رسائل توحیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
خط ۴۴: خط ۴۴:
«فحيث أن الوجود حقيقة أصيلة و لا غير له في الخارج لبطلانه فهو صرف فكل ما فرضناه ثانيا له فهو هو إذ لو كان غيره أو امتاز بغيره كان باطلا فالثاني ممتنع الفرض فهو واحد بالوحدة الحقة على ما تقدم و من هنا يظهر أنه مشتمل على كل كمال حقيقي في ذاته بنحو العينية و حيث أن الوجود بذاته يناقض العدم و يطارده فهو بذاته غير قابل لطروّ العدم و حمله عليه فهو حقيقة واجبة الوجود بذاتها. فحقيقة الوجود حقيقة واجبة الوجود بالذات و من جميع الجهات مستجمعة لجميع صفات الكمال منزهة عن جميع صفات النقص و العدميات»<ref>ر.ک: طباطبائی، سید محمدحسین، ص6</ref>.
«فحيث أن الوجود حقيقة أصيلة و لا غير له في الخارج لبطلانه فهو صرف فكل ما فرضناه ثانيا له فهو هو إذ لو كان غيره أو امتاز بغيره كان باطلا فالثاني ممتنع الفرض فهو واحد بالوحدة الحقة على ما تقدم و من هنا يظهر أنه مشتمل على كل كمال حقيقي في ذاته بنحو العينية و حيث أن الوجود بذاته يناقض العدم و يطارده فهو بذاته غير قابل لطروّ العدم و حمله عليه فهو حقيقة واجبة الوجود بذاتها. فحقيقة الوجود حقيقة واجبة الوجود بالذات و من جميع الجهات مستجمعة لجميع صفات الكمال منزهة عن جميع صفات النقص و العدميات»<ref>ر.ک: طباطبائی، سید محمدحسین، ص6</ref>.


«وجود، حقیقت اصیلى است و غیرى براى او در خارج نیست؛ زیرا هرچه غیر او باشد، پوچ و باطل خواهد بود؛ بنابراین وجود، یک حقیقت صرف و خالص است. در نتیجه، هرچه را به‌عنوان «دوم» براى آن در نظر بگیریم، همان خواهد بود؛ زیرا اگر چیز دیگر باشد و یا به‎وسیله چیز دیگر از آن ممتاز شود، پوچ و باطل خواهد بود. پس فرض «دوم» براى وجود، ممتنع مى‎باشد؛ ازاین‎رو، حقیقت وجود، واحد است و وحدتش به‎صورت وحدت حقه مى‎باشد. از اینجا روشن مى‎گردد که حقیقت وجود، داراى هر کمال واقعى، بلکه عین آن مى‎باشد و چون وجود، ذاتاً نقیض عدم و طردکننده آن است، ذاتش به‌گونه‌اى مى‎باشد که عدم، نمى‎تواند بر آن عارض و حمل شود؛ ازاین‎رو، وجود، حقیقتى است که ذاتاً، واجب‎الوجود باشد. بنابراین، حقیقت وجود، ذاتاً و از هر جهتى، واجب‎الوجود است و داراى همه صفات کمال و مبرا از تمام نقص‎ها و امور عدمى مى‎باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>.
«وجود، حقیقت اصیلى است و غیرى براى او در خارج نیست؛ زیرا هرچه غیر او باشد، پوچ و باطل خواهد بود؛ بنابراین وجود، یک حقیقت صرف و خالص است. در نتیجه، هرچه را به‌عنوان «دوم» براى آن در نظر بگیریم، همان خواهد بود؛ زیرا اگر چیز دیگر باشد و یا به‌وسیله چیز دیگر از آن ممتاز شود، پوچ و باطل خواهد بود. پس فرض «دوم» براى وجود، ممتنع مى‎باشد؛ ازاین‎رو، حقیقت وجود، واحد است و وحدتش به‎صورت وحدت حقه مى‎باشد. از اینجا روشن مى‎گردد که حقیقت وجود، داراى هر کمال واقعى، بلکه عین آن مى‎باشد و چون وجود، ذاتاً نقیض عدم و طردکننده آن است، ذاتش به‌گونه‌اى مى‎باشد که عدم، نمى‎تواند بر آن عارض و حمل شود؛ ازاین‎رو، وجود، حقیقتى است که ذاتاً، واجب‎الوجود باشد. بنابراین، حقیقت وجود، ذاتاً و از هر جهتى، واجب‎الوجود است و داراى همه صفات کمال و مبرا از تمام نقص‎ها و امور عدمى مى‎باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>.


فهرست مطالب در ابتدا و نمایه اعلام و کتاب‌های مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است.
فهرست مطالب در ابتدا و نمایه اعلام و کتاب‌های مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش