۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یز' به 'یز') |
جز (جایگزینی متن - 'نا' به 'نا') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکسکننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایشهای لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری مینماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمهاش را همگون و همانند قالب متن و بهاندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - میفهمد، درست بهاندازه یک فارسیزبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - میفهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>. | [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکسکننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایشهای لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری مینماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمهاش را همگون و همانند قالب متن و بهاندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - میفهمد، درست بهاندازه یک فارسیزبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - میفهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>. | ||
نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه میگوید: دستکم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمهای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دینداران و قرآنپژوهان است. بر همین اساس در نیمقرن اخیر شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم، که از میان آنها ترجمههای آقایان: «مرحوم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاینده]]» و «مرحوم [[رهنما، زینالعابدین| | نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه میگوید: دستکم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمهای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دینداران و قرآنپژوهان است. بر همین اساس در نیمقرن اخیر شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم، که از میان آنها ترجمههای آقایان: «مرحوم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاینده]]» و «مرحوم [[رهنما، زینالعابدین|زینالعابدین رهنما]]» بهعنوان ترجمههای ممتاز پیش از انقلاب و ترجمههای آقایان، محمدجواد خواجوی، [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، [[مجتبوی، جلالالدین|سید جلالالدین مجتبوی]]، [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدی فولادوند]]، [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدین خرمشاهی]]، مصطفی خرمدل بهعنوان ترجمههای ممتاز پس از انقلاب حائز اهمیت فراوانند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
اولین بخش کتاب، مقالهای است با عنوان «نقدی بر ترجمه دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از قرآن کریم» است. پیشازاین، این مقاله در سال 1373ش، در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از امتیازات و ویژگیهای فراوانی برخوردار است؛ به قول وی، مترجم خوشذوق تا سرحد امکان، ادیبانه پیش رفته و زیبایی کلام پارسی را در ترجمه کلام رسای الهی بهکار گرفته است. تلاش مترجم بر این بوده که ترجمهاش بهدور از حشو و زوائد و پیراسته از نواقص و آراسته به زیور ادب و هنر باشد و آهنگ سخن پارسی را در ترجمه، به آهنگ کلام الهی نزدیک گرداند و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون نشان دهد... مترجم ادیب، با همه تلاش و کوششی که بهکار برده، خود را بینیاز از نقد و ایراد ندیده... و این ترجمه یکی از ارزشمندترین ترجمههای قرآن کریم بعد از اصلاح اشکالات مورد نظر میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-14</ref>. | اولین بخش کتاب، مقالهای است با عنوان «نقدی بر ترجمه دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از قرآن کریم» است. پیشازاین، این مقاله در سال 1373ش، در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از امتیازات و ویژگیهای فراوانی برخوردار است؛ به قول وی، مترجم خوشذوق تا سرحد امکان، ادیبانه پیش رفته و زیبایی کلام پارسی را در ترجمه کلام رسای الهی بهکار گرفته است. تلاش مترجم بر این بوده که ترجمهاش بهدور از حشو و زوائد و پیراسته از نواقص و آراسته به زیور ادب و هنر باشد و آهنگ سخن پارسی را در ترجمه، به آهنگ کلام الهی نزدیک گرداند و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون نشان دهد... مترجم ادیب، با همه تلاش و کوششی که بهکار برده، خود را بینیاز از نقد و ایراد ندیده... و این ترجمه یکی از ارزشمندترین ترجمههای قرآن کریم بعد از اصلاح اشکالات مورد نظر میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-14</ref>. |
ویرایش