بدایة الوصول لكنه علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌‌' به '‌'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقرر مقدمه‌اش با ذکر جایگاه علم فقه آغاز کرده است: «شریف‌ترین علم پس از علم کلام علم فقه یعنی علم استدلالی تحقیقی در مسائل دین است که موجب سعادت انسان در عرصه‌های دینی و اجتماعی، دنیوی و اخروی است. با فقه هدایت به راه استوار به‌دست می‌‌آید و به‌وسیله آن انسان به کمالات واقعی ابدی ارتقاء می‌یابد». سپس با استناد به روایت «الکمال کل الكمال التفقه في الدين...» تفقه در دین را در درجه اول کمال دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7]</ref>.  
مقرر مقدمه‌اش با ذکر جایگاه علم فقه آغاز کرده است: «شریف‌ترین علم پس از علم کلام علم فقه یعنی علم استدلالی تحقیقی در مسائل دین است که موجب سعادت انسان در عرصه‌های دینی و اجتماعی، دنیوی و اخروی است. با فقه هدایت به راه استوار به‌دست می‌آید و به‌وسیله آن انسان به کمالات واقعی ابدی ارتقاء می‌یابد». سپس با استناد به روایت «الکمال کل الكمال التفقه في الدين...» تفقه در دین را در درجه اول کمال دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7]</ref>.  


سپس با استناد به روایت دیگری از امام باقر(ع) اشاره کرده است که راوی از امام معنای آیه «و من أحياها فكانما أحيا الناس جمیعاً» پرسید. امام فرمود: یعنی نجات دادن «از آتش و غرق شدن». روای مجدداً پرسید آیا به معنای کسی که آن‌ها را از ضلالت به‌سوی هدایت راهنمایی کند نیز هست؟ حضرت فرمود: «این تأویل اعظم آیه است». پس امام راهنمایی مردم از گمراهی به‌سوی هدایت را عظیم‌تر از نجاتشان از غرق شدن و سوختن در آتش دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>.  
سپس با استناد به روایت دیگری از امام باقر(ع) اشاره کرده است که راوی از امام معنای آیه «و من أحياها فكانما أحيا الناس جمیعاً» پرسید. امام فرمود: یعنی نجات دادن «از آتش و غرق شدن». روای مجدداً پرسید آیا به معنای کسی که آن‌ها را از ضلالت به‌سوی هدایت راهنمایی کند نیز هست؟ حضرت فرمود: «این تأویل اعظم آیه است». پس امام راهنمایی مردم از گمراهی به‌سوی هدایت را عظیم‌تر از نجاتشان از غرق شدن و سوختن در آتش دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>.  
خط ۴۰: خط ۴۰:
نویسنده پیش از ورود به بحث لازم دیده که مرتبه این علم نسبت به دیگر علوم و تقدم و تأخر آن را تبیین کند؛ تأخر علم فقه نسبت به علم اصول از واضحات است؛ چراکه علم اصول از مقدمات علم فقه است بلکه علت تامه اوست؛ زیرا استنباط متوقف بر علم اصول است. پس این علم متقدم بر علم فقه است. اگرچه از بسیاری از علوم مانند علوم عربی و علم منطق متأخر و نسبت به علومی مانند ریاضی و طب بیگانه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص15]</ref>.
نویسنده پیش از ورود به بحث لازم دیده که مرتبه این علم نسبت به دیگر علوم و تقدم و تأخر آن را تبیین کند؛ تأخر علم فقه نسبت به علم اصول از واضحات است؛ چراکه علم اصول از مقدمات علم فقه است بلکه علت تامه اوست؛ زیرا استنباط متوقف بر علم اصول است. پس این علم متقدم بر علم فقه است. اگرچه از بسیاری از علوم مانند علوم عربی و علم منطق متأخر و نسبت به علومی مانند ریاضی و طب بیگانه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص15]</ref>.


نویسنده پس از نقد و بررسی تعاریف علم اصول، تعریفی ارائه می‌کند و آن را احسن التعاریف علم اصول می‌داند: علم اصول قواعدی است که می‌‌تواند در کبرای قیاس قرار گیرد، به‌گونه‌ای که اگر صغری به آن منضم شود حکم کلی الهی یا وظیفه عملیه از آن به‌دست می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>.  
نویسنده پس از نقد و بررسی تعاریف علم اصول، تعریفی ارائه می‌کند و آن را احسن التعاریف علم اصول می‌داند: علم اصول قواعدی است که می‌تواند در کبرای قیاس قرار گیرد، به‌گونه‌ای که اگر صغری به آن منضم شود حکم کلی الهی یا وظیفه عملیه از آن به‌دست می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>.  


در اصول فقه، مرحله اول ظهورشناسی یعنی مدلول تصوری، یک مفهوم معناشناختی به‌حساب می‌آید که از عبارات و الفاظ با بهره‌گیری از شاخص‌های زبانی به ذهن می‌نشیند. بنابراین مقدمه مباحث الفاظ، مانند بحث وضع، اقسام وضع، معنای حرفی، علائم حقیقت و مجاز و بحث مشتق در حوزه معناشناسی قرار می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3595/74 ر.ک: سلمانپور، محمدجواد، ص74]</ref>.  
در اصول فقه، مرحله اول ظهورشناسی یعنی مدلول تصوری، یک مفهوم معناشناختی به‌حساب می‌آید که از عبارات و الفاظ با بهره‌گیری از شاخص‌های زبانی به ذهن می‌نشیند. بنابراین مقدمه مباحث الفاظ، مانند بحث وضع، اقسام وضع، معنای حرفی، علائم حقیقت و مجاز و بحث مشتق در حوزه معناشناسی قرار می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3595/74 ر.ک: سلمانپور، محمدجواد، ص74]</ref>.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش