۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق (در معرفی نویسنده و کتاب)، مقدمه نویسنده و سه باب است. باب اول مشتمل بر پنج فصل است که به منظومهای سیزده بیتی در حذف الف ختم شده است. در باب دوم به ترتیب | کتاب مشتمل بر مقدمه محقق (در معرفی نویسنده و کتاب)، مقدمه نویسنده و سه باب است. باب اول مشتمل بر پنج فصل است که به منظومهای سیزده بیتی در حذف الف ختم شده است. در باب دوم به ترتیب سورههای قرآن کریم به الفاظی اشاره شده که رسمالخط آن با خواندنش به اضافه بودن یا حذف یک حرف یا ابدالش یا وصل یا فصلش به کلمه دیگر متفاوت است. در باب سوم نیز بهعنوان خاتمه، مباحث و فصولی در رابطه با رسمالخط مطرح شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مؤلفین در رسمالخط مصحف در توصیف هجای کلمات در رسمالخط عثمانی دو شیوه داشتهاند: شیوه اول، جمعآوری مثالهای مشابه در یک موضوع واحد در قالب فصلی مشخص. با این روش، یک کتاب شامل تعدادی از فصولی که حاوی تمامی وجوه رسمالخط است، تألیف میشود. از جمله کتابهایی که به این روش تألیف یافتهاند، کتاب «هجاء مصاحف الأمصار» از ابوعباس احمد بن عمار مهدوی (ت بعد از 34ق)، کتاب «البديع في معرفة ما رسم في مصحف عثمان» از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن معاذ جهنی (ت در حدود 244ق) و کتاب «[[المقنع في رسم مصاحف الأمصار|المقنع في معرفة مرسوم مصاحف أهل الأمصار]]»، اثر [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو عثمان بن سعید دانی]] (ت 444ق) را میتوان نام برد. | مؤلفین در رسمالخط مصحف در توصیف هجای کلمات در رسمالخط عثمانی دو شیوه داشتهاند: شیوه اول، جمعآوری مثالهای مشابه در یک موضوع واحد در قالب فصلی مشخص. با این روش، یک کتاب شامل تعدادی از فصولی که حاوی تمامی وجوه رسمالخط است، تألیف میشود. از جمله کتابهایی که به این روش تألیف یافتهاند، کتاب «هجاء مصاحف الأمصار» از ابوعباس احمد بن عمار مهدوی (ت بعد از 34ق)، کتاب «البديع في معرفة ما رسم في مصحف عثمان» از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن معاذ جهنی (ت در حدود 244ق) و کتاب «[[المقنع في رسم مصاحف الأمصار|المقنع في معرفة مرسوم مصاحف أهل الأمصار]]»، اثر [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو عثمان بن سعید دانی]] (ت 444ق) را میتوان نام برد. | ||
شیوه دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه آنها در | شیوه دوم، جستجو و تتبع در کلماتی است که با گفتار مطابقت ندارند. این کلمات بر اساس جایگاه آنها در سورهها مرتب شدهاند. کتابی که به این شیوه تألیف میشود، بر اساس سورهها و به ترتیب مصحف عثمانی، باببندی میشود. از مشهورترین کتابهایی که بر این شیوه هستند، کتاب«التنزيل في هجاء المصاحف» اثر ابوداوود سلیمان بن نجاح (ت 694ق) است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7744/39 ر.ک: علینقیان، حسین، ص40-39]</ref>. | ||
کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسمالخط بسمله آغاز میکند و مینویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref>. | کتاب حاضر به شیوه دوم تألیف شده است. نویسنده همانند دیگر آثار، سوره حمد را با رسمالخط بسمله آغاز میکند و مینویسد: حذف الف وصل در بسم الله ابتدای سور قرآن، اختلافی نیست و مورد اتفاق است. سپس الفاظ دیگر سوره را مطرح میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطهگذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>. | نویسنده در خاتمه کتاب در موضوع نقطهگذاری سخن گفته است. او بر این نکته تأکید میکند که از تطویل و تعلیل پرهیز کرده و آنچه در اینجا آورده قول برگزیده برای کسی است که میخواهد آن را به کار بندد؛ اما برای مطالعه بیشتر میتواند به کتب مبسوط مانند «[[المحكم في نقط المصاحف]]» [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانی]] و «الطراز في شرح ضبط الخراز» محمد بن عبدالله تنسی مراجعه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32340/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>. | ||
از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح | از جمله مباحثی که نویسنده بهاجمال به آن اشاره کرده و نیازمند توضیح است، اعرابگذاری قرآن به شکل مستطیل است. در این رابطه در کتاب رسمالخط مصحف توضیح خوبی آمده است: ابوعمرو دانى در توضیح انگیزههایى که پیشینیان را وادار به تکمیل کتابت، بهخصوص در مصاحف گردانید سخن خوبى دارد. او مىگوید: چیزى که پیشینیان را به نقطهگذارى مصاحف وادار نمود، پس از آنکه این مصاحف در زمان نوشتن و ارسال آنها به شهرها خالى از نقطه بود، این بود که آنها اهل زمان خود را دیدند که با وجود نزدیکى آنها به زمان فصاحت و ملاقات با اهل آن، تباهى در لغت آنها افتاده بود و الفاظ آنها اختلاف پیدا کرده بود و طبیعت آنها تغییر یافته بود و بسیارى از خواص و عوام مردم دچار خطاگویى شده بودند. آنها مىترسیدند که گذشت زمان موجب افزایش این تباهى گردد و آیندگان که بدون شک در علم و فصاحت و فهم و درایت پایینتر از نسل موجود خواهند بود، بیشتر به خطا بیفتند و فساد و اشتباه آنها را فراگیرد. آنها این کار را انجام دادند تا اینان در هنگام پریشانى اعراب و ناآگاهى از آن، به این نقطهها و اعرابها مراجعه کنند و بدینگونه اعراب کلمه تحقق یابد و چگونگى الفاظ درک شود. علامتهاى سهگانه حرکات کوتاه، چند مرحله از تطور را پشت سر گذاشته، تااینکه به این صورتى که امروز در مصاحف مىبینیم و مردم در کتابت به کار مىبرند، درآمده است. در مرحله اول، حرکات را با نقطههاى گرد با رنگ مخالف رنگ سیاه نشان مىدادند، سپس با گذشت زمان، به علامتها و یا حروف کوچک تغییر یافت که بالا یا پایین حرف مىگذاشتند. انتقال از مرحله نقطههاى گرد در نشان دادن حرکات، به مرحله اعراب مستطیل، چندین قرن طول کشید و سرعت یا کندى پیشرفت آن در شهرهاى اسلامى در شرق و غرب مختلف بود<ref>ر.ک: حمد، غانم قدوری، ص449-448</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش