۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
سعدى اين اثر را در زمانى كه در سفر بوده است، سروده و هنگام بازگشت به شيراز آن را بر دوستانش عرضه داشته است. اين اثر در قالب مثنوى و در بحر متقارب سروده شده و از نظر قالب و وزن شعرى، حماسى است؛ هر چند كه از نظر محتوا، به اخلاق، تربيت، سياست و اجتماعیات پرداخته است. | سعدى اين اثر را در زمانى كه در سفر بوده است، سروده و هنگام بازگشت به شيراز آن را بر دوستانش عرضه داشته است. اين اثر در قالب مثنوى و در بحر متقارب سروده شده و از نظر قالب و وزن شعرى، حماسى است؛ هر چند كه از نظر محتوا، به اخلاق، تربيت، سياست و اجتماعیات پرداخته است. | ||
پسندها و آرزوهاى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در اين كتاب، بيش از ديگر آثار او جلوهگر است و سعدىشناسان و دوستداران او، همواره بوستان را در جايگاه يك كتاب اخلاقى و آموزشى نگريسته و آن را «جهان مطلوب سعدى» دانستهاند و به راستى هم [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] مدينه فاضلهاى را كه مىجسته، در اين اثر، تصوير كرده است. وى در اين تصوير، دائم از تجربهها، سرگذشتها و روايتهاى گذشتگان ياد مىكند و تصوير آن جهان نورانى را در قالب | پسندها و آرزوهاى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در اين كتاب، بيش از ديگر آثار او جلوهگر است و سعدىشناسان و دوستداران او، همواره بوستان را در جايگاه يك كتاب اخلاقى و آموزشى نگريسته و آن را «جهان مطلوب سعدى» دانستهاند و به راستى هم [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] مدينه فاضلهاى را كه مىجسته، در اين اثر، تصوير كرده است. وى در اين تصوير، دائم از تجربهها، سرگذشتها و روايتهاى گذشتگان ياد مىكند و تصوير آن جهان نورانى را در قالب حكايتهایى شيرين، چنان نغز و دلفريب جلوه كرده است كه بر بيشتر زيبايىهاى هنرى و شگردهاى شاعرانه اين اثر سايه افكنده است. | ||
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] به شيوه قدما، از زبان قصه براى بيان انديشههاى خود بهره برده و اين اثر، مجموعهاى است كامل از انواع داستانهاست. | [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] به شيوه قدما، از زبان قصه براى بيان انديشههاى خود بهره برده و اين اثر، مجموعهاى است كامل از انواع داستانهاست. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
دوم: احسان، سوم: عشق و مستى و شور، چهارم: تواضع، پنجم: رضا، ششم: قناعت، هفتم: عالم تربيت، هشتم: شكر بر عافيت، نهم: توبه و راه صواب و در آخرين باب، مطالبى پيرامون مناجات و خاتم كتاب، بيان شده است. | دوم: احسان، سوم: عشق و مستى و شور، چهارم: تواضع، پنجم: رضا، ششم: قناعت، هفتم: عالم تربيت، هشتم: شكر بر عافيت، نهم: توبه و راه صواب و در آخرين باب، مطالبى پيرامون مناجات و خاتم كتاب، بيان شده است. | ||
اين كتاب، يك دوره كامل از حكمت عملى است. در اين اثر فاخر، سعدى عصارهاى از حاصل تحصيلات و تجربيات وسيع خود از سياست، اخلاق و دين را در دلكشترين عبارات بيان كرده و در عين اينكه رعايت متانت و جزالت لفظ و معنى را در آن مرعى داشته است، براى شيرينى و جذابيت كلام، مزاح و طيبت را چاشنى آن ساخته، چنانكه خود مىگويد: «در | اين كتاب، يك دوره كامل از حكمت عملى است. در اين اثر فاخر، سعدى عصارهاى از حاصل تحصيلات و تجربيات وسيع خود از سياست، اخلاق و دين را در دلكشترين عبارات بيان كرده و در عين اينكه رعايت متانت و جزالت لفظ و معنى را در آن مرعى داشته است، براى شيرينى و جذابيت كلام، مزاح و طيبت را چاشنى آن ساخته، چنانكه خود مىگويد: «در موعظههایث شافى را در سلك عبارت كشيده است و داروى تلخ نصيحت، به شهد ظرافت برآميخته تا طبع ملول از دولت قبول محروم نماند». | ||
اما اوج هنر و اعتلاى ذوق سعدى را در غزليات او بايد جستجو كرد. غزليات او كه شامل طيبات، بدايع، غزليات قديم و خواتيم مىباشد، دنيايى است رنگارنگ و پررمز و راز از جلوههاى عشق كه با شور و جاذبتى فوقالعاده و در عين حال، با رسايى و فصاحتى كمنظير، بيان شده است. غزلهاى او حاكى از درد آگاهى و شور و هيجان و سوز و گداز او در عشق است، عشقى كه هم جنبههاى مجازى را شامل است و هم عشق معنوى و كامل را كه به همه كائنات و آفريدگار آن اظهار مىشود. | اما اوج هنر و اعتلاى ذوق سعدى را در غزليات او بايد جستجو كرد. غزليات او كه شامل طيبات، بدايع، غزليات قديم و خواتيم مىباشد، دنيايى است رنگارنگ و پررمز و راز از جلوههاى عشق كه با شور و جاذبتى فوقالعاده و در عين حال، با رسايى و فصاحتى كمنظير، بيان شده است. غزلهاى او حاكى از درد آگاهى و شور و هيجان و سوز و گداز او در عشق است، عشقى كه هم جنبههاى مجازى را شامل است و هم عشق معنوى و كامل را كه به همه كائنات و آفريدگار آن اظهار مىشود. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
ايمان مذهبى و اعتقاد راسخ [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] به مبانى دينى، از توحيديههاى غرّاى او و اشعارى كه در بزرگداشت نبى اكرم(ص) سروده است، به روشنى پيداست. او در عالم عشقورزى، به «عشق محمد و آل محمد» بسنده مىكند و نيل به رستگارى و صفا را در پيروى از طريق پيامبر(ص) مىداند. اما با وجود اين ارادات عميق و تقيّدى كه به حفظ احكام دين دارد، از ويژگىهاى اخلاقى او، دور بودنش از تعصّب و تحجّر فكرى است. او با داشتن مشربى وسيع و دلى آكنده از محبت به همنوع، خويش و بيگانه و دوست و دوشمن را به ديده رأفت مىنگرد و جز با ستمپيشگان و رياكارانى كه دين و مقدسات را دام تزوير و ملعبه مقاصد و منافع شخصى خود قرار مىدهند، مخالف نيست. | ايمان مذهبى و اعتقاد راسخ [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] به مبانى دينى، از توحيديههاى غرّاى او و اشعارى كه در بزرگداشت نبى اكرم(ص) سروده است، به روشنى پيداست. او در عالم عشقورزى، به «عشق محمد و آل محمد» بسنده مىكند و نيل به رستگارى و صفا را در پيروى از طريق پيامبر(ص) مىداند. اما با وجود اين ارادات عميق و تقيّدى كه به حفظ احكام دين دارد، از ويژگىهاى اخلاقى او، دور بودنش از تعصّب و تحجّر فكرى است. او با داشتن مشربى وسيع و دلى آكنده از محبت به همنوع، خويش و بيگانه و دوست و دوشمن را به ديده رأفت مىنگرد و جز با ستمپيشگان و رياكارانى كه دين و مقدسات را دام تزوير و ملعبه مقاصد و منافع شخصى خود قرار مىدهند، مخالف نيست. | ||
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] نسبت به خلق جهان كه- همه يكسره نهال خدايند- مشفق و مهربان است. او مبشّر صلح و بشردوستى است. در چشمانداز جهان آرمانيش، بنى آدم اعضاى يك پيكر و از يك گوهرند و چون انسان و آزادى در نظر وى اهميت فراوان دارند، لذا غايت آرزويش تفاهم ميان ملتها و از بين رفتن خصومتها و كدورتها از جوامع انسانى است. او در اين ارتباط، با احساس مسئوليت و غمخوارى نسبت به ناتوانان و بيچارگان، خطاب به مصلحان و خيرانديشان، | [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] نسبت به خلق جهان كه- همه يكسره نهال خدايند- مشفق و مهربان است. او مبشّر صلح و بشردوستى است. در چشمانداز جهان آرمانيش، بنى آدم اعضاى يك پيكر و از يك گوهرند و چون انسان و آزادى در نظر وى اهميت فراوان دارند، لذا غايت آرزويش تفاهم ميان ملتها و از بين رفتن خصومتها و كدورتها از جوامع انسانى است. او در اين ارتباط، با احساس مسئوليت و غمخوارى نسبت به ناتوانان و بيچارگان، خطاب به مصلحان و خيرانديشان، توصيههایى اين چنين دارد كه: «تو كز محنت ديگران بىغمى/ نشايد كه نامت نهند آدمى» | ||
استادى سعدى در سخنورى و احاطهاش بر علوم مختلف همراه با تجربيات وسيع و ارزنده، جامعيتى را براى او فراهم كرده است كه لغزشها و عيوب مختصرش را تحت الشعاع قرار مىدهد و هنر بيان و جاذبيت گفتارش، آنچنان خواننده سخنسنج و صاحبدل آثار او را متأثر مىكند و به اعجاب وامىدارد كه لب به تحسين او مىگشايد و همزبان با اين شاعر توانا اعتراف مىكند كه: «سعدى اندازه ندارد كه شيرين سخنى/ باغ طبعت همه مرغان شكر گفتارند» | استادى سعدى در سخنورى و احاطهاش بر علوم مختلف همراه با تجربيات وسيع و ارزنده، جامعيتى را براى او فراهم كرده است كه لغزشها و عيوب مختصرش را تحت الشعاع قرار مىدهد و هنر بيان و جاذبيت گفتارش، آنچنان خواننده سخنسنج و صاحبدل آثار او را متأثر مىكند و به اعجاب وامىدارد كه لب به تحسين او مىگشايد و همزبان با اين شاعر توانا اعتراف مىكند كه: «سعدى اندازه ندارد كه شيرين سخنى/ باغ طبعت همه مرغان شكر گفتارند» |
ویرایش