اصطلاحات پزشکی در فرهنگ‌نامه‌های کهن عربی - ‌پارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۳: خط ۷۳:


برخی، انتقاداتی را به کتاب وارد نموده‌اند که از جمله آنها عبارتند از:
برخی، انتقاداتی را به کتاب وارد نموده‌اند که از جمله آنها عبارتند از:
# معمولا در معرفی یک فرهنگ، تعداد مداخل، جزء محاسن بشمار می‌رود؛ در این کتاب اگر به‌طور میانگین در هر صفحه، 20 مدخل باشد، دست‌کم 8000 مدخل جمع‌آوری شده که بسیار شگرف است. اما بارزترین اشکال این کتاب، تکرار مداخل است؛ به‌گونه‌ای که در همان شش‌ صفحه اول کتاب، حداقل 28 مدخل تکرار شده که عبارت است از: «الأبخر، الأبخق، الأبرص، الأبنة، ابوادراس، الأبهران، اتوم، اثعل، اجدع، اجذم، الأجفان، الأجل، الأجلاب، الأجهر، الأحبال، الأحبن، الاحتجام، الأحذل، الأحول، الأخبثان، الأخدع، الأخدعان، الأخرم، اخشم، الأدر، الأدرة، الأدل، الأدمة و...».
# معمولا در معرفی یک فرهنگ، تعداد مداخل، جزء محاسن بشمار می‌رود؛ در این کتاب اگر به‌طور میانگین در هر صفحه، 20 مدخل باشد، دست‌کم 8000 مدخل جمع‌آوری شده که بسیار شگرف است. اما بارزترین اشکال این کتاب، تکرار مداخل است؛ به‌گونه‌ای که در همان شش صفحه اول کتاب، حداقل 28 مدخل تکرار شده که عبارت است از: «الأبخر، الأبخق، الأبرص، الأبنة، ابوادراس، الأبهران، اتوم، اثعل، اجدع، اجذم، الأجفان، الأجل، الأجلاب، الأجهر، الأحبال، الأحبن، الاحتجام، الأحذل، الأحول، الأخبثان، الأخدع، الأخدعان، الأخرم، اخشم، الأدر، الأدرة، الأدل، الأدمة و...».
# علی‌رغم ادعای گردآورنده که قرار است در برابر واژه عربی یک واژه فارسی به ما معرفی شود، در برابر بسیاری از کلمات از جمله همان «برسام» و «کافور» که خود گردآورنده به آن مثال زده، هیچ معادل فارسی نیامده است و حتی گاهی برای معادل واژه عربی، به‌جای کلمه فارسی، عبارت عربی آمده است، مانند: البجباجة: الكثير اللّحم المسترخی؛ القشور: اسمُ دواء.
# علی‌رغم ادعای گردآورنده که قرار است در برابر واژه عربی یک واژه فارسی به ما معرفی شود، در برابر بسیاری از کلمات از جمله همان «برسام» و «کافور» که خود گردآورنده به آن مثال زده، هیچ معادل فارسی نیامده است و حتی گاهی برای معادل واژه عربی، به‌جای کلمه فارسی، عبارت عربی آمده است، مانند: البجباجة: الكثير اللّحم المسترخی؛ القشور: اسمُ دواء.
# در برابر بسیاری از مداخل عربی، تعریف و توصیف آمده نه یک واژه فارسی، که قطعا نمی‌تواند در ترجمه جای واژه عربی را بگیرد؛ مگر اینکه این کتاب علاوه بر دستگیری از مترجمان، قصد تعلیم پزشکان را نیز داشته باشد؛ برای مثال به این دو کلمه بسنده می‌کنیم: السليخة: نباتی بود از داروها؛ الطاعون: آماسی بود زیر بغل یا زیر کش ران که پدید آید، بیماری با نام، بیماری عام، طاعون.
# در برابر بسیاری از مداخل عربی، تعریف و توصیف آمده نه یک واژه فارسی، که قطعا نمی‌تواند در ترجمه جای واژه عربی را بگیرد؛ مگر اینکه این کتاب علاوه بر دستگیری از مترجمان، قصد تعلیم پزشکان را نیز داشته باشد؛ برای مثال به این دو کلمه بسنده می‌کنیم: السليخة: نباتی بود از داروها؛ الطاعون: آماسی بود زیر بغل یا زیر کش ران که پدید آید، بیماری با نام، بیماری عام، طاعون.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش