الشيعة الإثناعشرية و منهجهم في تفسير القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}  
}}  


'''الشيعة الاثناعشرية و منهجهم في تفسير القرآن الكريم'''، تألیف [[عسال، محمد محمد ابراهيم|محمد محمد ابراهیم عسال]]، از جمله آثار اهل سنت در نقد و رد اعتقادات شیعه دوازده‎امامی است. این اثر با جانب‎داری خاصی نوشته شده و حاوی اتهامات و افترائات فراوانی نسبت به شیعه است.  
'''الشيعة الاثناعشرية و منهجهم في تفسير القرآن الكريم'''، تألیف [[عسال، محمد محمد ابراهيم|محمد محمد ابراهیم عسال]]، از جمله آثار اهل سنت در نقد و رد اعتقادات شیعه دوازده‌امامی است. این اثر با جانب‎داری خاصی نوشته شده و حاوی اتهامات و افترائات فراوانی نسبت به شیعه است.  


[[غامدي، احمد سعد|احمد بن سعد حمدان غامدی]] و [[سالوس، علي احمد|علی احمد سالوس]] بر این کتاب جداگانه مقدمه نوشته‎اند.  
[[غامدي، احمد سعد|احمد بن سعد حمدان غامدی]] و [[سالوس، علي احمد|علی احمد سالوس]] بر این کتاب جداگانه مقدمه نوشته‌اند.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۰: خط ۴۰:
نویسنده در مقدمه کتاب، از شروع خلافت در امت اسلامی و مراحلی که بر آن گذشت و ضعف‎هایی که از آن حاصل شد، بحث می‌کند. در خلال این مباحث، از فتنه عبدالله بن سبا که یهودی بود و در زمان عثمان بن عفان اظهار اسلام کرد، سخن گفته است. عبدالله بن سبا سعی کرد در امت به فتنه و افساد دین دامن زند؛ همچنان‎که سلف یهودی‌اش، «پولس»، با وارد شدن در مسیحیت به افساد دین مسیحیت اقدام نمود. ابن سبا نیز ادعا کرد علی خداست و موتش را انکار کرد و گمان کرد که نمرده و به دنیا بازمی‌گردد<ref>ر.ک: [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 مقدمه غامدی، صفحه أ]</ref>‎.
نویسنده در مقدمه کتاب، از شروع خلافت در امت اسلامی و مراحلی که بر آن گذشت و ضعف‎هایی که از آن حاصل شد، بحث می‌کند. در خلال این مباحث، از فتنه عبدالله بن سبا که یهودی بود و در زمان عثمان بن عفان اظهار اسلام کرد، سخن گفته است. عبدالله بن سبا سعی کرد در امت به فتنه و افساد دین دامن زند؛ همچنان‎که سلف یهودی‌اش، «پولس»، با وارد شدن در مسیحیت به افساد دین مسیحیت اقدام نمود. ابن سبا نیز ادعا کرد علی خداست و موتش را انکار کرد و گمان کرد که نمرده و به دنیا بازمی‌گردد<ref>ر.ک: [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 مقدمه غامدی، صفحه أ]</ref>‎.


سپس به مسئله بسیار مهمی که عبارت است از فرقه‌هایی که در ابتدای اسلام شکل گرفتند و ادامه نیافتند و تنها پاره‎ای از عقایدشان باقی ماند، مانند خوارج و معتزله و مرجئه‎ اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 ر.ک: همان]</ref>‎.
سپس به مسئله بسیار مهمی که عبارت است از فرقه‌هایی که در ابتدای اسلام شکل گرفتند و ادامه نیافتند و تنها پاره‌ای از عقایدشان باقی ماند، مانند خوارج و معتزله و مرجئه‎ اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 ر.ک: همان]</ref>‎.


[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] در باب اول کتاب، به جنبه تاریخی فرقه‌های شیعه که بعد از هر امامی متفرق شدند و اشخاصی را که به‎ امامت آنها قائل شدند و مهم‎ترین عقاید و برخی مسائل فقهی آنها اشاره کرده است. همچنین مهم‎ترین مصادر آنها در عقاید و احکام و تفسیر را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/10 ر.ک: همان، صفحه ب]</ref>‎؛ به‎عنوان مثال منابع چهارگانه شیعه، یعنی «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]»، «[[من لا‌يحضره الفقيه|من‎لايحضره‎الفقيه]]»، «[[تهذيب الأحكام|تهذیب]]» و «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» و پس از آن سه کتاب دیگر شیعه، یعنی «[[الوافي|وافی]]» [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فیض کاشانی]] (متوفی 1091ق)، «[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشیعه]]» [[حر عاملی، محمد بن حسن|حر عاملی]] (متوفی 1104ق) و «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرک]]» [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] (متوفی 1320ق) را معرفی نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/114 ر.ک: متن کتاب، ص102-100]</ref>‎.
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] در باب اول کتاب، به جنبه تاریخی فرقه‌های شیعه که بعد از هر امامی متفرق شدند و اشخاصی را که به‎ امامت آنها قائل شدند و مهم‎ترین عقاید و برخی مسائل فقهی آنها اشاره کرده است. همچنین مهم‎ترین مصادر آنها در عقاید و احکام و تفسیر را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/10 ر.ک: همان، صفحه ب]</ref>‎؛ به‎عنوان مثال منابع چهارگانه شیعه، یعنی «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]»، «[[من لا‌يحضره الفقيه|من‎لايحضره‌الفقيه]]»، «[[تهذيب الأحكام|تهذیب]]» و «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» و پس از آن سه کتاب دیگر شیعه، یعنی «[[الوافي|وافی]]» [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فیض کاشانی]] (متوفی 1091ق)، «[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشیعه]]» [[حر عاملی، محمد بن حسن|حر عاملی]] (متوفی 1104ق) و «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرک]]» [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] (متوفی 1320ق) را معرفی نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/114 ر.ک: متن کتاب، ص102-100]</ref>‎.


در رابطه با تفسیر نیز به 17 تفسیر شیعه که در دارالكتب المصرية وجود داشته، با ذکر نسخه اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/119 ر.ک: همان، ص107-105]</ref>‎.
در رابطه با تفسیر نیز به 17 تفسیر شیعه که در دارالكتب المصرية وجود داشته، با ذکر نسخه اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/119 ر.ک: همان، ص107-105]</ref>‎.


باب دوم به بیان اعتقاد شیعه پیرامون این موضوع که ائمه(ع) تنها شارحان قرآن کریم هستند، اختصاص دارد. در این رابطه به سخنان عده‎ای از مفسرین در مقدمات تفاسیرشان مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] و اهل بیتش تنها دانایان به آیات قرآن کریم هستند، اشاره شده است.
باب دوم به بیان اعتقاد شیعه پیرامون این موضوع که ائمه(ع) تنها شارحان قرآن کریم هستند، اختصاص دارد. در این رابطه به سخنان عده‌ای از مفسرین در مقدمات تفاسیرشان مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] و اهل بیتش تنها دانایان به آیات قرآن کریم هستند، اشاره شده است.


([[غامدي، احمد سعد|غامدی]] پس از این توضیح درباره باب دوم کتاب، ادعا کرده که انسان مطلع بر این روایاتی که به اهل‎بیت(ع) نسبت داده می‌شود، چیز شگفتی را می‎بیند؛ روایاتی که از غلو و ادعای آگاهی بر تمام هستی از زمانی‎که خداوند آن را خلق کرد تا بی‎نهایت آکنده است. این ادعا برای انبیا، بلکه برای پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نیز صحیح نیست)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/10 ر.ک: مقدمه غامدی، صفحه ب]</ref>‎.
([[غامدي، احمد سعد|غامدی]] پس از این توضیح درباره باب دوم کتاب، ادعا کرده که انسان مطلع بر این روایاتی که به اهل‎بیت(ع) نسبت داده می‌شود، چیز شگفتی را می‎بیند؛ روایاتی که از غلو و ادعای آگاهی بر تمام هستی از زمانی‎که خداوند آن را خلق کرد تا بی‎نهایت آکنده است. این ادعا برای انبیا، بلکه برای پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نیز صحیح نیست)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/10 ر.ک: مقدمه غامدی، صفحه ب]</ref>‎.
خط ۵۲: خط ۵۲:
نویسنده در باب سوم کتاب، از تمسک امامیه به برخی از آیات قرآن و توجیه و تأویل کردن آنان، آن آیات را به سود برخی از عقاید خویش (مثل امامت و طعن در مورد اصحاب رسول و...) سخن به میان آورده و در پایان به بیان فضیلت صحابه (به‎ویژه خلفای راشدین، طلحه، زبیر و عایشه)، از خلال آیات قرآن کریم، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/14 ر.ک: همان، صفحه ح]</ref>‎.
نویسنده در باب سوم کتاب، از تمسک امامیه به برخی از آیات قرآن و توجیه و تأویل کردن آنان، آن آیات را به سود برخی از عقاید خویش (مثل امامت و طعن در مورد اصحاب رسول و...) سخن به میان آورده و در پایان به بیان فضیلت صحابه (به‎ویژه خلفای راشدین، طلحه، زبیر و عایشه)، از خلال آیات قرآن کریم، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/14 ر.ک: همان، صفحه ح]</ref>‎.


نویسنده در باب چهارم کتاب به تعدادی از تفاسیر شیعه که به اعتقاد او در حق اهل‎بیت(ع) غلو کرده‎اند اشاره کرده است. وی تفاسیر شیعه را به دو بخش تفاسیر غلات و تفاسیر معتدلین تقسیم کرده است. ملاک او در غلو عبارت است از تکفیر صحابه، تحریف قرآن و تفسیر باطنی. در بخش تفسیر غلات به هفت تفسیر اشاره کرده که اولین آنها تفسیر منسوب به [[امام حسن عسکری(ع)]] است؛ البته مؤلف انتساب این تفسیر را به امام صحیح ندانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: مقدمه سالوس، صفحه ذ]</ref>‎.
نویسنده در باب چهارم کتاب به تعدادی از تفاسیر شیعه که به اعتقاد او در حق اهل‎بیت(ع) غلو کرده‌اند اشاره کرده است. وی تفاسیر شیعه را به دو بخش تفاسیر غلات و تفاسیر معتدلین تقسیم کرده است. ملاک او در غلو عبارت است از تکفیر صحابه، تحریف قرآن و تفسیر باطنی. در بخش تفسیر غلات به هفت تفسیر اشاره کرده که اولین آنها تفسیر منسوب به [[امام حسن عسکری(ع)]] است؛ البته مؤلف انتساب این تفسیر را به امام صحیح ندانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: مقدمه سالوس، صفحه ذ]</ref>‎.
   
   
در تفاسیر معتدلین نیز هفت تفسیر را مورد بررسی قرار داده است. اعتدال در اینجا نسبی است؛ چراکه او برخی از همین تفاسیر را (مثل [[تفسير القرآن الكريم (شبر)|تفسیر شبر]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]) در فصل سوم از باب دوم کتاب به هنگامی ‎که از دروغ‎گویی شیعه در تحریف قرآن یاد می‌کند، آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: همان]</ref>‎.  
در تفاسیر معتدلین نیز هفت تفسیر را مورد بررسی قرار داده است. اعتدال در اینجا نسبی است؛ چراکه او برخی از همین تفاسیر را (مثل [[تفسير القرآن الكريم (شبر)|تفسیر شبر]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]) در فصل سوم از باب دوم کتاب به هنگامی ‎که از دروغ‎گویی شیعه در تحریف قرآن یاد می‌کند، آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: همان]</ref>‎.  
خط ۵۸: خط ۵۸:
[[التفسير المبين|تفسیر مبین]] [[مغنیه، محمدجواد|شیخ محمدجواد مغنیه]]، از جمله تفاسیری است که در کتاب معرفی شده است. وی آثار فراوانی در معرفی امامیه داشته است. [[مغنیه، محمدجواد|مغنیه]] پرچم‎دار تقریب بین مذاهب اسلامی است که کتابی فقهی بر مذاهب خمسه و مذهب جعفری و مذاهب اربعه اهل سنت تألیف کرده است. او در این کتاب توافق و مطابقت شیعه و اهل سنت در اغلب مسائل فقهی را نشان داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/881 ر.ک: متن کتاب، ص867]</ref>‎.  
[[التفسير المبين|تفسیر مبین]] [[مغنیه، محمدجواد|شیخ محمدجواد مغنیه]]، از جمله تفاسیری است که در کتاب معرفی شده است. وی آثار فراوانی در معرفی امامیه داشته است. [[مغنیه، محمدجواد|مغنیه]] پرچم‎دار تقریب بین مذاهب اسلامی است که کتابی فقهی بر مذاهب خمسه و مذهب جعفری و مذاهب اربعه اهل سنت تألیف کرده است. او در این کتاب توافق و مطابقت شیعه و اهل سنت در اغلب مسائل فقهی را نشان داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/881 ر.ک: متن کتاب، ص867]</ref>‎.  


نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصه‎ای از مهم‎ترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص‎876]</ref>‎.
نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصه‌ای از مهم‎ترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص‎876]</ref>‎.


[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و می‌گوید که این همان قرآنی نیست که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است. جالب آنکه در ادامه تصریح می‌کند که تحریف قرآن، موضوعی است که حتی زنادقه، ملحدین از باطنیه و حلولیه و مجسمه و دیگران قائل به آن نشده‎اند. سپس می‎افزاید: شیعه با این اعتقادات بزرگ‎ترین اهانت را به ساحت قرآن و امت اسلامی و اهل‎بیت(ع) کرده است. او همین موضوع را سبب احتجاج یهودیان و مسیحیان جدید و حال بر تحریف قرآن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان، ص‎888-877]</ref>‎.
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و می‌گوید که این همان قرآنی نیست که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است. جالب آنکه در ادامه تصریح می‌کند که تحریف قرآن، موضوعی است که حتی زنادقه، ملحدین از باطنیه و حلولیه و مجسمه و دیگران قائل به آن نشده‌اند. سپس می‎افزاید: شیعه با این اعتقادات بزرگ‎ترین اهانت را به ساحت قرآن و امت اسلامی و اهل‎بیت(ع) کرده است. او همین موضوع را سبب احتجاج یهودیان و مسیحیان جدید و حال بر تحریف قرآن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان، ص‎888-877]</ref>‎.
   
   
او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد می‌کند و البته تصریح می‌کند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نموده‎اند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>‎.  
او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد می‌کند و البته تصریح می‌کند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نموده‌اند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>‎.  


مؤلف همچنین برخلاف شیوه رایج علمای فریقین در رعایت احترام و ادب نسبت به خاندان پیامبر(ص)، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را با لفظ «أبناء علي» یاد کرده و منکر عصمت و ولایت ایشان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/893 ر.ک: همان، ص879]</ref>‎. او عقیده شیعه در رابطه با ولایت و امامت را فاقد مستند از کتاب و سنت و عقل دانسته و از عبدالله بن سبأ یهودی به‎عنوان مخترع این عقیده نام برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/894 ر.ک: همان، ص‎880]</ref>‎.  
مؤلف همچنین برخلاف شیوه رایج علمای فریقین در رعایت احترام و ادب نسبت به خاندان پیامبر(ص)، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را با لفظ «أبناء علي» یاد کرده و منکر عصمت و ولایت ایشان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/893 ر.ک: همان، ص879]</ref>‎. او عقیده شیعه در رابطه با ولایت و امامت را فاقد مستند از کتاب و سنت و عقل دانسته و از عبدالله بن سبأ یهودی به‎عنوان مخترع این عقیده نام برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/894 ر.ک: همان، ص‎880]</ref>‎.  
خط ۶۸: خط ۶۸:
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و اهل‎بیت(ع) را نیز منکر این اعتقاد دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/897 ر.ک: همان، ص‎883]</ref>‎.  
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و اهل‎بیت(ع) را نیز منکر این اعتقاد دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/897 ر.ک: همان، ص‎883]</ref>‎.  


در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن می‌گوید و اظهار می‌کند که نقاط خلاف بین شیعه و سایر فرق اسلامی بسیار عمیق است، لذا برخی از علما گفته‎اند: تقارب با شیعه دوازده‎امامی، از امور محالی است که تا انتهای دنیا تحقق نخواهد یافت. بااین‎حال، نویسنده به فعالیت‎های الازهر مصر با هدف تقریب و نیز دانشمندان شیعه مانند مرحوم محمد آل کاشف‎الغطاء، [[مظفر، محمدحسین|محمدحسین مظفر]] و [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] اشاره کرده است. سپس با بدبینی خاصی این بزرگان شیعه را متهم به بهره‎وری از تقریب، برای توجیه و ترویج معتقدات شیعه نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/902 ر.ک: همان، ص‎889-888]</ref>‎.
در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن می‌گوید و اظهار می‌کند که نقاط خلاف بین شیعه و سایر فرق اسلامی بسیار عمیق است، لذا برخی از علما گفته‌اند: تقارب با شیعه دوازده‌امامی، از امور محالی است که تا انتهای دنیا تحقق نخواهد یافت. بااین‎حال، نویسنده به فعالیت‎های الازهر مصر با هدف تقریب و نیز دانشمندان شیعه مانند مرحوم محمد آل کاشف‎الغطاء، [[مظفر، محمدحسین|محمدحسین مظفر]] و [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] اشاره کرده است. سپس با بدبینی خاصی این بزرگان شیعه را متهم به بهره‎وری از تقریب، برای توجیه و ترویج معتقدات شیعه نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/902 ر.ک: همان، ص‎889-888]</ref>‎.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش