هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎س' به 'ن‌س'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎س' به 'ن‌س')
خط ۴۶: خط ۴۶:
از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‌تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‌توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‌کند تا به نتیجه روشن و یقینی‌ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/8 همان، ص8]</ref>.
از نظر وی، برهان صدیقین بهترین و اطمینان‎بخش‎ترین روشی است که می‌تواند انسان را به حقیقت ارتباط میان خالق و مخلوق آگاه سازد. علاوه بر این، به‎واسطه این برهان می‌توان نظریه هرم هستی یا مخروط وجود را که سازگار با رویکرد وحدت وجود در فلسفه است ارائه نمود. ایشان با بهره‎گیری از روش جدول ارزشی که یکی از مباحث مهم در منطق جدید است، تلاش می‌کند تا به نتیجه روشن و یقینی‌ای در برهان صدیقین دست پیدا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/8 همان، ص8]</ref>.


مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‌شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‌کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‌نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‌ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‌تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‌شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‌کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] با مهارتی بی‌نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‌ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‌تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.


نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‌شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‌کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‌خواهند بگویند.
نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‌شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‌کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‌خواهند بگویند.
خط ۵۹: خط ۵۹:
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‌کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‌رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‌گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‌دهید و حالت استی پیدا می‌کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است این‎ها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا می‌کند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار می‌رود و شما هست را به‎طور مستقل در نظر می‌گیرید آن‎هم به‎صورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار می‌دهید و حالت استی پیدا می‌کند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آن‎ها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها).


در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره می‌کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‌کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‌پردازد.
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره می‌کند و معنای رابطه در هستی‎ها را تشریح می‌کند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع می‌پردازد.


کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‌شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‌گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‌کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>.
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر می‌شود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که می‌گوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمی‌کند و محلول حقیقی آن‎چنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش