پرش به محتوا

كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}  
}}  


'''كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم'''، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‎الدین عبدالرحمن سیوطی]] (849-911ق)، کتابی است که نویسنده در آن ویژگی‎های دارنده ذوق سلیم (انسان‎های بااستعداد) و مسلوب الذوق (انسان‎های بی‎استعداد) را برشمرده است. انتشارات «دار ابن حزم» تحقیق و انتشار این اثر را برعهده گرفته است.
'''كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم'''، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‎الدین عبدالرحمن سیوطی]] (849-911ق)، کتابی است که نویسنده در آن ویژگی‎های دارنده ذوق سلیم (انسان‎های بااستعداد) و مسلوب الذوق (انسان‎های بی‌استعداد) را برشمرده است. انتشارات «دار ابن حزم» تحقیق و انتشار این اثر را برعهده گرفته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۵: خط ۳۵:
محقق می‎گوید: [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در این کتاب به‎صورت عامیانه وارد شده؛ به‎گونه‎ای که قواعد نحوی را در آن مراعات ننموده و تنها به دنبال مراعات سجع بوده است. ایشان فراوان از واژگان ترکی و فارسی که در عصر نویسنده شایع بوده استفاده نموده و گاه از جملات عامیانه و عبارات سبک نیز بهره برده است. به نظر محقق، این اثر می‎تواند منبعی مناسب جهت تحقیق در زبان عامیانه و مراحل نشو آن و جهت تحقیق در تاریخ و زبان‎شناختی عصر دولت ممالیک باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/5 ر.ک: مقدمه، ص5-6]</ref>.
محقق می‎گوید: [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در این کتاب به‎صورت عامیانه وارد شده؛ به‎گونه‎ای که قواعد نحوی را در آن مراعات ننموده و تنها به دنبال مراعات سجع بوده است. ایشان فراوان از واژگان ترکی و فارسی که در عصر نویسنده شایع بوده استفاده نموده و گاه از جملات عامیانه و عبارات سبک نیز بهره برده است. به نظر محقق، این اثر می‎تواند منبعی مناسب جهت تحقیق در زبان عامیانه و مراحل نشو آن و جهت تحقیق در تاریخ و زبان‎شناختی عصر دولت ممالیک باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/5 ر.ک: مقدمه، ص5-6]</ref>.


نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع می‌کند، سپس درباره محتویات کتاب می‎گوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس می‎افزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجه‎اش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا می‌کند و نزد خداوند انبیا از دوست‎داشتنی‎ترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>.
نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع می‌کند، سپس درباره محتویات کتاب می‎گوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس می‌افزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجه‎اش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا می‌کند و نزد خداوند انبیا از دوست‎داشتنی‎ترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>.


سیوطی، صفاتی از انسان‎های عاقل، منافق و احمق را برشمرده، سپس با ذکر صفاتی از پادشاهان، امیران، سربازان، بندگان، قضات، خطیبان، شاهدان، کتّاب، مؤذنان، منبریان، شاعران، ندیمان، سرباران (طفیلی)، گدایان، عامه مردم، زنان، دختران، بردگان و مطربان کتاب را ادامه می‌دهد و در پایان به صوت نیکو (غنا) و اقسام آن اشاره می‌کند. نویسنده در ذیل هریک از مشاغل و حرفه‎ها، ابتدا صفات انسان‎های نیکو و دارای استعداد سالم در این مشاغل و حرفه‎ها را برمی‌شمرد، سپس اوصاف و ویژگی‎های انسان‎هایی که فاقد استعداد سالم و بی‎عیب هستند را ذکر می‌کند.
سیوطی، صفاتی از انسان‎های عاقل، منافق و احمق را برشمرده، سپس با ذکر صفاتی از پادشاهان، امیران، سربازان، بندگان، قضات، خطیبان، شاهدان، کتّاب، مؤذنان، منبریان، شاعران، ندیمان، سرباران (طفیلی)، گدایان، عامه مردم، زنان، دختران، بردگان و مطربان کتاب را ادامه می‌دهد و در پایان به صوت نیکو (غنا) و اقسام آن اشاره می‌کند. نویسنده در ذیل هریک از مشاغل و حرفه‎ها، ابتدا صفات انسان‎های نیکو و دارای استعداد سالم در این مشاغل و حرفه‎ها را برمی‌شمرد، سپس اوصاف و ویژگی‎های انسان‎هایی که فاقد استعداد سالم و بی‎عیب هستند را ذکر می‌کند.
خط ۴۷: خط ۴۷:
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‎گیرد (شرش به دیگران نمی‎رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‎گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‎گیرد (شرش به دیگران نمی‎رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‎گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.


نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‎احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‎گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‎اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.
نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‎درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‌احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‎گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‌اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش