دیوان الهی قمشه‌ای: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۵۰: خط ۵۰:
اشعار وی، گیرایی و انسجام خاصی دارد؛ تناسب و وحدت بین اشعار و همچنین محور عمودی که بر بیشتر اشعارش حکم‎فرماست، خواننده را از پریشانی حاصل از ابیات پراکنده‎ بیرون‎ می‎آورد<ref>ر.ک: همان</ref>.
اشعار وی، گیرایی و انسجام خاصی دارد؛ تناسب و وحدت بین اشعار و همچنین محور عمودی که بر بیشتر اشعارش حکم‎فرماست، خواننده را از پریشانی حاصل از ابیات پراکنده‎ بیرون‎ می‎آورد<ref>ر.ک: همان</ref>.


اگر «نغمه عشاق» را به سه بخش: الف)- توضیحات راه‎ عشق‎، حالات درونی‎ عشاق و حتی خود شاعر در راه سیر و سلوک، ب)- مواعظ و پندهایی به عوام، خفتگان و یا آغازکنندگان راه‎ سلوک، ج)- توضیحات معشوق، جلوه‌های محبوب و تجلی حق، تقسیم کنیم، متوجه‎ می‎شویم‎ که‎ نسبت اشعار توصیفات راه عشق و حالات عشاق (قسمت الف)، به دیگر قسمت‎ها بیشتر است و پس از آن قسمت‎ «ب» ‎‎قرار‎ دارد. گاهی نیز به اشعاری برمی‎خوریم که ادغامی از این سه بخش‎ است‎<ref>ر.ک: همان</ref>.
اگر «نغمه عشاق» را به سه بخش: الف)- توضیحات راه‎ عشق‎، حالات درونی‎ عشاق و حتی خود شاعر در راه سیر و سلوک، ب)- مواعظ و پندهایی به عوام، خفتگان و یا آغازکنندگان راه‎ سلوک، ج)- توضیحات معشوق، جلوه‌های محبوب و تجلی حق، تقسیم کنیم، متوجه‎ می‌شویم‎ که‎ نسبت اشعار توصیفات راه عشق و حالات عشاق (قسمت الف)، به دیگر قسمت‎ها بیشتر است و پس از آن قسمت‎ «ب» ‎‎قرار‎ دارد. گاهی نیز به اشعاری برمی‎خوریم که ادغامی از این سه بخش‎ است‎<ref>ر.ک: همان</ref>.


به‎عنوان مثال، نمونه‌ای از اشعار استاد در زمینه وصف حالات عشاق، راه عشق و جذبات آن به قرار زیر است:
به‎عنوان مثال، نمونه‌ای از اشعار استاد در زمینه وصف حالات عشاق، راه عشق و جذبات آن به قرار زیر است:
خط ۵۷: خط ۵۷:
نمونه‌ای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر می‎‎باشد:{{شعر}}{{ب|''بشکن‎ این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}}{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه‎ با‎ حریف‎ قدر زن ای دل''}}{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه‎ مهر و مه را به در زن ای دل''}}{{ب|''از صفای انفاس روح‎بخشت ''|2='' طعنه بر نسیم سحر زن ای دل''}}{{پایان شعر}} ‎<ref>ر.ک: همان</ref>.
نمونه‌ای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر می‎‎باشد:{{شعر}}{{ب|''بشکن‎ این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}}{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه‎ با‎ حریف‎ قدر زن ای دل''}}{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه‎ مهر و مه را به در زن ای دل''}}{{ب|''از صفای انفاس روح‎بخشت ''|2='' طعنه بر نسیم سحر زن ای دل''}}{{پایان شعر}} ‎<ref>ر.ک: همان</ref>.


در اشعار برخی از شاعران، دیده می‎شود که به مدد الفاظ و کلمات‎ و به‎‎صورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگی‎های محبوب را داشته و ویژگی‎های محبوب را که‎ بیشتر‎ ظاهری‎ است، بیان می‎کنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمی‌گویند؛ درحالی‎که‎ با‎ توجه‎ به غزل زیر، [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب‎ که‎ بدان امید داشته است، نیز سخن می‌گوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت‎ چیزی‎ نیست‎ جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس:{{شعر}}{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم‎ خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}}{{ب|''دیده‌ام دوش به خوابش چه‎ مبارک‎‎خوابی''|2=''زده‌ام فال به وصلش چه مبارک‎فالی است''}}{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ‎ از‎ محنت دوران فراق اجمالی است''}}{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای‎ خواجه‎ در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>.
در اشعار برخی از شاعران، دیده می‌شود که به مدد الفاظ و کلمات‎ و به‎‎صورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگی‎های محبوب را داشته و ویژگی‎های محبوب را که‎ بیشتر‎ ظاهری‎ است، بیان می‎کنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمی‌گویند؛ درحالی‎که‎ با‎ توجه‎ به غزل زیر، [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب‎ که‎ بدان امید داشته است، نیز سخن می‌گوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت‎ چیزی‎ نیست‎ جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس:{{شعر}}{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم‎ خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}}{{ب|''دیده‌ام دوش به خوابش چه‎ مبارک‎‎خوابی''|2=''زده‌ام فال به وصلش چه مبارک‎فالی است''}}{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ‎ از‎ محنت دوران فراق اجمالی است''}}{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای‎ خواجه‎ در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>.


از جمله ویژگی‎های دیوان الهی قمشه‌ای، این است که اشعار آن، شباهت‎های زیادی با سروده‌های میرزا حبیب‎الله خراسانی دارد که از شاعران و عارفان بزرگ عصر خویش بوده و مدت‎ها پیش از [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، می‎زیسته است؛ به‎گونه‌ای که برخی معتقدند، برخی ابیات [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، تلخیصی از اشعار میرزا حبیب است؛ به‎عنوان مثال، شعر زیر از میرزا حبیب:
از جمله ویژگی‎های دیوان الهی قمشه‌ای، این است که اشعار آن، شباهت‎های زیادی با سروده‌های میرزا حبیب‎الله خراسانی دارد که از شاعران و عارفان بزرگ عصر خویش بوده و مدت‎ها پیش از [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، می‎زیسته است؛ به‎گونه‌ای که برخی معتقدند، برخی ابیات [[الهی قمشه‌ای، مهدی|الهی قمشه‌ای]]، تلخیصی از اشعار میرزا حبیب است؛ به‎عنوان مثال، شعر زیر از میرزا حبیب:
خط ۸۹: خط ۸۹:
{{شعر}}{{ب|''شهد عشقی چشیده‌ام که‎ مپرس ''|2=''وصف‎ یاری شنیده‌ام‎ که‎ مپرس''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''شهد عشقی چشیده‌ام که‎ مپرس ''|2=''وصف‎ یاری شنیده‌ام‎ که‎ مپرس''}}{{پایان شعر}}


اختلاف نظر حافظ و الهی در این غزل به همین جا ختم نمی‎شود؛ زیرا‎ حافظ‎ خود را غریب راه عشقی می‌داند‎ که‎ در این‎ وادی‎ به‎ مقامی رسیده است:
اختلاف نظر حافظ و الهی در این غزل به همین جا ختم نمی‌شود؛ زیرا‎ حافظ‎ خود را غریب راه عشقی می‌داند‎ که‎ در این‎ وادی‎ به‎ مقامی رسیده است:
{{شعر}}{{ب|''همچو‎ حافظ غریب در ره عشق''|2=''به مقامی رسیده‌ام که مپرس''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''همچو‎ حافظ غریب در ره عشق''|2=''به مقامی رسیده‌ام که مپرس''}}{{پایان شعر}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش