تفسير الجيلاني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۵۵: خط ۵۵:
پس از آن اسامی شیوخ و کسانی که [[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر]] از آنها استماع حدیث کرده، ذکر شده است. همچنین به اسامی آثارش اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/21 ر.ک: همان، ص22-21]</ref>‎.  
پس از آن اسامی شیوخ و کسانی که [[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر]] از آنها استماع حدیث کرده، ذکر شده است. همچنین به اسامی آثارش اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/21 ر.ک: همان، ص22-21]</ref>‎.  


محقق سپس به ذکر شرح حال خود پرداخته است. او در بخشی از این شرح حال به تحقیقاتش در زمینه کتب [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] در سال 1977 در مدینه و دیگر شهرها تا سال 2020م، اشاره کرده است و پس از آن نیز تا زمان انتشار کتاب تمامی اوقاتش را به بحث و تحقیق درباره کتب [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] اختصاص داده است. او تصریح کرده که از پنجاه کتابخانه رسمی و ده‎ها کتابخانه در بیش از بیست کشور دیدن کرده است و برخی از این کشورها را بیش از بیست بار دیده است. تا اینکه به 17 کتاب و شش رساله و همچنین تفسیر حاضر دست یافته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/23 ر.ک: همان، ص24-23]</ref>‎. در ادامه به شش نسخه خطی از کتاب اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/25 ر.ک: همان، ص26-25]</ref>‎.
محقق سپس به ذکر شرح حال خود پرداخته است. او در بخشی از این شرح حال به تحقیقاتش در زمینه کتب [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] در سال 1977 در مدینه و دیگر شهرها تا سال 2020م، اشاره کرده است و پس از آن نیز تا زمان انتشار کتاب تمامی اوقاتش را به بحث و تحقیق درباره کتب [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] اختصاص داده است. او تصریح کرده که از پنجاه کتابخانه رسمی و ده‌ها کتابخانه در بیش از بیست کشور دیدن کرده است و برخی از این کشورها را بیش از بیست بار دیده است. تا اینکه به 17 کتاب و شش رساله و همچنین تفسیر حاضر دست یافته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/23 ر.ک: همان، ص24-23]</ref>‎. در ادامه به شش نسخه خطی از کتاب اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/25 ر.ک: همان، ص26-25]</ref>‎.


محقق کتاب معتقد است که آثار [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] از این جهت نزد اهل علم و محققین اهمیت دارد که حاوی تصوف حقیقی پاکیزه پیرو کتاب و سنت است. شیخ در تصوفش هیچ‎گاه از شیوه کتاب و سنت خارج نشد؛ لذا جمهور علما هرگاه به گفتار او استشهاد می‌کنند بر صلاح و سلامت روش او اجماع دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>‎.
محقق کتاب معتقد است که آثار [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] از این جهت نزد اهل علم و محققین اهمیت دارد که حاوی تصوف حقیقی پاکیزه پیرو کتاب و سنت است. شیخ در تصوفش هیچ‎گاه از شیوه کتاب و سنت خارج نشد؛ لذا جمهور علما هرگاه به گفتار او استشهاد می‌کنند بر صلاح و سلامت روش او اجماع دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>‎.
خط ۶۵: خط ۶۵:
محقق در انتهای مقدمه به ترجمه این اثر به زبان ترکی، اردو، انگلیسی و آلمانی و تصمیم به ترجمه آن به دیگر زبان‎های زنده دنیا اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/30 ر.ک: همان]</ref>‎.
محقق در انتهای مقدمه به ترجمه این اثر به زبان ترکی، اردو، انگلیسی و آلمانی و تصمیم به ترجمه آن به دیگر زبان‎های زنده دنیا اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/30 ر.ک: همان]</ref>‎.


علاّمه‎ طباطبایی‎ در‎ مقدّمه تفسیر خـود، ضـمن انـتقاد از شیوه‎های تفسیری گروه‎های مختلف‎ مفسّران - که در عین کـوتاهی، بـسیار جامع و آموزنده است - نظری نیز به تفاسیر صوفیّه انداخته و آنان را به‎ دلیل‎ اقدام‎ کردن به تأویل‎های ذوقی و شاعرانه بـی‎بنیاد و غـیر منطقی و بـی‌اعتنایی به ظواهر آیات‎، مورد‎ انتقاد قرار داده و درعین‎حال اعتراف کـرده است که: «طبق روایات معصومین، برای قرآن ظاهری‎ و باطنی‎ و برای‎ باطن آن هم باطنی (تا هفت یا هفتاد مـرتبه) وجـود دارد»، ولی‎ نباید‎ فراموش‎ شود که ایشان ظاهر و باطن، هر دو را، معتبر می‌دانستند و هـمان ‎طور کـه به تأویل‎ آن‎ اهمیّت‎ می‌دادند، ظاهر آن را هم مستلزم توجّه کامل می‌دانستند. شیوه معمول در تفاسیر عرفانی‎، بـدین‎گونه‎ اسـت کـه در آنها آیات و کلمات قرآنی، از طریق تداعی‎ها و پیوندهای دور و خیالی‎ با‎ روحیّات‎ و عواطف و عـوالم مـعنوی مـفسّر، به مجال مناسبی برای ظهور دل‎آگاهی‎ها و دل‎مشغولی‎های صوفیانه و پندارها و خیال‎پردازی‎های‎ شاعرانه‎ وی تبدیل می‌شوند؛ بـدین مـعنی کـه مفسّرِ صوفی‎مشرب، به مجرّد ملاحظه کلمه یا‎ تعبیر‎ و حتّی‎ حرفی مرتبط با علایق و احـوال قـلبی خود، ظاهر کلمات و مدلول واقعی آیه را به فراموشی‎ می‌سپارد‎ و از تخیّلات و ذهنیّات خود، بـه بـهانه کـمترین ارتباطی با صورت یا معنی‎ کلمات‎ و عبارات‎ قرآنی، به‎عنوان تفسیر یا تأویل آیـه داد سـخن می‌دهد؛ اگرچه بی‌ارتباط با ظاهر کلام‎ و حتّی‎ مخالف‎ آن باشد. همین امر سبب مـی‌شود کـه بـرداشت‎ها و نکات عرفانی در تفسیرهای‎ صوفیانه‎، بسیار غلیظ، برجسته و مبالغه‎آمیز به نظر آیند و این تفاسیر بیش از آنـکه بـه کتابی در تفسیر‎ قرآن‎ شباهت داشته باشند، به‎صورت آثار تعلیمی و ترویجی عـرفانی درآیـند. طـبیعی است‎ که‎ در این‎گونه تفاسیر، توجّه و اهتمام مفسّر غالباً ً به‎ آیات‎، عبارات و کلماتی معطوف می‌شود کـه از ظـرفیّت‎ و قـابلیّت‎ لازم برای تأویل به معانی مطلوب و دلخواه وی برخوردار باشند و زمینه کافی را‎ برای‎ تـداعی‎های دور و دراز و ایـجاد پیوندهای‎ ظریف‎ و باریک‎بین ظاهر‎ الفاظ‎ و معانی‎ باطنی مورد ادّعای مفسّر فراهم آورند‎. تمایل‎ به آیات و کـلماتی ایـن‎گونه که بتواند محمل ذوق‎آزمایی‎های شاعرانه و هنرنمایی‎های زبانی و بلندپروازی‎های‎ صوفیانه‎ باشد، عرصه تـفاسیر صـوفیانه را برای‎ بسیاری از آیات از‎ جمله‎ آیات احکام، کـه در دلالت‎ بـر‎ مدلول یا مدلول‎های خود صریح و غیر قابل تـأویلند، تـنگ می‌کند و حقِّ تفسیر این قبیل‎ آیات‎، در این نوع تفاسیر ادا‎ نمی‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1781/100 ر.ک: مشتاق‎مهر، رحمان، ص101-100]</ref>‎.‎
علاّمه‎ طباطبایی‎ در‎ مقدّمه تفسیر خـود، ضـمن انـتقاد از شیوه‌های تفسیری گروه‌های مختلف‎ مفسّران - که در عین کـوتاهی، بـسیار جامع و آموزنده است - نظری نیز به تفاسیر صوفیّه انداخته و آنان را به‎ دلیل‎ اقدام‎ کردن به تأویل‎های ذوقی و شاعرانه بـی‎بنیاد و غـیر منطقی و بـی‌اعتنایی به ظواهر آیات‎، مورد‎ انتقاد قرار داده و درعین‎حال اعتراف کـرده است که: «طبق روایات معصومین، برای قرآن ظاهری‎ و باطنی‎ و برای‎ باطن آن هم باطنی (تا هفت یا هفتاد مـرتبه) وجـود دارد»، ولی‎ نباید‎ فراموش‎ شود که ایشان ظاهر و باطن، هر دو را، معتبر می‌دانستند و هـمان ‎طور کـه به تأویل‎ آن‎ اهمیّت‎ می‌دادند، ظاهر آن را هم مستلزم توجّه کامل می‌دانستند. شیوه معمول در تفاسیر عرفانی‎، بـدین‎گونه‎ اسـت کـه در آنها آیات و کلمات قرآنی، از طریق تداعی‎ها و پیوندهای دور و خیالی‎ با‎ روحیّات‎ و عواطف و عـوالم مـعنوی مـفسّر، به مجال مناسبی برای ظهور دل‎آگاهی‎ها و دل‎مشغولی‎های صوفیانه و پندارها و خیال‎پردازی‎های‎ شاعرانه‎ وی تبدیل می‌شوند؛ بـدین مـعنی کـه مفسّرِ صوفی‎مشرب، به مجرّد ملاحظه کلمه یا‎ تعبیر‎ و حتّی‎ حرفی مرتبط با علایق و احـوال قـلبی خود، ظاهر کلمات و مدلول واقعی آیه را به فراموشی‎ می‌سپارد‎ و از تخیّلات و ذهنیّات خود، بـه بـهانه کـمترین ارتباطی با صورت یا معنی‎ کلمات‎ و عبارات‎ قرآنی، به‎عنوان تفسیر یا تأویل آیـه داد سـخن می‌دهد؛ اگرچه بی‌ارتباط با ظاهر کلام‎ و حتّی‎ مخالف‎ آن باشد. همین امر سبب مـی‌شود کـه بـرداشت‎ها و نکات عرفانی در تفسیرهای‎ صوفیانه‎، بسیار غلیظ، برجسته و مبالغه‎آمیز به نظر آیند و این تفاسیر بیش از آنـکه بـه کتابی در تفسیر‎ قرآن‎ شباهت داشته باشند، به‎صورت آثار تعلیمی و ترویجی عـرفانی درآیـند. طـبیعی است‎ که‎ در این‎گونه تفاسیر، توجّه و اهتمام مفسّر غالباً ً به‎ آیات‎، عبارات و کلماتی معطوف می‌شود کـه از ظـرفیّت‎ و قـابلیّت‎ لازم برای تأویل به معانی مطلوب و دلخواه وی برخوردار باشند و زمینه کافی را‎ برای‎ تـداعی‎های دور و دراز و ایـجاد پیوندهای‎ ظریف‎ و باریک‎بین ظاهر‎ الفاظ‎ و معانی‎ باطنی مورد ادّعای مفسّر فراهم آورند‎. تمایل‎ به آیات و کـلماتی ایـن‎گونه که بتواند محمل ذوق‎آزمایی‎های شاعرانه و هنرنمایی‎های زبانی و بلندپروازی‎های‎ صوفیانه‎ باشد، عرصه تـفاسیر صـوفیانه را برای‎ بسیاری از آیات از‎ جمله‎ آیات احکام، کـه در دلالت‎ بـر‎ مدلول یا مدلول‎های خود صریح و غیر قابل تـأویلند، تـنگ می‌کند و حقِّ تفسیر این قبیل‎ آیات‎، در این نوع تفاسیر ادا‎ نمی‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1781/100 ر.ک: مشتاق‎مهر، رحمان، ص101-100]</ref>‎.‎


[[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر]] در تفسیر '''و أقام الصلوة''' (بقره: 177) که به معنای برپاداشتن نماز است، چنین می‌نویسد: یعنی دوام میل و توجه به جمیع اعضا و جوارح به‎سوی خدای تعالی در همه اوقات، به‎ویژه در اوقاتی که در آن توجه واجب است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/153 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص153]</ref>‎.‎
[[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر]] در تفسیر '''و أقام الصلوة''' (بقره: 177) که به معنای برپاداشتن نماز است، چنین می‌نویسد: یعنی دوام میل و توجه به جمیع اعضا و جوارح به‎سوی خدای تعالی در همه اوقات، به‎ویژه در اوقاتی که در آن توجه واجب است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/153 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص153]</ref>‎.‎
خط ۷۱: خط ۷۱:
یا در تفسیر آیه 67 سوره نساء که در آن اجر مجاهدین در راه خدا تعبیر به «اجر عظیم» شده را با تفاسیر عرفانی و ذوقی به فوز به مرتبه کشف و شهود تفسیر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/410 ر.ک: همان، ص410]</ref>‎.‎ یا در آیه 69 همین سوره «نبیین» و «صدیقین» را کسانی می‌داند که به مقام کشف و شهود و مشاهده رسیده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص411 </ref>‎.‎
یا در تفسیر آیه 67 سوره نساء که در آن اجر مجاهدین در راه خدا تعبیر به «اجر عظیم» شده را با تفاسیر عرفانی و ذوقی به فوز به مرتبه کشف و شهود تفسیر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21760/1/410 ر.ک: همان، ص410]</ref>‎.‎ یا در آیه 69 همین سوره «نبیین» و «صدیقین» را کسانی می‌داند که به مقام کشف و شهود و مشاهده رسیده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص411 </ref>‎.‎
   
   
در خاتمه سوره شعراء نیز توصیه به انقطا از مصاحبت با مردم و عزلت‎گزینی در کوه و بیشه‎ها می‌کند: بر توست ای سالک مراقب اعتدال احوال و اخلاق و اعمال و جمیع شئون و احوال متعلق به دو عالم دنیا و آخرت، که ذوق و وجدان خود را در همه احوال بازگردانی و حق تفکر و اندیشه را در آن به‎جای آوری تا به مبدأ و منشأ آن دست یابی؛ سپس در صدور آن تفکر کنی که به مقتضای اعتدال و قسط الهی صادر شده است یا مطابق با هوای نفسانی که از جنود نفس اماره برخاسته از اغوا و وسوسه شیطان است؟ اگر آن را به مقتضای قسط الهی و عدل طبیعی بیابی، پس خوشا به حالت و اگر آن را به مقتضای هوای نفس بیابی، بر تو لازم است که آن را درمان کنی و با ریاضاتی که ریشه آرزوها را می‌کند، به اصلاح و اعتدالش بپردازی... و از صحبت با مردم بپرهیزی و در بین کوه‎ها و بیشه‎ها عزلت گزینی و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22183/1/106 ر.ک: همان، ج4، ص107-106]</ref>‎.‎ توصیه به عزلت و خلوت‎گزینی در خاتمه سوره مزمل نیز توصیه شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22185/1/212 ر.ک: همان، ج6، ص212]</ref>‎.‎
در خاتمه سوره شعراء نیز توصیه به انقطا از مصاحبت با مردم و عزلت‎گزینی در کوه و بیشه‌ها می‌کند: بر توست ای سالک مراقب اعتدال احوال و اخلاق و اعمال و جمیع شئون و احوال متعلق به دو عالم دنیا و آخرت، که ذوق و وجدان خود را در همه احوال بازگردانی و حق تفکر و اندیشه را در آن به‎جای آوری تا به مبدأ و منشأ آن دست یابی؛ سپس در صدور آن تفکر کنی که به مقتضای اعتدال و قسط الهی صادر شده است یا مطابق با هوای نفسانی که از جنود نفس اماره برخاسته از اغوا و وسوسه شیطان است؟ اگر آن را به مقتضای قسط الهی و عدل طبیعی بیابی، پس خوشا به حالت و اگر آن را به مقتضای هوای نفس بیابی، بر تو لازم است که آن را درمان کنی و با ریاضاتی که ریشه آرزوها را می‌کند، به اصلاح و اعتدالش بپردازی... و از صحبت با مردم بپرهیزی و در بین کوه‌ها و بیشه‌ها عزلت گزینی و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22183/1/106 ر.ک: همان، ج4، ص107-106]</ref>‎.‎ توصیه به عزلت و خلوت‎گزینی در خاتمه سوره مزمل نیز توصیه شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22185/1/212 ر.ک: همان، ج6، ص212]</ref>‎.‎


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش