الأوائل (ابن ابی عاصم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در اولین روایت، نبوی «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ» را به دو سند از ولید بن عباده از پدرش و به یک سند از ابن عباس نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2-1</ref>‏. در متون روایی شبیه به این روایت، روایت «اول ما خلق الله العقل» در انتساب به پیامبر اکرم(ص) و دیگر بزرگان دین دیده می‌شود. روایت قلم بیشتر به منابع تفسیر قرآن راه یافته و در کنار آیه شریفه «ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ» (قلم: 1) مطرح شده است. در روایت‌های اولیه ابتدا به آفرینش قلم، سپس به آفرینش عقل اشاره شده است <ref>ر.ک: حیدری، حسن، ص24</ref>‏. [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] (متوفی 685ق) در کتاب [[طوالع الأنوار من مطالع الأنظار|طوالع الأنوار]] کوشیده است به نحوی میان دو روایت «اول ما خلق الله العقل» و «اول ما خلق الله القلم» جمع کند. بر پایه دیدگاه وی، عقل که مطابق این روایت اولین مخلوق خداوند است، همان است که در قرآن کریم با تعبیر روح بدان اشاره می‌شود و مراد از قلم نیز همان است؛ چراکه روح خزینه ثبت رویدادهاست. حدود یک سده بعد [[آملی، حیدر|حیدر آملی]] (متوفی 782ق)، نخستین شارح شیعی آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، روایت «اول ما خلق الله العقل» را به‌قدری ثابت می‌پندارد که روایات دیگری همچون «اول ما خلق الله نوری» و امثال آن را –به فرض پذیرش- محتاج تأویل می‌شناسد... کاربرد همین شیوه را در میان دیگر عالمان نیز می‌توان سراغ گرفت. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] (متوفی 911ق) به نحو دیگری میان روایات آغاز خلقت جمع کرده، و گفته است که نخستین مخلوق خدا قلم، و سپس عقل است <ref>ر.ک: زاهدی فر، سیفعلی، ص84-83</ref>‏.
نویسنده در اولین روایت، نبوی «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ» را به دو سند از ولید بن عباده از پدرش و به یک سند از ابن عباس نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص60-59</ref>‏. در متون روایی شبیه به این روایت، روایت «اول ما خلق الله العقل» در انتساب به پیامبر اکرم(ص) و دیگر بزرگان دین دیده می‌شود. روایت قلم بیشتر به منابع تفسیر قرآن راه یافته و در کنار آیه شریفه «ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ» (قلم: 1) مطرح شده است. در روایت‌های اولیه ابتدا به آفرینش قلم، سپس به آفرینش عقل اشاره شده است <ref>ر.ک: حیدری، حسن، ص24</ref>‏. [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] (متوفی 685ق) در کتاب [[طوالع الأنوار من مطالع الأنظار|طوالع الأنوار]] کوشیده است به نحوی میان دو روایت «اول ما خلق الله العقل» و «اول ما خلق الله القلم» جمع کند. بر پایه دیدگاه وی، عقل که مطابق این روایت اولین مخلوق خداوند است، همان است که در قرآن کریم با تعبیر روح بدان اشاره می‌شود و مراد از قلم نیز همان است؛ چراکه روح خزینه ثبت رویدادهاست. حدود یک سده بعد [[آملی، حیدر|حیدر آملی]] (متوفی 782ق)، نخستین شارح شیعی آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، روایت «اول ما خلق الله العقل» را به‌قدری ثابت می‌پندارد که روایات دیگری همچون «اول ما خلق الله نوری» و امثال آن را –به فرض پذیرش- محتاج تأویل می‌شناسد... کاربرد همین شیوه را در میان دیگر عالمان نیز می‌توان سراغ گرفت. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] (متوفی 911ق) به نحو دیگری میان روایات آغاز خلقت جمع کرده، و گفته است که نخستین مخلوق خدا قلم، و سپس عقل است <ref>ر.ک: زاهدی فر، سیفعلی، ص84-83</ref>‏.


اولین کسی که منکر آدم شد، اولین کسی که در بهشت را کوبید، اولین کسی که برای او روز قیامت زمین می‌شکافد و فخر برای او نیست، از دیگر موضوعات احادیث کتاب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3-2</ref>‏.
اولین کسی که منکر آدم شد، اولین کسی که در بهشت را کوبید، اولین کسی که برای او روز قیامت زمین می‌شکافد و فخر برای او نیست، از دیگر موضوعات احادیث کتاب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص62-60</ref>‏.


در دهمین روایت کتاب حضرت محمد(ص) اولین کسی دانسته شده که روز قیامت در بهشت به روی او گشوده می‌شود. همان‌گونه که از آنحضرت نقل شده که فرمود: «من اولین کسی هستم که نزد در بهشت می‌روم و طلب می‌کنم گشوده شود، خازن بهشت می‌گوید چه کسی هستی. می‌گویم من محمد هستم. پس خازن می‌گوید: به خودت سوگند که امر شده‌ام در بهشت را بر احدی پیش از تو نگشایم» <ref>ر.ک: همان، ص3</ref>‏. یا در روایت بیست و سوم از ابن عباس نقل شده که پیامبر(ص) چنین فرمود: «من اولین و آخرین هستم، آخرین کسی که مبعوث می‌شود و اولین کسی که مورد محاسبه قرار می‌گیرد»<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏.
در دهمین روایت کتاب حضرت محمد(ص) اولین کسی دانسته شده که روز قیامت در بهشت به روی او گشوده می‌شود. همان‌گونه که از آنحضرت نقل شده که فرمود: «من اولین کسی هستم که نزد در بهشت می‌روم و طلب می‌کنم گشوده شود، خازن بهشت می‌گوید چه کسی هستی. می‌گویم من محمد هستم. پس خازن می‌گوید: به خودت سوگند که امر شده‌ام در بهشت را بر احدی پیش از تو نگشایم» <ref>ر.ک: همان، ص62</ref>‏. یا در روایت بیست و سوم از ابن عباس نقل شده که پیامبر(ص) چنین فرمود: «من اولین و آخرین هستم، آخرین کسی که مبعوث می‌شود و اولین کسی که مورد محاسبه قرار می‌گیرد»<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏.


در روایت 34 اولین چیزی که از بنده پرسیده می‌شود «نماز» دانسته شده است <ref>ر.ک: همان، ص8</ref>‏. در روایت 69 علیم کندی از سلمان نقل کرده است: «اولین فردی که از این امت بر نبی وارد شد و اسلام آورد [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] بود»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏. همچنین در حدیث 70 نیز از زید بن ارقم چنین نقل کرده است: «اولین فردی که با رسول‌الله(ص) اسلام آورد [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب]] بود». [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز در روایت بعدی اولین مسلمان را [[امام على(ع)|علی(ع)]] دانسته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏. در حدیث 74 و 107 و 136 نیز خدیجه(س) و علی بن ابی‌طالب(ع) به‌عنوان اولین زن و مردی یاد شده که با رسول‌الله(ص) اسلام آوردند<ref>ر.ک: همان، ص16 و 23 و 29</ref>‏.
در روایت 34 اولین چیزی که از بنده پرسیده می‌شود «نماز» دانسته شده است <ref>ر.ک: همان، ص8</ref>‏. در روایت 69 علیم کندی از سلمان نقل کرده است: «اولین فردی که از این امت بر نبی وارد شد و اسلام آورد [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] بود»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏. همچنین در حدیث 70 نیز از زید بن ارقم چنین نقل کرده است: «اولین فردی که با رسول‌الله(ص) اسلام آورد [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب]] بود». [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز در روایت بعدی اولین مسلمان را [[امام على(ع)|علی(ع)]] دانسته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏. در حدیث 74 و 107 و 136 نیز خدیجه(س) و علی بن ابی‌طالب(ع) به‌عنوان اولین زن و مردی یاد شده که با رسول‌الله(ص) اسلام آوردند<ref>ر.ک: همان، ص16 و 23 و 29</ref>‏.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش