۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در مقدمه به موضوع و چگونگی نگارش کتاب، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/2 ر.ک: مقدمه، ص2-6]</ref>. | در مقدمه به موضوع و چگونگی نگارش کتاب، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/2 ر.ک: مقدمه، ص2-6]</ref>. | ||
نویسنده در بخش اول کتاب که موسوم به «أسرار المعارف» میباشد، در مورد عارف، درویش، صوفی، خلافت، اهل توحید و... سخن گفته است. انسانیت، سلوک باطن، آداب ظاهر، سلوک تصوف، تمییز درویش از غیر، ظهور امام مهدی(عج)، اصول مدنیت، نصیحت به عرفا و... دیگر عناوینی هستند که در این کتاب، محور بحث قرار | نویسنده در بخش اول کتاب که موسوم به «أسرار المعارف» میباشد، در مورد عارف، درویش، صوفی، خلافت، اهل توحید و... سخن گفته است. انسانیت، سلوک باطن، آداب ظاهر، سلوک تصوف، تمییز درویش از غیر، ظهور امام مهدی(عج)، اصول مدنیت، نصیحت به عرفا و... دیگر عناوینی هستند که در این کتاب، محور بحث قرار گرفتهاند. | ||
نویسنده در ابتدای بخش نخست، تصوف را مانند گوهری در قعری محیط دانسته که عمق آن، به اندازه عمر آدمی است و نهنگان بسیار در اطراف آن صدف است و بدیهی است که چنین گوهری را به محض ادعا و تصور، نتوان به دست آورد، بلکه تحصیل آن، شرایطی دارد که عمل به آن هم بدون تأییدات الهی و عنایات ازلی ممکن نباشد. از جمله این شروط، گذشتن از جان و مال و مرادات دنیوی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7-8]</ref>. | نویسنده در ابتدای بخش نخست، تصوف را مانند گوهری در قعری محیط دانسته که عمق آن، به اندازه عمر آدمی است و نهنگان بسیار در اطراف آن صدف است و بدیهی است که چنین گوهری را به محض ادعا و تصور، نتوان به دست آورد، بلکه تحصیل آن، شرایطی دارد که عمل به آن هم بدون تأییدات الهی و عنایات ازلی ممکن نباشد. از جمله این شروط، گذشتن از جان و مال و مرادات دنیوی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7-8]</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وی سپس به این نکته اشاره میکند که دستیابی به این گوهر، منحصر است به دو اصل و هزار شرط که اصل اول، گذشتن از جان و ترک آمال دنیوی و اخروی و مرادات ظاهری و باطنی و اصل دوم، طلب دلیلی که افسون جانوارن بحری را بداند و از تدبیر دفع نهنگ، آگاه باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | وی سپس به این نکته اشاره میکند که دستیابی به این گوهر، منحصر است به دو اصل و هزار شرط که اصل اول، گذشتن از جان و ترک آمال دنیوی و اخروی و مرادات ظاهری و باطنی و اصل دوم، طلب دلیلی که افسون جانوارن بحری را بداند و از تدبیر دفع نهنگ، آگاه باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | ||
وی سپس از مدعیان و جماعتی که در عمر خود بهجز فکر لقمه و لباس از حلال و حرام اندوهی نداشته و بر بزرگانی همچون محیالدین و رکنالدین سمنانی طعن وارد کردند، نالیده و آنان را از جنس مدرسین معقول و منقولی دانسته که از بوی مطبخ همسایه قوت گرفته و ناطقه | وی سپس از مدعیان و جماعتی که در عمر خود بهجز فکر لقمه و لباس از حلال و حرام اندوهی نداشته و بر بزرگانی همچون محیالدین و رکنالدین سمنانی طعن وارد کردند، نالیده و آنان را از جنس مدرسین معقول و منقولی دانسته که از بوی مطبخ همسایه قوت گرفته و ناطقه یافتهاند و معتقد است: «در صد قرن، یکی چون علاءالدوله سمنانی نیاید و روزگار چون محیالدین یکی یاد ننماید»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ||
وی در ادامه، ضمن تقسیم مدعیان حقیقت، به بیان این نکته پرداخته است که انقیاد و عبودیت حقیقی، بر پنج اصل استوار است: حاضر شدن عبدبه خدمت مولا در همه اوقات شبانهروز (که به زبان شرع آن را نماز میگویند)؛ کف نفس از هر چیزی که عبدرا از حضور مولا کسل کند و دیرتر حاضر شود (که در زبان شرع به آن روزه گفته میشود)؛ صرف نمودن مال مولا که به او داده در راه محبت مولا (که در زبان شرع به آن زکات گفته میشود)؛ شناختن مراتب عبودیت و دریافتن نکات و دقایق ارادت که با مراعات آن حدود، به بالاترین درجه قرب میرسد (که منظور حج میباشد) و دوستی اهلبیت و خواص و اتباع مولا (که در زبان شرع، به آن ولایت گفته میشود). در ادامه، به توضیح هریک از این امور در شریعت و ارکان، اجزا و شرایط آن پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/17 ر.ک: همان، ص17-19]</ref>. | وی در ادامه، ضمن تقسیم مدعیان حقیقت، به بیان این نکته پرداخته است که انقیاد و عبودیت حقیقی، بر پنج اصل استوار است: حاضر شدن عبدبه خدمت مولا در همه اوقات شبانهروز (که به زبان شرع آن را نماز میگویند)؛ کف نفس از هر چیزی که عبدرا از حضور مولا کسل کند و دیرتر حاضر شود (که در زبان شرع به آن روزه گفته میشود)؛ صرف نمودن مال مولا که به او داده در راه محبت مولا (که در زبان شرع به آن زکات گفته میشود)؛ شناختن مراتب عبودیت و دریافتن نکات و دقایق ارادت که با مراعات آن حدود، به بالاترین درجه قرب میرسد (که منظور حج میباشد) و دوستی اهلبیت و خواص و اتباع مولا (که در زبان شرع، به آن ولایت گفته میشود). در ادامه، به توضیح هریک از این امور در شریعت و ارکان، اجزا و شرایط آن پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34839/1/17 ر.ک: همان، ص17-19]</ref>. |
ویرایش