۶۱:
ذهبى در «ميزان الاعتدال»، غلو در تشییع و تشییع بدون غلو را جزء بدعت کوچک شمرده است و می‌گوید: این‎گونه بدعت در میان تابعین و اصحاب تابعین که دارای دین و ورع و صدق بوده‌اند، فراوان است و اگر حدیث آن‌ها رد شود، مقدار زیادی از احادیث نبوی از میان می‌رود؛ اما رفض را جزو بدعت کبری شمرده است و آن عبارت از رد ابوبکر و عمر است. وی می‌گوید: در میان اهل رفض آدم راستگو دیده نمی‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/20 ر.ک: مقدمه ذهبی، ج1، ص20-21]</ref>.
ذهبى در «ميزان الاعتدال»، غلو در تشییع و تشییع بدون غلو را جزء بدعت کوچک شمرده است و می‌گوید: این‎گونه بدعت در میان تابعین و اصحاب تابعین که دارای دین و ورع و صدق بوده‌اند، فراوان است و اگر حدیث آن‌ها رد شود، مقدار زیادی از احادیث نبوی از میان می‌رود؛ اما رفض را جزو بدعت کبری شمرده است و آن عبارت از رد ابوبکر و عمر است. وی می‌گوید: در میان اهل رفض آدم راستگو دیده نمی‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28173/1/20 ر.ک: مقدمه ذهبی، ج1، ص20-21]</ref>.


[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] در مقدمه «لسان الميزان»، پس از نقل‎ قول [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]]، می‌گوید: مالک و اصحاب او و ابوبکر باقلانى، قول مبتدعه (مانند رافضه و خوارج) را مطلقاً منع می‌کنند. ابوحنیفه و ابویوسف، روایت آن‌ها را مطلقاً قبول کرده‌اند، مگر اینکه بدعت راوی موجب کفر باشد، یا اینکه راوی، کذب را حلال شمرد و از شافعى نیز چنین روایت شده است؛ اما بیشتر اهل حدیث قائل به‎ تفصیل شده‌اند؛ مثلاً برخى از ایشان گفته‌اند: اگر مبتدع راستگو باشد و مبلّغ (داعى) نباشد، حدیث او مقبول است و فقط حدیثى که در تأیید بدعت خود نقل کند، مقبول نیست... [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]] فراموش کرده‌اند که در میان اهل سنت هم راویانى هستند که دشمنان سرسخت شیعه بوده‌اند و احادیثى درباره شیعه و مذمت ایشان و نفى عقاید شیعه نقل کرده‌اند. اگر میزان رد حدیث، حدیثى باشد که مبلّغ یا داعى در تأیید قول خود می‎آورد، فرقى میان شیعه و اهل سنت نباید باشد<ref>ر.ک: فکرت، محمدآصف، ج3، ص330</ref>.
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] در مقدمه «لسان الميزان»، پس از نقل‎ قول [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]]، می‌گوید: مالک و اصحاب او و ابوبکر باقلانى، قول مبتدعه (مانند رافضه و خوارج) را مطلقاً منع می‌کنند. ابوحنیفه و ابویوسف، روایت آن‌ها را مطلقاً قبول کرده‌اند، مگر اینکه بدعت راوی موجب کفر باشد، یا اینکه راوی، کذب را حلال شمرد و از شافعى نیز چنین روایت شده است؛ اما بیشتر اهل حدیث قائل به‎ تفصیل شده‌اند؛ مثلاً برخى از ایشان گفته‌اند: اگر مبتدع راستگو باشد و مبلّغ (داعى) نباشد، حدیث او مقبول است و فقط حدیثى که در تأیید بدعت خود نقل کند، مقبول نیست... [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]] فراموش کرده‌اند که در میان اهل سنت هم راویانى هستند که دشمنان سرسخت شیعه بوده‌اند و احادیثى درباره شیعه و مذمت ایشان و نفى عقاید شیعه نقل کرده‌اند. اگر میزان رد حدیث، حدیثى باشد که مبلّغ یا داعى در تأیید قول خود می‌آورد، فرقى میان شیعه و اهل سنت نباید باشد<ref>ر.ک: فکرت، محمدآصف، ج3، ص330</ref>.


در پایان کتاب، دو فائده خیلی مختصر آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28601/1/544 ر.ک: متن کتاب، ج7، ص544]</ref>.
در پایان کتاب، دو فائده خیلی مختصر آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28601/1/544 ر.ک: متن کتاب، ج7، ص544]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش