۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
ظاهراً به دلیل عدم ذکر فضایل معاویه و آوردن فضائل نسبتاً کامل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] مثل حدیث طیر و ولایت و... در کتاب حاضر است که به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع دادهاند.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref> | ظاهراً به دلیل عدم ذکر فضایل معاویه و آوردن فضائل نسبتاً کامل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] مثل حدیث طیر و ولایت و... در کتاب حاضر است که به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع دادهاند.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref> | ||
# در مقدمه کتاب، مؤلف بعد از حمد و ثنای خداوند درباره پیامبر(ص) و امت او ویژگیهای این امت در مقایسه با سایر امتها سخن | # در مقدمه کتاب، مؤلف بعد از حمد و ثنای خداوند درباره پیامبر(ص) و امت او ویژگیهای این امت در مقایسه با سایر امتها سخن میگوید و سپس به وضعیت جامعه اشاره میکند مخصوصاً به این موضوع که به احادیث خارج از صحیحین اهمیت داده نمیشد. در ادامه میگوید که جماعتی از بزرگان اهل علم در شهر از او خواستند تا کتابی بنویسد و در آن احادیث صحیحی را با شرط [[صحيح البخاري|بخاری]] و [[صحيح مسلم|مسلم]] جمع کند. سرانجام در پایان مقدمه ذکر میکند که در این کتاب، احادیثی آمده که به کمک خدا بر شرط شیخین و یا بر شرط یکی از آن دو است و نیز احادیثی را که در نظر او صحیح بوده به آن اضافه کرده است. | ||
# از مقدمه کتاب استفاده میشود که تألیف آن در سال 373ق آغاز شده است. | # از مقدمه کتاب استفاده میشود که تألیف آن در سال 373ق آغاز شده است. | ||
# 53 کتاب حدیث این اثر، خود کتابهای فقهی و اعتقادی را شامل میشود. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] معمولاً در اول هر کتاب حدیثی، به زمان شروع آن اشاره دارد. در آخر هر کتاب، به پایان آن اشاره میشود مثلاً در آخر کتاب الایمان مینویسد: «هذا آخر کتاب الایمان.» | # 53 کتاب حدیث این اثر، خود کتابهای فقهی و اعتقادی را شامل میشود. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] معمولاً در اول هر کتاب حدیثی، به زمان شروع آن اشاره دارد. در آخر هر کتاب، به پایان آن اشاره میشود مثلاً در آخر کتاب الایمان مینویسد: «هذا آخر کتاب الایمان.» | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# بعضی از احادیث از خلفای راشدین نقل میشود و به رسول اکرم(ص) نمیرسد. | # بعضی از احادیث از خلفای راشدین نقل میشود و به رسول اکرم(ص) نمیرسد. | ||
# معمولاً مقداری از ابتدای رجال حدیث بهصورت حدثنا (با تخفیف ثنا) و تعدادی از رجال انتهای سند بهصورت معنعن ذکر شده است. بهعنوانمثال حدیث 1498(جلد 3، ص420-421). | # معمولاً مقداری از ابتدای رجال حدیث بهصورت حدثنا (با تخفیف ثنا) و تعدادی از رجال انتهای سند بهصورت معنعن ذکر شده است. بهعنوانمثال حدیث 1498(جلد 3، ص420-421). | ||
# بعضی از احادیث به دیگر صحابه غیر از خلفای راشدین میرسد و از قول پیامبر(ص) بیان نمیشود که بیشتر این احادیث در کتاب التفسیر واقع شده و آنها را حدیث موقوف | # بعضی از احادیث به دیگر صحابه غیر از خلفای راشدین میرسد و از قول پیامبر(ص) بیان نمیشود که بیشتر این احادیث در کتاب التفسیر واقع شده و آنها را حدیث موقوف میگویند. | ||
# در کتاب معرفة الصحابة، امور شخصی صحابه نیز روایت شده است از جمله بابهایی با عنوان ملبوسات ابن عباس، ذکر اولاد ابن عباس و... هست. در کتاب معرفة الصحابة دو دسته روایات وجود دارد: 1. روایاتی که از قول پیامبر(ص) در فضیلت صحابی روایت شده است؛ 2. روایاتی که از دیگر امور صحابی خبر میدهد و از قول دیگر صحابه روایت شده است. | # در کتاب معرفة الصحابة، امور شخصی صحابه نیز روایت شده است از جمله بابهایی با عنوان ملبوسات ابن عباس، ذکر اولاد ابن عباس و... هست. در کتاب معرفة الصحابة دو دسته روایات وجود دارد: 1. روایاتی که از قول پیامبر(ص) در فضیلت صحابی روایت شده است؛ 2. روایاتی که از دیگر امور صحابی خبر میدهد و از قول دیگر صحابه روایت شده است. | ||
# در ابتدای احادیث، معمولاً «حدثنا» و «اخبرنا» وجود دارد که نشان دهنده سماع حدیث است. | # در ابتدای احادیث، معمولاً «حدثنا» و «اخبرنا» وجود دارد که نشان دهنده سماع حدیث است. | ||
# بعضی از احادیث با سندهای متفاوت تکرار شده است مثلاً احادیث 1 و 2 در كتاب الايمان متن یکسانی دارند و هردو به ابوهریره ختم میشوند ولی بقیه راویان در سلسله سند با هم تفاوت دارند. | # بعضی از احادیث با سندهای متفاوت تکرار شده است مثلاً احادیث 1 و 2 در كتاب الايمان متن یکسانی دارند و هردو به ابوهریره ختم میشوند ولی بقیه راویان در سلسله سند با هم تفاوت دارند. | ||
# گاهی در ذکر شرط حدیث از عبارات مشابهی استفاده شده است مثلاً در حدیث 18 بهجای ذکر «هذا حديث صحيح علی شرط مسلم و لم یخرجاه» عبارت «قد احتج مسلم بصالح بن أبی صالح السمان» به کار رفته است. | # گاهی در ذکر شرط حدیث از عبارات مشابهی استفاده شده است مثلاً در حدیث 18 بهجای ذکر «هذا حديث صحيح علی شرط مسلم و لم یخرجاه» عبارت «قد احتج مسلم بصالح بن أبی صالح السمان» به کار رفته است. | ||
# بعضی جاها حدیث صحیح الإسناد دانسته شده است و احتجاج بیان میشود مثلاً در حدیث 4 | # بعضی جاها حدیث صحیح الإسناد دانسته شده است و احتجاج بیان میشود مثلاً در حدیث 4 میگوید: «و اتفقنا جميعاً علی الإحتجاج بحديث اللیث بن سعد عن عیاش بن عباس القتبانی؛ و هذا إسناد مصری صحيح و لا يحفظ له». | ||
# گاهی احادیث مدنظر [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] با عنوان «حدیث صحیح» ذکر شده است مثلاً در حدیث 8 یا 20 و.... | # گاهی احادیث مدنظر [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] با عنوان «حدیث صحیح» ذکر شده است مثلاً در حدیث 8 یا 20 و.... | ||
# در انتهای بعضی احادیث مانند حدیث 8316 (موجود در جلد 8) هیچ نظری نسبت به آن وجود ندارد و شروط و شواهد بیان نمیشود. | # در انتهای بعضی احادیث مانند حدیث 8316 (موجود در جلد 8) هیچ نظری نسبت به آن وجود ندارد و شروط و شواهد بیان نمیشود. | ||
# در برخی جاها، حدیثی از بخاری و مسلم با اضافات آمده و گفته شده که او بر طرف حدیث اتفاق کرده است ولی در آخر بیان میشود که ادامه حدیث نیز بنا بر شرط اوست. | # در برخی جاها، حدیثی از بخاری و مسلم با اضافات آمده و گفته شده که او بر طرف حدیث اتفاق کرده است ولی در آخر بیان میشود که ادامه حدیث نیز بنا بر شرط اوست. | ||
# گاهی حدیث با کمی تفاوت نسبت به روایات بخاری و مسلم یا یکی از آن دو آمده است و بیان میشود که آنان به چه شکلی روایت کردهاند و در آخر بیان | # گاهی حدیث با کمی تفاوت نسبت به روایات بخاری و مسلم یا یکی از آن دو آمده است و بیان میشود که آنان به چه شکلی روایت کردهاند و در آخر بیان میگردد که بر شرط آنها و یا صحیح است مثل حدیث 22 در صفت مسلم و مؤمن. | ||
# گاه ذکر میشود که اصحاب حدیث در روایت فلان راوی اتفاق کردهاند ولی حدیثی را که [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] از آن راوی نقل کرده، روایت نکردهاند مثل حدیث 26. | # گاه ذکر میشود که اصحاب حدیث در روایت فلان راوی اتفاق کردهاند ولی حدیثی را که [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] از آن راوی نقل کرده، روایت نکردهاند مثل حدیث 26. | ||
# گاه احادیث با متن متفاوت ذکر میشوند که در معنا مشترکند مثلاً احادیث بابهای «تفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقه» و «لیس المؤمن بالطعان و لا اللعان و لا الفاحش و لا البذی» در کتاب الایمان. | # گاه احادیث با متن متفاوت ذکر میشوند که در معنا مشترکند مثلاً احادیث بابهای «تفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقه» و «لیس المؤمن بالطعان و لا اللعان و لا الفاحش و لا البذی» در کتاب الایمان. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
# گاه به توضیح درباره راویان و رجال حدیث پرداخته میشود مثل حدیث 65. | # گاه به توضیح درباره راویان و رجال حدیث پرداخته میشود مثل حدیث 65. | ||
# گاه برای توضیح در شخصیت یک راوی به بخش دیگری از کتاب که در آنجا توضیحات لازم داده شده، ارجاع میشود. | # گاه برای توضیح در شخصیت یک راوی به بخش دیگری از کتاب که در آنجا توضیحات لازم داده شده، ارجاع میشود. | ||
# گاه حدیثی میآید و | # گاه حدیثی میآید و میگوید که بخاری و مسلم آن را مختصر آوردهاند. | ||
# بعضی عنوان بابها متن حدیث اول باب است و گاه بخشی از حدیث اول باب، عنوان آن باب شده است. | # بعضی عنوان بابها متن حدیث اول باب است و گاه بخشی از حدیث اول باب، عنوان آن باب شده است. | ||
# گاه در چند حدیث، باهم نظر داده شده مثلاً احادیث 123 تا 124. | # گاه در چند حدیث، باهم نظر داده شده مثلاً احادیث 123 تا 124. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
صفحات 181 تا 198 از جلد اول کتاب حاوی رونوشت تصاویری از نسخههای خطی کتاب است. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، تألیف کتاب را در 372ق، به درخواست جماعتی از مردم آغاز کرد.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع دادهاند. بیشک دلیل این نسبتها تألیف کتاب «المستدرك علی الصحيحین»ش است. مثلاً ابن طاهر مینویسد: [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] در باطن تعصب شدیدی نسبت به شیعه دارد ولی در ظاهر، خود را پیرو اهل سنت نشان میدهد. وی درباره معاویه و خانواده او غلو میکند و بد آنها را | صفحات 181 تا 198 از جلد اول کتاب حاوی رونوشت تصاویری از نسخههای خطی کتاب است. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، تألیف کتاب را در 372ق، به درخواست جماعتی از مردم آغاز کرد.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع دادهاند. بیشک دلیل این نسبتها تألیف کتاب «المستدرك علی الصحيحین»ش است. مثلاً ابن طاهر مینویسد: [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] در باطن تعصب شدیدی نسبت به شیعه دارد ولی در ظاهر، خود را پیرو اهل سنت نشان میدهد. وی درباره معاویه و خانواده او غلو میکند و بد آنها را میگوید.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش