تاریخ و عقاید ماتریدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۸: خط ۳۸:
«ماتریدیان در فقه پیرو ابوحنیفه و در کلام و عقاید پیرو ابومنصور ماتریدی‌اند که امروزه تقریبا نیمی از جماعت اهل سنت و جماعت را در بر می‎گیرند»<ref>درآمد کتاب، ص14</ref>.
«ماتریدیان در فقه پیرو ابوحنیفه و در کلام و عقاید پیرو ابومنصور ماتریدی‌اند که امروزه تقریبا نیمی از جماعت اهل سنت و جماعت را در بر می‎گیرند»<ref>درآمد کتاب، ص14</ref>.


«هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشه‎های آنان بوده و ازاین‎روی، جز در مواردی بسیار اندک، آن‎هم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه به‎منزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»<ref>همان، ص17-18</ref>.
«هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشه‌های آنان بوده و ازاین‎روی، جز در مواردی بسیار اندک، آن‎هم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه به‎منزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»<ref>همان، ص17-18</ref>.


لطف‎الله جلالی، «در این تحقیق به‎ویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی به‎لحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیش‎گفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد می‌داند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتاب‎های دیگر، به‎ویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاین‎روی، [می‎توان گفت] حاصل کار او، نوآوری‎های فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسی‎زبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
لطف‎الله جلالی، «در این تحقیق به‎ویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی به‎لحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیش‎گفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد می‌داند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتاب‎های دیگر، به‎ویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاین‎روی، [می‎توان گفت] حاصل کار او، نوآوری‎های فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسی‎زبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‎توان آنها را تاریخچه‎ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‎کند و با بنیان‎گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.
نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‎توان آنها را تاریخچه‎ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‎کند و با بنیان‎گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.


او در بخش دوم، اندیشه‎های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‎اش است) ارائه می‎کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‎های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‎خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‎کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‎شود. سپس حدوث عالم اثبات می‎گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‎ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‎رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‎بینی نظام‎مندی ارائه می‎شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‎گراتر از اشاعره‎اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‎کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‎کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‎شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‎شوند و به‎ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‎رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.
او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‎اش است) ارائه می‎کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‎خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‎کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‎شود. سپس حدوث عالم اثبات می‎گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‎ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‎رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‎بینی نظام‎مندی ارائه می‎شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‎گراتر از اشاعره‎اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‎کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‎کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‎شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‎شوند و به‎ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‎رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.


جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‎کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‎اختصار اندیشه‎های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‎شود. نخست مقایسه‎ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‎لحاظ مبانی و مسائل روش‎شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‎رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‎شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‎ای به‎صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.
جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‎کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‎اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‎شود. نخست مقایسه‎ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‎لحاظ مبانی و مسائل روش‎شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‎رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‎شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‎ای به‎صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۵۳: خط ۵۳:
«در تمام موارد، تاریخ‎ها به هجری قمری است، مگر اینکه به‎طور خاص به تاریخ هجری شمسی یا میلادی تصریح شده باشد»<ref>همان، ص19</ref>.
«در تمام موارد، تاریخ‎ها به هجری قمری است، مگر اینکه به‎طور خاص به تاریخ هجری شمسی یا میلادی تصریح شده باشد»<ref>همان، ص19</ref>.


فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده و منابع و مآخذ و نمایه‎ها در انتهای آن.
فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده و منابع و مآخذ و نمایه‌ها در انتهای آن.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش