المختصر في مرسوم المصحف الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۳۹: خط ۳۹:
شیوه‎ دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه ‎آن‎ها‎ در سوره‎ها مرتب شده‎اند. کتابی که به این شیوه تألیف می‎شود، بر اساس‎ سوره‎ها‎ و به‎ ترتیب‎ مصحف عثمانی، باب‎بندی می‎شود. از مشهورترین کتاب‎هایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل‎ في‎ هجاء المصاحف» اثر ابوداوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7744/39 ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39]</ref>.
شیوه‎ دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه ‎آن‎ها‎ در سوره‎ها مرتب شده‎اند. کتابی که به این شیوه تألیف می‎شود، بر اساس‎ سوره‎ها‎ و به‎ ترتیب‎ مصحف عثمانی، باب‎بندی می‎شود. از مشهورترین کتاب‎هایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل‎ في‎ هجاء المصاحف» اثر ابوداوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7744/39 ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39]</ref>.


کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسم‎الخط بسمله آغاز می‎کند و می‎‎نویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح می‎کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref>.  
کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسم‎الخط بسمله آغاز می‌کند و می‎‎نویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref>.  


در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخش‎های دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/69 ر.ک: همان، ص69]</ref>.
در سوره سبحان، «إلی المسجد الأقصا» با الف و «برکنا» با حذف الف ذکر شده است. نویسنده در رابطه با هر کلمه به تعداد آن در کل قرآن کریم نیز اشاره کرده است؛ مثلاً «یدع الإنسن» را با حذف واو فعل دانسته و تذکر داده که چهار مورد در قرآن آمده که باقی آنها را در بخش‎های دیگر کتاب ذکر خواهد کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/69 ر.ک: همان، ص69]</ref>.
   
   
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطه‎گذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید می‎کند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که می‎خواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر می‎تواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>.
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطه‎گذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید می‌کند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که می‎خواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر می‎تواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>.


از جمله مباحثی که نویسنده به‎اجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعراب‎گذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسم‎الخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزه‎هایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، به‎خصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مى‎گوید: چیزى که پیشینیان را به نقطه‎گذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ‍‎ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مى‎ترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایین‎تر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطه‎ها و اعراب‎ها مراجعه کنند و بدین‎گونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ‍‎ درک شود. علامت‎هاى سه‎گانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مى‎بینیم و مردم در کتابت به کار مى‎برند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطه‎هاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مى‎دادند، سپس با گذشت زمان، به علامت‎ها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مى‎گذاشتند. انتقال از مرحله نقطه‎هاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>.  
از جمله مباحثی که نویسنده به‎اجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعراب‎گذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسم‎الخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزه‎هایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، به‎خصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مى‎گوید: چیزى که پیشینیان را به نقطه‎گذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ‍‎ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مى‎ترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایین‎تر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطه‎ها و اعراب‎ها مراجعه کنند و بدین‎گونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ‍‎ درک شود. علامت‎هاى سه‎گانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مى‎بینیم و مردم در کتابت به کار مى‎برند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطه‎هاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مى‎دادند، سپس با گذشت زمان، به علامت‎ها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مى‎گذاشتند. انتقال از مرحله نقطه‎هاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش