۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه کتاب، مؤلف پیرامون موقعیت علم کلام در طبقات علوم، تعریف علم کلام و بیان منظور از اصول دین و ارکان اصول دین، روش استدلال در علم کلام، تاریخ علم کلام، وجه تسمیه علم کلام، مقاصد علم کلام سخن به میان آورده است. از نظر ایشان مقاصد علم کلام به شش قسم تقسیم | در مقدمه کتاب، مؤلف پیرامون موقعیت علم کلام در طبقات علوم، تعریف علم کلام و بیان منظور از اصول دین و ارکان اصول دین، روش استدلال در علم کلام، تاریخ علم کلام، وجه تسمیه علم کلام، مقاصد علم کلام سخن به میان آورده است. از نظر ایشان مقاصد علم کلام به شش قسم تقسیم میشود که بر همین منوال کتاب خویش را به شش بخش کلی تقسیم میکند: | ||
# امور عامه: یعنی معانی و صفات کلیهای که عارض بر وجود بما هو وجود است، مانند: بحث علیت و معلولیت، بهخلاف بحث از حرکت و سکون که اخصاص به جسم و موجود طبیعی دارد؛ | # امور عامه: یعنی معانی و صفات کلیهای که عارض بر وجود بما هو وجود است، مانند: بحث علیت و معلولیت، بهخلاف بحث از حرکت و سکون که اخصاص به جسم و موجود طبیعی دارد؛ | ||
# مباحث جوهر و عرض؛ | # مباحث جوهر و عرض؛ | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# بحث امامت؛ | # بحث امامت؛ | ||
# بحث معاد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16</ref>. | # بحث معاد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16</ref>. | ||
بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان میدارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر | بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان میدارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر میشود. | ||
حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که بهتفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، بهنحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتیکه دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده | حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که بهتفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، بهنحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتیکه دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده میشود. | ||
موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره میکند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یکبهیک مطرح میکند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیدهای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیتدهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است. | موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره میکند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یکبهیک مطرح میکند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیدهای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیتدهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ادله اثبات نبوت عامه، موضوع بخش دوم کتاب است که نگارنده ابتدا با روش و منطق حکمایی چون خواجه طوسی به تنقیح بحث پرداخته و سپس از طریق منطق وحی و آیات قرآنی و روایات معصومین این موضوع را تفصیل داده است. | ادله اثبات نبوت عامه، موضوع بخش دوم کتاب است که نگارنده ابتدا با روش و منطق حکمایی چون خواجه طوسی به تنقیح بحث پرداخته و سپس از طریق منطق وحی و آیات قرآنی و روایات معصومین این موضوع را تفصیل داده است. | ||
بخش سوم کتاب در باب حقیقت نبوت و راه شناخت پیامبر است که در این راستا به تعریف و خصوصیات نبی و مبحث معجزه و ویژگیهای آن اشاره | بخش سوم کتاب در باب حقیقت نبوت و راه شناخت پیامبر است که در این راستا به تعریف و خصوصیات نبی و مبحث معجزه و ویژگیهای آن اشاره میشود. | ||
شرایط نبوت که مهمترین آن عصمت از خطا و لغزش است، موضوع بخش چهارم است که بهتفصیل به آن پرداخته شده است. | شرایط نبوت که مهمترین آن عصمت از خطا و لغزش است، موضوع بخش چهارم است که بهتفصیل به آن پرداخته شده است. |
ویرایش