۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
جز (جایگزینی متن - 'ند' به 'ند') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
او اشکالی را برای اندیشه مشخص کرد که با قیاس به تفکر دیگر، بر صحت یک تفکر، تکیه داشت و ازآنجاکه ارسطو دریافت این پیوند، در همه امور جریان نمییابد، مجبور شد الفاظ را تقسیم کند و مفاهیم آن را مشخص سازد تا بتواند به تعریف حقیقی پدیدهها دست پیدا کند. | او اشکالی را برای اندیشه مشخص کرد که با قیاس به تفکر دیگر، بر صحت یک تفکر، تکیه داشت و ازآنجاکه ارسطو دریافت این پیوند، در همه امور جریان نمییابد، مجبور شد الفاظ را تقسیم کند و مفاهیم آن را مشخص سازد تا بتواند به تعریف حقیقی پدیدهها دست پیدا کند. | ||
اگرچه منطق ارسطویی در | اگرچه منطق ارسطویی در ساماندهی اندیشه بشری سهیم بود، لیکن چندین کاستی را با خود داشت؛ کاستیهایی از قبیل: به فراموشی سپردن نقاط منفی بشر در گمراه کردن اندیشه، فراوانی مطلقاندیشی و کلیگویی و...<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
در این کتاب پیرامون تحول علم منطق در سدههای هفده و هجده تا ظهور دوران رنسانس اروپا سخن به میان آمده است. [[مدرسی، محمدتقی|آیتالله مدرسی]] میگوید: کلیسا خاستگاه قیاس اندیشهها بود و ازآنجاکه کلیسا منطق ارسطویی را تحمیل کرد، تحولاتی هم که در این علم پیش آمد، در واقع، تنها پیوستهایی بود مبتنی بر همان منطق و چون رنسانس اروپا شروع شد، این در بههمراه عوامل دیگر کاملاً گشوده گشت تا به ظهور جریانهای منطقی نوین این روزگار انجامید...<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | در این کتاب پیرامون تحول علم منطق در سدههای هفده و هجده تا ظهور دوران رنسانس اروپا سخن به میان آمده است. [[مدرسی، محمدتقی|آیتالله مدرسی]] میگوید: کلیسا خاستگاه قیاس اندیشهها بود و ازآنجاکه کلیسا منطق ارسطویی را تحمیل کرد، تحولاتی هم که در این علم پیش آمد، در واقع، تنها پیوستهایی بود مبتنی بر همان منطق و چون رنسانس اروپا شروع شد، این در بههمراه عوامل دیگر کاملاً گشوده گشت تا به ظهور جریانهای منطقی نوین این روزگار انجامید...<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. |
ویرایش