۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ند' به 'ند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد'''، تألیف [[کوشا، محمدعلی|محمدعلی کوشا]] (متولد 1331ش)، حاوی معرفی و نقد چند ترجمه از قرآن است که بیشتر | '''ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد'''، تألیف [[کوشا، محمدعلی|محمدعلی کوشا]] (متولد 1331ش)، حاوی معرفی و نقد چند ترجمه از قرآن است که بیشتر آنها در زمان معاصر قلمفرسایی شده است. این ترجمهها عبارتند از: ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، ترجمه [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]]، ترجمه [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدین خرمشاهی]]، ترجمه [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدی فولادوند]]، ترجمه تفسیری مصطفی خرّمدل، ترجمه [[آرام، احمد|احمد آرام]]، ترجمه تفسیری علینقی فیضالاسلام، ترجمه [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازی]]، ترجمه [[موسوی گرمارودی، علی|سید علی موسوی گرمارودی]] و ترجمه فاطمه مشایخ از تلخیص الميزان. | ||
انگیزه اساسی صاحب این نوشتار، چیزی جز توجه به آموزش درست و استوار فن ترجمه قرآن کریم در قالب نثری برگرفته از ادب و هنر ناب و والا نیست<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، ص7</ref>. | انگیزه اساسی صاحب این نوشتار، چیزی جز توجه به آموزش درست و استوار فن ترجمه قرآن کریم در قالب نثری برگرفته از ادب و هنر ناب و والا نیست<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، ص7</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکسکننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایشهای لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری مینماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمهاش را همگون و همانند قالب متن و بهاندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - میفهمد، درست بهاندازه یک فارسیزبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - میفهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>. | [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] معتقد است که ترجمه باید منعکسکننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایشهای لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری مینماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمهاش را همگون و همانند قالب متن و بهاندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - میفهمد، درست بهاندازه یک فارسیزبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - میفهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.<ref>ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10</ref>. | ||
نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه میگوید: دستکم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمهای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دینداران و قرآنپژوهان است. بر همین اساس در نیمقرن اخیر شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم، که از میان | نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه میگوید: دستکم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمهای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دینداران و قرآنپژوهان است. بر همین اساس در نیمقرن اخیر شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم، که از میان آنها ترجمههای آقایان: «مرحوم [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاینده]]» و «مرحوم [[رهنما، زینالعابدین|زینالعابدین رهنما]]» بهعنوان ترجمههای ممتاز پیش از انقلاب و ترجمههای آقایان، محمدجواد خواجوی، [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، [[مجتبوی، جلالالدین|سید جلالالدین مجتبوی]]، [[فولادوند، محمدمهدی|محمدمهدی فولادوند]]، [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]]، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدین خرمشاهی]]، مصطفی خرمدل بهعنوان ترجمههای ممتاز پس از انقلاب حائز اهمیت فراوانند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
اولین بخش کتاب، مقالهای است با عنوان «نقدی بر ترجمه دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از قرآن کریم» است. پیشازاین، این مقاله در سال 1373ش، در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از امتیازات و ویژگیهای فراوانی برخوردار است؛ به قول وی، مترجم خوشذوق تا سرحد امکان، ادیبانه پیش رفته و زیبایی کلام پارسی را در ترجمه کلام رسای الهی بهکار گرفته است. تلاش مترجم بر این بوده که ترجمهاش بهدور از حشو و زوائد و پیراسته از نواقص و آراسته به زیور ادب و هنر باشد و آهنگ سخن پارسی را در ترجمه، به آهنگ کلام الهی نزدیک گرداند و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون نشان دهد... مترجم ادیب، با همه تلاش و کوششی که بهکار برده، خود را بینیاز از نقد و ایراد ندیده... و این ترجمه یکی از ارزشمندترین ترجمههای قرآن کریم بعد از اصلاح اشکالات مورد نظر میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-14</ref>. | اولین بخش کتاب، مقالهای است با عنوان «نقدی بر ترجمه دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از قرآن کریم» است. پیشازاین، این مقاله در سال 1373ش، در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]] از امتیازات و ویژگیهای فراوانی برخوردار است؛ به قول وی، مترجم خوشذوق تا سرحد امکان، ادیبانه پیش رفته و زیبایی کلام پارسی را در ترجمه کلام رسای الهی بهکار گرفته است. تلاش مترجم بر این بوده که ترجمهاش بهدور از حشو و زوائد و پیراسته از نواقص و آراسته به زیور ادب و هنر باشد و آهنگ سخن پارسی را در ترجمه، به آهنگ کلام الهی نزدیک گرداند و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون نشان دهد... مترجم ادیب، با همه تلاش و کوششی که بهکار برده، خود را بینیاز از نقد و ایراد ندیده... و این ترجمه یکی از ارزشمندترین ترجمههای قرآن کریم بعد از اصلاح اشکالات مورد نظر میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-14</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در ادامه مهمترین ویژگیهای این ترجمه را برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان میآورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایهمند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>. | در ادامه مهمترین ویژگیهای این ترجمه را برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان میآورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایهمند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>. | ||
مقاله سوم با نام «نقدی بر ترجمه استاد [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از قرآن کریم (چاپ دوم)»، در بهار 1375 در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است در میان ترجمههای موجود، ترجمه مترجم [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از امتیازات خاصی برخوردار است و ارزش ادبی فراوانی دارد و از جمله آثار ماندگار بشمار میرود. سلامت و استحکام جملهبندی و پرهیز از سرهنویسی فارسی و عربیگرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد، از ویژگیهای این ترجمه ارزشمند است؛ لکن دارای اشکالاتی است. اشکال اول به آیه چهارم از سوره حمد برمیگردد. ایشان در این آیه، واژه «مالک» را معادل کلمه «فرمانروا» در زبان فارسی دانسته است که به نظر کوشا صحیح نیست؛ زیرا معادل «مالک» در فارسی، واژه «دارنده»، «صاحب» و «خداوند» میباشد و «فرمانروا» معادل کلمه مَلِک است نه مالک و رسمالخط | مقاله سوم با نام «نقدی بر ترجمه استاد [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از قرآن کریم (چاپ دوم)»، در بهار 1375 در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است در میان ترجمههای موجود، ترجمه مترجم [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از امتیازات خاصی برخوردار است و ارزش ادبی فراوانی دارد و از جمله آثار ماندگار بشمار میرود. سلامت و استحکام جملهبندی و پرهیز از سرهنویسی فارسی و عربیگرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد، از ویژگیهای این ترجمه ارزشمند است؛ لکن دارای اشکالاتی است. اشکال اول به آیه چهارم از سوره حمد برمیگردد. ایشان در این آیه، واژه «مالک» را معادل کلمه «فرمانروا» در زبان فارسی دانسته است که به نظر کوشا صحیح نیست؛ زیرا معادل «مالک» در فارسی، واژه «دارنده»، «صاحب» و «خداوند» میباشد و «فرمانروا» معادل کلمه مَلِک است نه مالک و رسمالخط قرآنهای کنونی «مالک» است، نه «ملک». دومین اشکال مورد نظر نویسنده، به آیه هفده از دومین سوره قرآن برمیگردد؛ آنجا که مترجم ضمیر «ما حَولَهُ» را به «نار» برگردانده است؛ درصورتیکه مرجع آن «الذی» است. زیرا «نار» مؤنث مجازی است و میبایست «ما حولها» باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>. | ||
عدد اشکالات این ترجمه به نظر آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به 163 میرسد. ایشان در پایان، به تعدادی از اغلاط چاپی و تحریری این ترجمه اشاره کرده است. | عدد اشکالات این ترجمه به نظر آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به 163 میرسد. ایشان در پایان، به تعدادی از اغلاط چاپی و تحریری این ترجمه اشاره کرده است. |
ویرایش