دیوان منجیک ترمذی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۹: خط ۳۹:


در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنان‎که عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکره‎نویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آورده‌اند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک به‎منزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید می‎نماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراق‌های زیبا و بدیع او در شعر فارسی بی‎نظیر است و شاید به‎ندرت بتوان اشعاری هم‎طراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت.
در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنان‎که عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکره‎نویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آورده‌اند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک به‎منزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید می‎نماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراق‌های زیبا و بدیع او در شعر فارسی بی‎نظیر است و شاید به‎ندرت بتوان اشعاری هم‎طراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت.
«در شعر او، همان گونه که استعاره، برروی‎هم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات به‎جای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا دوره‎های متأخر کمتر مورد نظر شاعران بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هفده - ‎هجده</ref>.
«در شعر او، همان گونه که استعاره، برروی‎هم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات به‎جای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا دوره‌های متأخر کمتر مورد نظر شاعران بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هفده - ‎هجده</ref>.


دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنان‎که ناصرخسرو در سفرنامه‌اش می‎نویسد: «و در تبریز قطران‎نام شاعری را دیدم؛ شعری نیک می‎گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‎دانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند».
دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنان‎که ناصرخسرو در سفرنامه‌اش می‎نویسد: «و در تبریز قطران‎نام شاعری را دیدم؛ شعری نیک می‎گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‎دانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند».


در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگ‎ها، تذکره‎ها، فرهنگ‎ها و کتب بلاغی پراکنده است و بخش‎هایی از چند قصیده او در ابحار مضارع، مجتث، هزج، متقارب و منسرح باقی مانده است.
در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگ‎ها، تذکره‌ها، فرهنگ‎ها و کتب بلاغی پراکنده است و بخش‎هایی از چند قصیده او در ابحار مضارع، مجتث، هزج، متقارب و منسرح باقی مانده است.


شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهم‎ترین ویژگی‎های اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوه‌ای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است:
شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهم‎ترین ویژگی‎های اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوه‌ای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است:
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
{{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎نوزده – بیست‎وسه</ref>.
{{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎نوزده – بیست‎وسه</ref>.


در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقی‎مانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در تذکره‎ها، جنگ‎ها و قاموس‎ها یافت شده است. این قصیده در مدح امیر ابوالمظفر احمد چغانی بوده و در بحر مجتث سروده شده است و سوزنی سمرقندی قصیده‌ای به همین وزن و قافیه و به تقلید از این قصیده منجیک سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎بیست‎وچهار</ref>.
در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقی‎مانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در تذکره‌ها، جنگ‎ها و قاموس‎ها یافت شده است. این قصیده در مدح امیر ابوالمظفر احمد چغانی بوده و در بحر مجتث سروده شده است و سوزنی سمرقندی قصیده‌ای به همین وزن و قافیه و به تقلید از این قصیده منجیک سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎بیست‎وچهار</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش