۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'كسي' به 'کسی') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نویسنده در خطبه كتاب، سه عامل را باعث تفصيل و در نتيجه، ابهام و پيچيدگى كتب نحو دانسته است: نخست اينكه نحويان در آثار خود قواعد نحوى را بهصورت كلى بازگو نكردهاند تا از تكرار در موارد مشابه بىنياز باشند؛ ازهمينرو وى اين گونه قواعد از قبيل احكام مبتدا و خبر، توابع، حال، تمييز، اقسام عطف و اضافه را در باب چهارم آورده است و بدين سبب اين باب بيشتر مورد توجه مدارس علميه است<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج 5، ص 115</ref> | نویسنده در خطبه كتاب، سه عامل را باعث تفصيل و در نتيجه، ابهام و پيچيدگى كتب نحو دانسته است: نخست اينكه نحويان در آثار خود قواعد نحوى را بهصورت كلى بازگو نكردهاند تا از تكرار در موارد مشابه بىنياز باشند؛ ازهمينرو وى اين گونه قواعد از قبيل احكام مبتدا و خبر، توابع، حال، تمييز، اقسام عطف و اضافه را در باب چهارم آورده است و بدين سبب اين باب بيشتر مورد توجه مدارس علميه است<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج 5، ص 115</ref> | ||
دوم اينكه به عقيده او برخى نحويان مسائلى را كه مربوط به علم صرف است، مانند مباحث اشتقاق، جمع | دوم اينكه به عقيده او برخى نحويان مسائلى را كه مربوط به علم صرف است، مانند مباحث اشتقاق، جمع تکسیر، تصغير، تذكير و تأنيث، با مسائل نحوى خلط كردهاند و در اين باره بيشتر بر كتاب «مشكل إعراب القرآن» تأليف مكى بن ابىطالب خرده مىگيرد. جالب اينكه خود نيز در برخى موارد دچار اين خلط و درآميختگى مسائل صرفى و نحوى شده است<ref>مثلاً نك: 458/2-460، وجوه اختلاف اسم فاعل و صفت مشبهه</ref> | ||
سوم آنكه مىگويد: پيشينيان گاه به مسائلى ساده و ابتدايى از قبيل اعراب مبتدا و خبر، فاعل و مفعول، نايب فاعل و جار و مجرور كه بر همه روشن است، پرداختهاند كه جز اطاله كلام، سودى ندارد؛ ازهمينرو وى با در نظر داشتن آنچه نقايص و معايب ديگر كتب مىپندارد، دست به تأليفى، به قول خود، جامع زده كه نوآموزان و مبتديان در نحو را از ديگر كتب نحوى بىنياز سازد و به همين سبب آن را «مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» نام نهاده است، اما بايد توجه داشت كه اين كتاب با همه ارزش علمى، جز براى اهل فن و دانشپژوهانى كه سطوح عالى را طى كردهاند، سودى ندارد و برخلاف آنچه قصد ابن هشام بوده، براى افراد مبتدى، هرگز قابل استفاده نيست و هيچكس از طريق خواندن مغنى نمىتواند عربى بياموزد و ازهمينرو تدريس آن حتى در مدارس علميه نيز كه آن را پس از «البهجة المرضية» سيوطى مىخوانند، توفيق چندانى به همراه نداشته است<ref>همان</ref> | سوم آنكه مىگويد: پيشينيان گاه به مسائلى ساده و ابتدايى از قبيل اعراب مبتدا و خبر، فاعل و مفعول، نايب فاعل و جار و مجرور كه بر همه روشن است، پرداختهاند كه جز اطاله كلام، سودى ندارد؛ ازهمينرو وى با در نظر داشتن آنچه نقايص و معايب ديگر كتب مىپندارد، دست به تأليفى، به قول خود، جامع زده كه نوآموزان و مبتديان در نحو را از ديگر كتب نحوى بىنياز سازد و به همين سبب آن را «مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» نام نهاده است، اما بايد توجه داشت كه اين كتاب با همه ارزش علمى، جز براى اهل فن و دانشپژوهانى كه سطوح عالى را طى كردهاند، سودى ندارد و برخلاف آنچه قصد ابن هشام بوده، براى افراد مبتدى، هرگز قابل استفاده نيست و هيچكس از طريق خواندن مغنى نمىتواند عربى بياموزد و ازهمينرو تدريس آن حتى در مدارس علميه نيز كه آن را پس از «البهجة المرضية» سيوطى مىخوانند، توفيق چندانى به همراه نداشته است<ref>همان</ref> |
ویرایش