كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۷: خط ۳۷:
نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع می‌کند، سپس درباره محتویات کتاب می‎گوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس می‎افزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجه‎اش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا می‌کند و نزد خداوند انبیا از دوست‎داشتنی‎ترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>.
نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع می‌کند، سپس درباره محتویات کتاب می‎گوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس می‎افزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجه‎اش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا می‌کند و نزد خداوند انبیا از دوست‎داشتنی‎ترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>.


سیوطی، صفاتی از انسان‎های عاقل، منافق و احمق را برشمرده، سپس با ذکر صفاتی از پادشاهان، امیران، سربازان، بندگان، قضات، خطیبان، شاهدان، کتّاب، مؤذنان، منبریان، شاعران، ندیمان، سرباران (طفیلی)، گدایان، عامه مردم، زنان، دختران، بردگان و مطربان کتاب را ادامه می‎دهد و در پایان به صوت نیکو (غنا) و اقسام آن اشاره می‌کند. نویسنده در ذیل هریک از مشاغل و حرفه‎ها، ابتدا صفات انسان‎های نیکو و دارای استعداد سالم در این مشاغل و حرفه‎ها را برمی‌شمرد، سپس اوصاف و ویژگی‎های انسان‎هایی که فاقد استعداد سالم و بی‎عیب هستند را ذکر می‌کند.
سیوطی، صفاتی از انسان‎های عاقل، منافق و احمق را برشمرده، سپس با ذکر صفاتی از پادشاهان، امیران، سربازان، بندگان، قضات، خطیبان، شاهدان، کتّاب، مؤذنان، منبریان، شاعران، ندیمان، سرباران (طفیلی)، گدایان، عامه مردم، زنان، دختران، بردگان و مطربان کتاب را ادامه می‌دهد و در پایان به صوت نیکو (غنا) و اقسام آن اشاره می‌کند. نویسنده در ذیل هریک از مشاغل و حرفه‎ها، ابتدا صفات انسان‎های نیکو و دارای استعداد سالم در این مشاغل و حرفه‎ها را برمی‌شمرد، سپس اوصاف و ویژگی‎های انسان‎هایی که فاقد استعداد سالم و بی‎عیب هستند را ذکر می‌کند.


در بخشی از کتاب چنین می‎خوانیم:
در بخشی از کتاب چنین می‎خوانیم:
خط ۴۳: خط ۴۳:
انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بی‎عیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بی‎غل و غش و پاک و خلق‎وخوی متعادل است (افراط و تفریط نمی‌کند). تواضع را پیشه کار خود می‌کند. بدون هیچ چشم‎داشتی و منتی می‎بخشد. در اوج قدرت و توانگری درمی‎گذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت می‎زند. فقیر را سرزنش نمی‌کند. در مقابل امیر تعظیم نمی‌کند. نیازمند را از خود نمی‎راند. بخشنده خوش‎روست. کم‎عیب و شوخ‎طبع است. همه ویژگی‎های وی ملیح است. کسانی که با او هم‎سفره می‌شوند در آسایش‎اند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را به‎حقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم می‌کند. به شخص مضطرب‎حال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه می‌کند. با درایت با دیگران همدردی می‌کند. مردی بلندهمت است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.
انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بی‎عیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بی‎غل و غش و پاک و خلق‎وخوی متعادل است (افراط و تفریط نمی‌کند). تواضع را پیشه کار خود می‌کند. بدون هیچ چشم‎داشتی و منتی می‎بخشد. در اوج قدرت و توانگری درمی‎گذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت می‎زند. فقیر را سرزنش نمی‌کند. در مقابل امیر تعظیم نمی‌کند. نیازمند را از خود نمی‎راند. بخشنده خوش‎روست. کم‎عیب و شوخ‎طبع است. همه ویژگی‎های وی ملیح است. کسانی که با او هم‎سفره می‌شوند در آسایش‎اند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را به‎حقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم می‌کند. به شخص مضطرب‎حال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه می‌کند. با درایت با دیگران همدردی می‌کند. مردی بلندهمت است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.


انسان‎های دارای ذکاء مفرط یا هوش برتر یا نوابغ، به‎وسیله سکوتشان جواب می‎دهند. دانشمندان را در نظرات خود بدون اینکه آنان را مشغول کنند، سهیم می‎دانند. درهرحال صحبت از محال نمی‌کنند. پندار و تخیلشان صحیح و کلامشان زیبا و فصیح است. آگاهی و اطلاعاتشان از طبیعت خودشان سرچشمه می‎گیرد. معماها و مسائل پیچیده را به‎خوبی به نظم می‌کشند و در این راه به علم عروض محتاج نیستند. از ضرب‎المثل‎های متداول و طنزها بهره می‎گیرند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>.
انسان‎های دارای ذکاء مفرط یا هوش برتر یا نوابغ، به‎وسیله سکوتشان جواب می‌دهند. دانشمندان را در نظرات خود بدون اینکه آنان را مشغول کنند، سهیم می‌دانند. درهرحال صحبت از محال نمی‌کنند. پندار و تخیلشان صحیح و کلامشان زیبا و فصیح است. آگاهی و اطلاعاتشان از طبیعت خودشان سرچشمه می‎گیرد. معماها و مسائل پیچیده را به‎خوبی به نظم می‌کشند و در این راه به علم عروض محتاج نیستند. از ضرب‎المثل‎های متداول و طنزها بهره می‎گیرند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>.


انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‎گیرد (شرش به دیگران نمی‎رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‎گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‎گیرد (شرش به دیگران نمی‎رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‎گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.


نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‎دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‎احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‎گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‎اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.
نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‎احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‎گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‎اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش