پرش به محتوا

بدایة الوصول لكنه علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
نویسنده پیش از ورود به بحث لازم دیده که مرتبه این علم نسبت به دیگر علوم و تقدم و تأخر آن را تبیین کند؛ تأخر علم فقه نسبت به علم اصول از واضحات است؛ چراکه علم اصول از مقدمات علم فقه است بلکه علت تامه اوست؛ زیرا استنباط متوقف بر علم اصول است. پس این علم متقدم بر علم فقه است. اگرچه از بسیاری از علوم مانند علوم عربی و علم منطق متأخر و نسبت به علومی مانند ریاضی و طب بیگانه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص15]</ref>.
نویسنده پیش از ورود به بحث لازم دیده که مرتبه این علم نسبت به دیگر علوم و تقدم و تأخر آن را تبیین کند؛ تأخر علم فقه نسبت به علم اصول از واضحات است؛ چراکه علم اصول از مقدمات علم فقه است بلکه علت تامه اوست؛ زیرا استنباط متوقف بر علم اصول است. پس این علم متقدم بر علم فقه است. اگرچه از بسیاری از علوم مانند علوم عربی و علم منطق متأخر و نسبت به علومی مانند ریاضی و طب بیگانه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص15]</ref>.


نویسنده پس از نقد و بررسی تعاریف علم اصول، تعریفی ارائه می‌کند و آن را احسن التعاریف علم اصول می‌داند: علم اصول قواعدی است که می‌تواند در کبرای قیاس قرار گیرد، به‌گونه‌ای که اگر صغری به آن منضم شود حکم کلی الهی یا وظیفه عملیه از آن به‌دست می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>.  
نویسنده پس از نقد و بررسی تعاریف علم اصول، تعریفی ارائه می‌کند و آن را احسن التعاریف علم اصول می‌داند: علم اصول قواعدی است که می‌تواند در کبرای قیاس قرار گیرد، بونه‌ای که اگر صغری به آن منضم شود حکم کلی الهی یا وظیفه عملیه از آن به‌دست می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>.  


در اصول فقه، مرحله اول ظهورشناسی یعنی مدلول تصوری، یک مفهوم معناشناختی به‌حساب می‌آید که از عبارات و الفاظ با بهره‌گیری از شاخص‌های زبانی به ذهن می‌نشیند. بنابراین مقدمه مباحث الفاظ، مانند بحث وضع، اقسام وضع، معنای حرفی، علائم حقیقت و مجاز و بحث مشتق در حوزه معناشناسی قرار می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3595/74 ر.ک: سلمانپور، محمدجواد، ص74]</ref>.  
در اصول فقه، مرحله اول ظهورشناسی یعنی مدلول تصوری، یک مفهوم معناشناختی به‌حساب می‌آید که از عبارات و الفاظ با بهریری از شاخص‌های زبانی به ذهن می‌نشیند. بنابراین مقدمه مباحث الفاظ، مانند بحث وضع، اقسام وضع، معنای حرفی، علائم حقیقت و مجاز و بحث مشتق در حوزه معناشناسی قرار می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3595/74 ر.ک: سلمانپور، محمدجواد، ص74]</ref>.  


از جمله اموری که در علم اصول از آن بحث می‌شود «وضع» است؛ چراکه گفته شده: از وضع در علوم دیگر حتی لغت بحث نمی‌شود. زیرا کتب لغت متکفل بیان حقیقت وضع نیستند؛ بلکه بحث در لغت از کیفیت موارد استعمالات است لکن حقیقت آن است که برخی چون ابن جنی و اخفش از آن بحث کرده‌اند. به‌هرحال بحث از وضع بعد از بنا بر دلالت الفاظ بر معانی آن ذاتی محض نیست وگرنه مجالی برای این بحث نبود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/45 ر.ک: متن کتاب و پاورقی، ص45]</ref>.
از جمله اموری که در علم اصول از آن بحث می‌شود «وضع» است؛ چراکه گفته شده: از وضع در علوم دیگر حتی لغت بحث نمی‌شود. زیرا کتب لغت متکفل بیان حقیقت وضع نیستند؛ بلکه بحث در لغت از کیفیت موارد استعمالات است لکن حقیقت آن است که برخی چون ابن جنی و اخفش از آن بحث کرده‌اند. به‌هرحال بحث از وضع بعد از بنا بر دلالت الفاظ بر معانی آن ذاتی محض نیست وگرنه مجالی برای این بحث نبود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8077/1/45 ر.ک: متن کتاب و پاورقی، ص45]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش