تحفة أهل العرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}  
}}  


'''تحفة أهل العرفان'''، اثر [[روزبهان ثانی، شرف الدین ابراهیم|شرف‎الدین ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی]] (قرن هشتم) قدیمی‎ترین کتاب در شرح زندگی روزبهان (متوفی 601ق) به شمار می‎رود که توسط نوه‎اش نگاشته شده است. این اثر یک‎جلدی به زبان فارسی در سال 695ق یعنی 94 سال پس از وفات روزبهان نوشته است. نویسنده در این اثر به بیان کرامات، احوال، اوصاف و زندگی روزبهان بقلی پرداخته و شرح برخی آیات، روایات و شطحیات سایر عرفا را نیز ذکر کرده است. برخی اشعار روزبهان نیز در این اثر آمده است.
'''تحفة أهل العرفان'''، اثر [[روزبهان ثانی، شرف الدین ابراهیم|شرف‎الدین ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی]] (قرن هشتم) قدیمی‎ترین کتاب در شرح زندگی روزبهان (متوفی 601ق) به شمار می‎رود که توسط نوه‌اش نگاشته شده است. این اثر یک‎جلدی به زبان فارسی در سال 695ق یعنی 94 سال پس از وفات روزبهان نوشته است. نویسنده در این اثر به بیان کرامات، احوال، اوصاف و زندگی روزبهان بقلی پرداخته و شرح برخی آیات، روایات و شطحیات سایر عرفا را نیز ذکر کرده است. برخی اشعار روزبهان نیز در این اثر آمده است.


این اثر به تحقیق [[نوربخش، جواد|دکتر جواد نوربخش]] رسیده است.
این اثر به تحقیق [[نوربخش، جواد|دکتر جواد نوربخش]] رسیده است.
خط ۴۸: خط ۴۸:
در باب دوم کتاب درباره اکابر و مشایخ معاصر وی صحبت شده است. باب سوم کتاب در ذکر حکایات و کراماتی است که از وی ظاهر شد. نویسنده در باب چهارم از فواید و تفسیر و حدیث و شطحیات و سایر فواید وی صحبت می‌نماید. باب پنجم در فواید دیگر و اشعاری از وی است و باب ششم در ذکر اولاد و بخشی از فضایل روزبهان ثانی. در آخرین باب، یعنی باب هفتم کتاب درباره وفات شیخ و کراماتی که بعد از وفات از وی ظاهر شده صحبت به میان می‎آید.
در باب دوم کتاب درباره اکابر و مشایخ معاصر وی صحبت شده است. باب سوم کتاب در ذکر حکایات و کراماتی است که از وی ظاهر شد. نویسنده در باب چهارم از فواید و تفسیر و حدیث و شطحیات و سایر فواید وی صحبت می‌نماید. باب پنجم در فواید دیگر و اشعاری از وی است و باب ششم در ذکر اولاد و بخشی از فضایل روزبهان ثانی. در آخرین باب، یعنی باب هفتم کتاب درباره وفات شیخ و کراماتی که بعد از وفات از وی ظاهر شده صحبت به میان می‎آید.


در بخشی از مطالب کتاب که به ذکر کرامات شیخ روزبهان پرداخته، می‎خوانیم: «آورده‎اند که در همسایه رباط شیخ، عصاری می‎بود که او را جایی می‎گفتند و منکر شیخ بود؛ و شیخ این معنى از او مى‎دانست و به حسن اخلاق بسر مى‎برد. روزى از روزهاى زمستان شیخ با مریدان بر بام رباط نشسته بود. ناگاه خادم را برخواند، فرمود: برو جایى را بگوى روزبهان مى‎گوید: قدرى خره [ثفل روغن کنجد] و خرما بفرست تا درویشان ما بخورند و آن روز که تو را آویزند از بهر تو شفاعت کنند. خادم شیخ بیامد و آن پیغام همچنان بگزارد که شیخ فرموده بود. جاوید از سر خشم گفت: خره و خرما خواستن نیک اما آویختن بارى چرا؟ گفت: شیخ چنین فرمود، باآن‎همه که شنید قدرى خرما و خره بفرستاد. آن را به خدمت شیخ آوردند و اصحاب بکار بردند و بعد از شش ماه از او حرکتى صادر شد، پادشاه شهر حکم کرد تا او را بیاویزند، غلبه در محلت افتاد و گماشتگان و سرهنگان در آویختند و او را مى‎بردند، اهل محلت خبر به خدمت شیخ آوردند، شیخ فرمود: خرما و خره خورده‎اید، وعده وفا باید کرد، رقعه‌اى به خدمت پادشاه نوشت و شفاعت فرمود که او را به من بخش. پادشاه وى را به شیخ بخشید و او را باز خدمت شیخ فرستاد. به خدمت شیخ آمد و از جمله مخلصان شیخ گشت؛ و الله‎اعلم.» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/63 متن کتاب، ص63-64]</ref>
در بخشی از مطالب کتاب که به ذکر کرامات شیخ روزبهان پرداخته، می‎خوانیم: «آورده‌اند که در همسایه رباط شیخ، عصاری می‎بود که او را جایی می‎گفتند و منکر شیخ بود؛ و شیخ این معنى از او مى‎دانست و به حسن اخلاق بسر مى‎برد. روزى از روزهاى زمستان شیخ با مریدان بر بام رباط نشسته بود. ناگاه خادم را برخواند، فرمود: برو جایى را بگوى روزبهان مى‎گوید: قدرى خره [ثفل روغن کنجد] و خرما بفرست تا درویشان ما بخورند و آن روز که تو را آویزند از بهر تو شفاعت کنند. خادم شیخ بیامد و آن پیغام همچنان بگزارد که شیخ فرموده بود. جاوید از سر خشم گفت: خره و خرما خواستن نیک اما آویختن بارى چرا؟ گفت: شیخ چنین فرمود، باآن‎همه که شنید قدرى خرما و خره بفرستاد. آن را به خدمت شیخ آوردند و اصحاب بکار بردند و بعد از شش ماه از او حرکتى صادر شد، پادشاه شهر حکم کرد تا او را بیاویزند، غلبه در محلت افتاد و گماشتگان و سرهنگان در آویختند و او را مى‎بردند، اهل محلت خبر به خدمت شیخ آوردند، شیخ فرمود: خرما و خره خورده‌اید، وعده وفا باید کرد، رقعه‌اى به خدمت پادشاه نوشت و شفاعت فرمود که او را به من بخش. پادشاه وى را به شیخ بخشید و او را باز خدمت شیخ فرستاد. به خدمت شیخ آمد و از جمله مخلصان شیخ گشت؛ و الله‌اعلم.» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/63 متن کتاب، ص63-64]</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب پس از پیشگفتار در ابتدای کتاب و فهرست اسامی مردان و زنان در انتهای آن ذکر شده است.
فهرست مطالب پس از پیشگفتار در ابتدای کتاب و فهرست اسامی مردان و زنان در انتهای آن ذکر شده است.


این کتاب، پیش‎تر به کوشش محمدتقی دانش‎پژوه، تصحیح و توسط انجمن آثار ملی به شماره 60 به چاپ رسیده است. محقق کتاب، [[نوربخش، جواد|دکتر محمدجواد نوربخش]] درباره تصحیح مجدد این کتاب می‌نویسد: «در زمستان سرد سال گذشته اخوی طریقت آقای عباس رشیدی آشتیانی نسخه‎ای خطی از این کتاب را به فقیر اهداء فرمود و مرا گرم نمود، پس از مقایسه این نسخه به نسخه چاپی مذکور، تفاوت‎های فاحشی به نظر رسید و این بنده را ملزم کرد تا به تصحیح و چاپ نسخه جدید اقدام کنم».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/5 ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص5]</ref>
این کتاب، پیش‎تر به کوشش محمدتقی دانش‎پژوه، تصحیح و توسط انجمن آثار ملی به شماره 60 به چاپ رسیده است. محقق کتاب، [[نوربخش، جواد|دکتر محمدجواد نوربخش]] درباره تصحیح مجدد این کتاب می‌نویسد: «در زمستان سرد سال گذشته اخوی طریقت آقای عباس رشیدی آشتیانی نسخه‌ای خطی از این کتاب را به فقیر اهداء فرمود و مرا گرم نمود، پس از مقایسه این نسخه به نسخه چاپی مذکور، تفاوت‎های فاحشی به نظر رسید و این بنده را ملزم کرد تا به تصحیح و چاپ نسخه جدید اقدام کنم».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/5 ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص5]</ref>


در صفحه اول کتاب این عبارت به چشم مى‎خورد: «نوبت العبد المذنب خادم الفقراء و المساکین...فى تاریخ عدة ربیع‎الاول سنه تسع و ثلاثى و سبع‎مائة». از اینجا معلوم مى‎شود کتاب مذکور به سال 739 هجرى در اختیار شخصى قرار گرفته که این عبارت را نگاشته است، از طرفى تاریخ تألیف کتاب مذکور همان‎طور که مؤلف ضمن کتاب یادآورى کرده نودوچهار سال پس از وفات شیخ روزبهان (601ق) بوده که مطابق با سال 695 هجرى قمرى مى‎شود.
در صفحه اول کتاب این عبارت به چشم مى‎خورد: «نوبت العبد المذنب خادم الفقراء و المساکین...فى تاریخ عدة ربیع‎الاول سنه تسع و ثلاثى و سبع‎مائة». از اینجا معلوم مى‎شود کتاب مذکور به سال 739 هجرى در اختیار شخصى قرار گرفته که این عبارت را نگاشته است، از طرفى تاریخ تألیف کتاب مذکور همان‎طور که مؤلف ضمن کتاب یادآورى کرده نودوچهار سال پس از وفات شیخ روزبهان (601ق) بوده که مطابق با سال 695 هجرى قمرى مى‎شود.


با توجه به تاریخ تألیف کتاب، مى‎توان به‎احتمال‎زیاد حدس زد که کتاب مزبور به خط مؤلف بوده باشد؛ بنابراین چنین به نظر مى‎رسد نسخه موجوده قدیمى‎ترین نسخه‌اى است که فعلاً از کتاب «تحفة أهل العرفان» تاکنون به‎دست‎آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/5 همان، ص5-6]</ref>
با توجه به تاریخ تألیف کتاب، مى‎توان به‌احتمال‎زیاد حدس زد که کتاب مزبور به خط مؤلف بوده باشد؛ بنابراین چنین به نظر مى‎رسد نسخه موجوده قدیمى‎ترین نسخه‌اى است که فعلاً از کتاب «تحفة أهل العرفان» تاکنون به‎دست‎آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6491/1/5 همان، ص5-6]</ref>


رونوشت صفحات اول و دوم و آخر نسخه خطی کتاب، در صفحه‎های هشت تا یازده پیشگفتار اثر، به‎عنوان نمونه ذکر شده است.
رونوشت صفحات اول و دوم و آخر نسخه خطی کتاب، در صفحه‎های هشت تا یازده پیشگفتار اثر، به‎عنوان نمونه ذکر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش