پرش به محتوا

ترجمه‌های ممتاز قرآن در ترازوی نقد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ز' به 'ی‌ز'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ز' به 'ی‌ز')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکس‎کننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایش‎های لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری می‌نماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمه‌اش را همگون و همانند قالب متن و به‎‎اندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - ‎می‌فهمد، درست به‌اندازه یک فارسی‎زبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - ‎می‌فهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>.
[[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکس‎کننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایش‎های لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری می‌نماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمه‌اش را همگون و همانند قالب متن و به‎‎اندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - ‎می‌فهمد، درست به‌اندازه یک فارسی‌زبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - ‎می‌فهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>.


نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه می‌گوید: دست‎کم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمه‌ای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دین‌داران و قرآن‎پژوهان است. بر همین اساس در نیم‎قرن اخیر شاهد ترجمه‌های مفید و شیوایی از قرآن کریم بوده‌ایم، که از میان آن‌ها ترجمه‌های آقایان: «مرحوم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاینده]]» و «مرحوم [[رهنما، زین‌العابدین|زین‎العابدین رهنما]]» به‌عنوان ترجمه‌های ممتاز پیش از انقلاب و ترجمه‌های آقایان، محمدجواد خواجوی، [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، [[مجتبوی، جلال‌الدین|سید جلال‌الدین مجتبوی]]، [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدی فولادوند]]، [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدین خرمشاهی]]، مصطفی خرم‎دل به‌عنوان ترجمه‌های ممتاز پس از انقلاب حائز اهمیت فراوانند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه می‌گوید: دست‎کم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمه‌ای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دین‌داران و قرآن‎پژوهان است. بر همین اساس در نیم‎قرن اخیر شاهد ترجمه‌های مفید و شیوایی از قرآن کریم بوده‌ایم، که از میان آن‌ها ترجمه‌های آقایان: «مرحوم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاینده]]» و «مرحوم [[رهنما، زین‌العابدین|زین‎العابدین رهنما]]» به‌عنوان ترجمه‌های ممتاز پیش از انقلاب و ترجمه‌های آقایان، محمدجواد خواجوی، [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، [[مجتبوی، جلال‌الدین|سید جلال‌الدین مجتبوی]]، [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدی فولادوند]]، [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدین خرمشاهی]]، مصطفی خرم‎دل به‌عنوان ترجمه‌های ممتاز پس از انقلاب حائز اهمیت فراوانند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
تعداد اشکالاتی که آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] بر ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] می‌گیرد، به عدد 64 می‌رسد و در پایان به چند غلط و اشتباه چاپی این ترجمه نیز اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
تعداد اشکالاتی که آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] بر ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] می‌گیرد، به عدد 64 می‌رسد و در پایان به چند غلط و اشتباه چاپی این ترجمه نیز اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.


«جلوه‌های ادب و هنر در ترجمه قرآن دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]»، دومین مقاله‌ای است که در این اثر به چشم می‌خورد. این مقاله در سال 1378 در مجله میراث جاودان منتشر شده است. نویسنده در این مقاله به تمجید از آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] پرداخته؛ به‌گونه‌ای که ادبیات او را همچون ابوالقاسم فردوسی می‌داند: اگر آن روز ابوالقاسم فردوسی که مأخذ اثر بی‌مانندش، آثار منثوری چون «شاهنامه ابومنصوری» و «خداینامه‌ها» بوده... اکنون ما امروزه شاهد «خداینامه‌ای دیگر» که برگرفته از بهترین کتاب عالم وجود است، می‌باشیم. این «ترجمان وحی» در بعد «ادبی» و «هنری» - ‎به‌عنوان ترجمه قرآن مجید - «شاهکار منثور» [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، در راستای «شاهنامه منظوم» ابوالقاسم فردوسی و گامی به‎سوی آن اثر استوار است. در سرتاسر این چشمه زلال ادب و هنر، «ظرافت»، «عذوبت»، «زیبایی»، «شیوایی» و «روانی» موج می‎زند<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>.
«جلوه‌های ادب و هنر در ترجمه قرآن دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]»، دومین مقاله‌ای است که در این اثر به چشم می‌خورد. این مقاله در سال 1378 در مجله میراث جاودان منتشر شده است. نویسنده در این مقاله به تمجید از آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] پرداخته؛ به‌گونه‌ای که ادبیات او را همچون ابوالقاسم فردوسی می‌داند: اگر آن روز ابوالقاسم فردوسی که مأخذ اثر بی‌مانندش، آثار منثوری چون «شاهنامه ابومنصوری» و «خداینامه‌ها» بوده... اکنون ما امروزه شاهد «خداینامه‌ای دیگر» که برگرفته از بهترین کتاب عالم وجود است، می‌باشیم. این «ترجمان وحی» در بعد «ادبی» و «هنری» - ‎به‌عنوان ترجمه قرآن مجید - «شاهکار منثور» [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، در راستای «شاهنامه منظوم» ابوالقاسم فردوسی و گامی به‎سوی آن اثر استوار است. در سرتاسر این چشمه زلال ادب و هنر، «ظرافت»، «عذوبت»، «زیبایی»، «شیوایی» و «روانی» موج می‌زند<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>.


در ادامه مهم‎ترین ویژگی‎های این ترجمه را برمی‌شمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان می‌آورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایه‌مند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>.
در ادامه مهم‎ترین ویژگی‎های این ترجمه را برمی‌شمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان می‌آورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایه‌مند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش