مختصر عجائب الدنيا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای '
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
اين روايت به ويژه در مصر رواج يافت و گروهي و از آن جمله ابن وصيف شاه در صفحه 19 كتاب آن را روايت كرده است. مى‌توان گفت كه كتاب در واقع شرح و تفصيل اين روايت است، كه در برخى موارد به افسانه شبيه‌تر است؛ به عنوان نمونه در صفحه 69 كتاب در ذكر عجائب مخلوقات يأجوج و مأجوج، به عناق بنت آدم اشاره مى‌كند كه دو سر داشته و در هر دست ده انگشت و هر انگشت دو ناخن؛ مانند منجنيق. اين حكايت‌ها با وجود اين كه به شدت رنگ تخيل دارد؛ اما بايد دانست كه تصوير زمين به شكل يك پرنده، خاص عرب‌ها نيست، زيرا ساميان غربی نيز زمين را به شكل يك پرنده بزرگ تصوير كرده‌اند و همين تصوير به نوبه خود به بعضي از رسائل مسلمانان چيني راه يافته است.
اين روايت به ويژه در مصر رواج يافت و گروهي و از آن جمله ابن وصيف شاه در صفحه 19 كتاب آن را روايت كرده است. مى‌توان گفت كه كتاب در واقع شرح و تفصيل اين روايت است، كه در برخى موارد به افسانه شبيه‌تر است؛ به عنوان نمونه در صفحه 69 كتاب در ذكر عجائب مخلوقات يأجوج و مأجوج، به عناق بنت آدم اشاره مى‌كند كه دو سر داشته و در هر دست ده انگشت و هر انگشت دو ناخن؛ مانند منجنيق. اين حكايت‌ها با وجود اين كه به شدت رنگ تخيل دارد؛ اما بايد دانست كه تصوير زمين به شكل يك پرنده، خاص عرب‌ها نيست، زيرا ساميان غربی نيز زمين را به شكل يك پرنده بزرگ تصوير كرده‌اند و همين تصوير به نوبه خود به بعضي از رسائل مسلمانان چيني راه يافته است.


ابن وصيف شاه از مروّجان مطالب داستاني به حساب مى‌آيد. گزارش‌های وي خشك و بي‌روح است و رنگ افسانه دارد. درباره دوران‌هاي قديم مطالب فراوان دارد كه غالب آن محصول تخيل است و از منابع عربی مايه ندارد، بلكه بر تاريخ داستاني رايج در محافل قِبطي، كه ظاهراً در محيط شُعوبي نشو و نما يافته بود، تكيه دارد. او د ر رابطه با بلاد مختلف گزارش‌هاى جغرافيايى مى‌دهد؛ اما یکی از معايب مهم كار وي اين است كه حدود را آشفته مى‌گويد، و تعيين جاها به صورت دقيق مشكل و احياناً محال است.
ابن وصيف شاه از مروّجان مطالب داستاني به حساب مى‌آيد. گزارش‌های وي خشك و بي‌روح است و رنگ افسانه دارد. درباره دوران‌های قديم مطالب فراوان دارد كه غالب آن محصول تخيل است و از منابع عربی مايه ندارد، بلكه بر تاريخ داستاني رايج در محافل قِبطي، كه ظاهراً در محيط شُعوبي نشو و نما يافته بود، تكيه دارد. او د ر رابطه با بلاد مختلف گزارش‌هاى جغرافيايى مى‌دهد؛ اما یکی از معايب مهم كار وي اين است كه حدود را آشفته مى‌گويد، و تعيين جاها به صورت دقيق مشكل و احياناً محال است.


با وجود همه اين ملاحظات بايد گفت، قسمت زيادي از مطالب در جاي ديگر نيامده و اگر روايت او نبود به كلي از بين مى‌رفت. وي معمولاً در نقل مطالب دقيق است و تا حد امكان از شخصيت‌هاي معاصر حادثه نقل مى‌كند. سبک ي ساده و روشن و دلپذير و از درازنویسی و حماسه‌گويي به دور است. از لحاظ روش كتاب به يك مجموعه مقالات بيشتر مى‌ماند تا به يك كتاب منظم.
با وجود همه اين ملاحظات بايد گفت، قسمت زيادي از مطالب در جای ديگر نيامده و اگر روايت او نبود به كلي از بين مى‌رفت. وي معمولاً در نقل مطالب دقيق است و تا حد امكان از شخصيت‌های معاصر حادثه نقل مى‌كند. سبک ي ساده و روشن و دلپذير و از درازنویسی و حماسه‌گويي به دور است. از لحاظ روش كتاب به يك مجموعه مقالات بيشتر مى‌ماند تا به يك كتاب منظم.


در ابتداى كتاب از درياها و خشكى‌ها و درختان و ميوه‌هاى آنها و وحوش و ويژگى‌هاى آنها و عجائبى كه به گفته خود در طول حياتمان مانند آن را نديده و نشنيده‌ايم و در پايان آن از انسان‌ها و اخلاق نيكو و مذموم مطالبی را گرد آورده است. او از علوم عجيب و غريب و غير ملموس و محسوس و علوم سحر و طلسم‌ها و كيميا و همچنين از طب و هندسه معمارى نيز مطالبى آورده است. به عقيده نویسنده، عجائب تماثيل و بتها و از جمله عجل سامرى نيز در محدوده مباحث كتاب جاى ميگرفته و از چگونگى اين دست ساخته‌هاى بشر كه برخى از آنها با حركت خورشيد حركت مى‌كرده‌اند و يا با تغيير فصول سال تغيير جهت مى‌داده‌اند، سخن گفته و شيوه تشخيص صدق و كذب آنها را بيان كرده است. وى در بخش نصايح، اشعارى فراوانى را آورده؛ كه البته محقق كتاب بسيارى از اشعار را نامناسب دانسته و حذف كرده است. از ديگر مطالب، اسامى شهرها و عادات اهل آنها و طول شب و روز و فصل‌هاى سال است. كتاب به يك شعر ختم شده است كه در آن از خداوند درخواست مى‌كند كه كه اين تأليف را از وى بپذيرد و در نامه حسنات او قرار دهد.
در ابتداى كتاب از درياها و خشكى‌ها و درختان و ميوه‌هاى آنها و وحوش و ويژگى‌هاى آنها و عجائبى كه به گفته خود در طول حياتمان مانند آن را نديده و نشنيده‌ايم و در پايان آن از انسان‌ها و اخلاق نيكو و مذموم مطالبی را گرد آورده است. او از علوم عجيب و غريب و غير ملموس و محسوس و علوم سحر و طلسم‌ها و كيميا و همچنين از طب و هندسه معمارى نيز مطالبى آورده است. به عقيده نویسنده، عجائب تماثيل و بتها و از جمله عجل سامرى نيز در محدوده مباحث كتاب جاى ميگرفته و از چگونگى اين دست ساخته‌هاى بشر كه برخى از آنها با حركت خورشيد حركت مى‌كرده‌اند و يا با تغيير فصول سال تغيير جهت مى‌داده‌اند، سخن گفته و شيوه تشخيص صدق و كذب آنها را بيان كرده است. وى در بخش نصايح، اشعارى فراوانى را آورده؛ كه البته محقق كتاب بسيارى از اشعار را نامناسب دانسته و حذف كرده است. از ديگر مطالب، اسامى شهرها و عادات اهل آنها و طول شب و روز و فصل‌هاى سال است. كتاب به يك شعر ختم شده است كه در آن از خداوند درخواست مى‌كند كه كه اين تأليف را از وى بپذيرد و در نامه حسنات او قرار دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش