سفرنامه منظوم حج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۳۶: خط ۳۶:
# منظومه حاضر اثری از یک زن فرهیخته است. دانایان آگاهند که آثاری از این دست که تراوش فکری ذهن و قلم زنان مسلمان ایرانی باشد، در ادبیات ما اندک باقی مانده است. بنابراین در دسترس بودن یک متن کامل از آن دوره در میان ادبیات زنانه ما بسیار باارزش خواهد بود.
# منظومه حاضر اثری از یک زن فرهیخته است. دانایان آگاهند که آثاری از این دست که تراوش فکری ذهن و قلم زنان مسلمان ایرانی باشد، در ادبیات ما اندک باقی مانده است. بنابراین در دسترس بودن یک متن کامل از آن دوره در میان ادبیات زنانه ما بسیار باارزش خواهد بود.
# سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامه‌ها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاه‌های خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیم‎نگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگی‎های آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشه‌ای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است.
# سفرنامه حاضر، طبق معمول سفرنامه‌ها، یک اثر جغرافیایی است؛ زیرا نویسنده بخش مهمی از گزارش خود را به شرح و وصف توقفگاه‌های خود از شهر و روستا اختصاص داده و با نیم‎نگاهی به هریک، به شرح برخی از ویژگی‎های آن پرداخته است و در همین راستا در هر مرحله از سفر، نقشه‌ای فراهم شده و همراه آن چاپ شده است.
# این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آن‎هم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربه‎فرد است و اشعار سروده‎شده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آن‎گونه که عموم فارسی‌دانان به‎آسانی می‎توانند از پوسته الفاظ عبور کرده، محتوای آن را در آغوش گیرند. این روانی به‌هیچ‎وجه سطح اشعار را پایین نیاورده و وزانت و سنگینی آنها درهرحال حفظ شده است. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها چنین امری به‎راحتی قابل پذیرش است.
# این اثر یک متن ادبی منظوم است و در تاریخ ادبیات فارسی، آن‎هم با توجه به موضوع و محتوای آن، اثری بکر و بدیع و بسا منحصربه‎فرد است و اشعار سروده‎شده آن بسیار روان، آرام و بدون اغلاق و درشتی و زمختی است؛ آن‎گونه که عموم فارسی‌دانان به‎آسانی می‌توانند از پوسته الفاظ عبور کرده، محتوای آن را در آغوش گیرند. این روانی به‌هیچ‎وجه سطح اشعار را پایین نیاورده و وزانت و سنگینی آنها درهرحال حفظ شده است. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها چنین امری به‎راحتی قابل پذیرش است.
# یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج می‎زند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که می‌رود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را به‎طور کامل به‎سوی خود جذب می‌کند؛ به دیگر سخن، هیچ‎گونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند می‌دهد.
# یک نکته مهم، صداقت و و خلوصی است که در این اشعار موج می‎زند. حس و عشق پاک نویسنده به راهی که می‌رود و مقصدی که دارد، چنان جدی و از سر خلوص است که خواننده را به‎طور کامل به‎سوی خود جذب می‌کند؛ به دیگر سخن، هیچ‎گونه تصنعی در اشعار نبوده و نوعی روح عرفانی در آن دمیده شده و دل خواننده را به دل سراینده پیوند می‌دهد.
# سراینده، خود به‎طور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور می‌شود که در حال حرکت به‎سوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و می‌داند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواری‎ها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه می‌رسد، گویی به تمام آرزو‎های خود دست یافته است. وی در لحظه‎لحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز می‌کند. زمانی که در برابر کعبه قرار می‎گیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخش‎های این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و به‎جز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع می‎نشیند و به‎طور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان می‌کند. نگارنده محترم وقتی به شام می‌رسد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا می‌افتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااین‎همه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه ‎یک - ‎شش</ref>.
# سراینده، خود به‎طور کامل تحث تأثیر این سفر معنوی و روحانی بوده و احساس خود را در حد توان در اشعارش بازتاب داده است. او بارها یادآور می‌شود که در حال حرکت به‎سوی خانه حق است. بنابراین سفرش یک سفر عرفانی و معنوی است و می‌داند و آگاه است که باید در این سفر همه دشواری‎ها را تحمل کند. درست زمانی که به مدینه و سپس به مکه می‌رسد، گویی به تمام آرزو‎های خود دست یافته است. وی در لحظه‎لحظه حضورش در حرمین شریفین، آنی از بازگو کردن احساسات پاک خود خودداری نکرده و سفره دلش را در برابر درگاه خدا و رسول باز می‌کند. زمانی که در برابر کعبه قرار می‎گیرد، با تمام وجود به وصف آنچه بر وی گذشته پرداخته است، که این بخش یکی از زیباترین بخش‎های این مثنوی است. نکته دیگر وصف آثاری است که که به چشم خویش دیده است. وی در ابتدا به مدینه مشرف گشته و به‎جز وصف حرم نبوی، به وصف بقیع می‎نشیند و به‎طور دقیق آنچه را در آنجا دیده، بیان می‌کند. نگارنده محترم وقتی به شام می‌رسد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود؛ زیرا به یاد اسیران کربلا می‌افتد و اینکه آنان را از همین دروازه، وارد شام کردند. بااین‎همه، حس او در این سفر بیش از هر چیز یک حس عرفانی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه ‎یک - ‎شش</ref>.


سراینده در بخش مهمی از اشعار خویش به پرسش‎هایی از قبیل اینکه، یک کاروان حج در دوره صفوی برای رسیدن به مقصد چه اقداماتی انجام می‌داد؟ کدام مسیر برای طی طریق انتخاب می‌شد؟ چه مشکلاتی بر سر راهش بود؟ در هر منزل چه مقدار برای توقف منتظر می‎ماند؟ و... پاسخ داده است. او درباره مسیری که از اصفهان تا اردوباد و از آنجا به سمت حلب و دمشق و سپس مدینه و مکه طی کرده، با دقت اطلاعاتی را در اختیار گذاشته است. این اطلاعات را می‎توان در نقشه‌های ضمیمه کتاب که در لابه‎لای صفحات درج شده است، ملاحظه کرد. وی درباره غالب شهر‎ها آگاهی‎هایی به دست می‌دهد. گاه از آب و هوا و باد، گاه از میوه و محصولات، گاه از پرندگان و چشمه‌ها و سبزه‎زار‎ها یاد می‌کند، که لطافت طبع او را از این قبیل اشعار به‎راحتی می‎توان شناخت. او تعمد دارد تا اسامی هر شهر و روستایی را که از آن عبور می‌کند، به دست دهد. این کار بسا در ایران آسان باشد، اما همین رویه را در عثمانی و جزیرةالعرب ادامه می‌دهد. وی درباره کاروان حج ایرانیان و اینکه این کاروان تحث نظارت «عجم آقاسی» بوده تفصیلاتی را آورده است. این فرد در انتهای کاروان می‎مانده و مراقب بوده است تا آسیبی به زائران نرسد. کاروان یادشده در مسیر عبور عثمانی، گرفتار دشواری‎هایی می‌شود<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج - ‎شش</ref>.
سراینده در بخش مهمی از اشعار خویش به پرسش‎هایی از قبیل اینکه، یک کاروان حج در دوره صفوی برای رسیدن به مقصد چه اقداماتی انجام می‌داد؟ کدام مسیر برای طی طریق انتخاب می‌شد؟ چه مشکلاتی بر سر راهش بود؟ در هر منزل چه مقدار برای توقف منتظر می‎ماند؟ و... پاسخ داده است. او درباره مسیری که از اصفهان تا اردوباد و از آنجا به سمت حلب و دمشق و سپس مدینه و مکه طی کرده، با دقت اطلاعاتی را در اختیار گذاشته است. این اطلاعات را می‌توان در نقشه‌های ضمیمه کتاب که در لابه‎لای صفحات درج شده است، ملاحظه کرد. وی درباره غالب شهر‎ها آگاهی‎هایی به دست می‌دهد. گاه از آب و هوا و باد، گاه از میوه و محصولات، گاه از پرندگان و چشمه‌ها و سبزه‎زار‎ها یاد می‌کند، که لطافت طبع او را از این قبیل اشعار به‎راحتی می‌توان شناخت. او تعمد دارد تا اسامی هر شهر و روستایی را که از آن عبور می‌کند، به دست دهد. این کار بسا در ایران آسان باشد، اما همین رویه را در عثمانی و جزیرةالعرب ادامه می‌دهد. وی درباره کاروان حج ایرانیان و اینکه این کاروان تحث نظارت «عجم آقاسی» بوده تفصیلاتی را آورده است. این فرد در انتهای کاروان می‎مانده و مراقب بوده است تا آسیبی به زائران نرسد. کاروان یادشده در مسیر عبور عثمانی، گرفتار دشواری‎هایی می‌شود<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج - ‎شش</ref>.


بانوی اصفهانی در سفر خود به‎سوی بیت‎الله از شهرهای بسیاری گذر کرده، لکن به دلیل علاقه‎مندی بسیار به موطن خود، همواره از اصفهان یاد کرده است. زمانی که به حلب می‌رسد، این شهر را در آبادانی شبیه اصفهان می‎بیند و به همین دلیل، به یاد اصفهان اشکش جاری می‌شود. وی در مدینه منوره نیز عشق و علاقه خویش را به اهل‎بیت(ع) نشان داده و از این که می‎بیند در آستان امامان(ع)، بوریا پهن است، سخت آشفته‎خاطر می‎گردد. وی در همان جا از نسیم می‌خواهد تا شاه ایران را از این وضع آگاه کند و از او بخواهد تا فرش‎های عالی برای این آستان ارسال کند.
بانوی اصفهانی در سفر خود به‎سوی بیت‎الله از شهرهای بسیاری گذر کرده، لکن به دلیل علاقه‎مندی بسیار به موطن خود، همواره از اصفهان یاد کرده است. زمانی که به حلب می‌رسد، این شهر را در آبادانی شبیه اصفهان می‎بیند و به همین دلیل، به یاد اصفهان اشکش جاری می‌شود. وی در مدینه منوره نیز عشق و علاقه خویش را به اهل‎بیت(ع) نشان داده و از این که می‎بیند در آستان امامان(ع)، بوریا پهن است، سخت آشفته‎خاطر می‎گردد. وی در همان جا از نسیم می‌خواهد تا شاه ایران را از این وضع آگاه کند و از او بخواهد تا فرش‎های عالی برای این آستان ارسال کند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش