۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در پى نگارش این اثر، نسخهاى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشهگران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>. | در پى نگارش این اثر، نسخهاى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشهگران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>. | ||
در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرقشناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سالها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمهاى نسبتاً طولانى درباره | در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرقشناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سالها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمهاى نسبتاً طولانى درباره زمینههاى تاریخى تألیف کتاب، کتابشناسیِ ردیّههاى دانشمندان اسلامى بر اندیشههاى مسیحیت، خلاصهاى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهرهگیرى از ادلّه برهانى و | فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهرهگیرى از ادلّه برهانى و شیوههاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مىپردازد؛ چنانکه مىدانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاًً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روحالقدس مىدانند. | ||
مضافاً اینکه آباى کلیسا بهتدریج تحت تأثیر | مضافاً اینکه آباى کلیسا بهتدریج تحت تأثیر اندیشههاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا بهصورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که بهخوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاههاى بحث را کاملاً مىشناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مىکند و اثبات مىکند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است. | ||
سپس به کتاب مقدس بازمىگردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مىکشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حقنما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مىکند که هیچکدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مىدهد که بههرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جوابهاى جزئى مىکشاند و همه | سپس به کتاب مقدس بازمىگردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مىکشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حقنما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مىکند که هیچکدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مىدهد که بههرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جوابهاى جزئى مىکشاند و همه راههاى توجیه را بر خصم خویش مىبندد. وى در این میان نشان مىدهد که تعبیر «فرزند خدا» در اناجیل اربعه و بهطور کلّى در عهدین، غیر از معنایى است که مسیحیان متأخر از زمان پولس به بعد ادّعا کردهاند. کتاب مقدس، حواریون مسیح، نیکوکاران و راهیافتگان و بنىاسرائیل و حتى کلّ بشریّت را فرزندان خدا مىخواند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در کتاب «آئینه حقنما»، مسیح را «علم خداوند» و روحالقدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مىکند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مىداند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مىکند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مىکند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگیهاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مىداند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مىداند، یک برداشت عرفانى مىکند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مىکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | در کتاب «آئینه حقنما»، مسیح را «علم خداوند» و روحالقدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مىکند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مىداند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مىکند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مىکند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگیهاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مىداند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مىداند، یک برداشت عرفانى مىکند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مىکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مىشود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مىشود<ref>ر.ک: همان</ref>. | فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مىشود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مىشود<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
چنانکه مىدانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و | چنانکه مىدانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقههاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام بهنوعى این مسئله را تفسیر مىکردند. نویسنده کتاب «آئینه حقنما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمىآید، بىآنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را بهطور سربسته مطرح مىکند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مىکند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مىدارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مىرساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مىشود. یکى از بحثانگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقالهاى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مىشود. یکى از بحثانگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقالهاى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب مقدمه مصحح و فهرست اجمالی محتویات کتاب در ابتدا و فهرست تفصیلی محتوای اصلی کتاب بههمراه فهرستهای: | فهرست مطالب مقدمه مصحح و فهرست اجمالی محتویات کتاب در ابتدا و فهرست تفصیلی محتوای اصلی کتاب بههمراه فهرستهای: گروهها و فرق، کتب و رسائل، شهرها و مکانها، اعلام اشخاص و اصطلاحات خاصه، بخشی از مآخذ، منابع انگلیسی، استدراک، رساله در دفاع از مصقل صفا از خود نویسنده، غلطنامه و... در پایان آن ذکر شده است. | ||
در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است. | در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است. |
ویرایش